سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر:
جمله به جمله وادی دهم برای من، سرشار از آموزش و آگاهی بود. این وادی میگوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون انسان جاری است». این جمله معنای عمیقی برای من داشت؛ زیرا یکی از بزرگترین مشکلات من، زود قضاوت کردن بود. من خیلی راحت به خودم اجازه میدادم بدون تفکر درباره دیگران قضاوت کنم و بعد متوجه میشدم، اشتباه کردهام. بارها از این رفتار رنج میبردم؛ اما راهحل آن را نمیدانستم تا این که این وادی به من نشان داد که تغییر این صفت زشت ممکن است و باید آرامآرام از آن فاصله بگیرم. در این وادی فهمیدم که حس، نقش بسیار بزرگی در رفتار و صفتهای انسان دارد. حس، مانند نیروی الهی همیشه حاضر است؛ اما دیده نمیشود. اولین نیرویی است که عقل را به کار میاندازد و مسیر افکار ما را مشخص میکند. اگر حس من به سمت زیباییها و ارزشها باشد، قطعاً به همان سمت کشیده میشوم؛ اما اگر حس خود را به سمت ضدارزشها هدایت کنم، به همان مسیر سقوط خواهم کرد؛ پس فهمیدم که باید فرستنده و گیرنده حس درون خود را اصلاح کنم. این تغییر هم سخت است و هم سهل، سخت است؛ چون عادتهای قدیمی رها نمیشوند و آسان است؛ چون با آموزش، تزکیه و پالایش میتوان مسیر را تغییر داد. برای تغییر حس، فقط یک راه وجود دارد و آن تزکیه، پالایش و آموزش سالم است.
ایمان، یعنی تجلی نور خدا در وجود انسان است. از ایمان سالم، عمل سالم به وجود میآید. از عمل سالم، حس سالم شکل میگیرد. از حس سالم، عقل سالم پدیدار میشود و از عقل سالم، عشق سالم متولد میشود. وقتی این زنجیره طی شود، صفت گذشته انسان بهطور واقعی تغییر میکند؛ اما این تغییر یکباره نیست؛ بلکه ذرهذره و با تجربه مفید و آموزش صحیح اتفاق میافتد. عشق سالم نیز به آرامی در انسان رشد میکند. اگر عشق، ناگهانی و پرهیجان باشد، آن عشق نیست؛ بلکه شور لحظهای است که خیلی زود فروکش خواهد کرد.
در پایان، خدا را شاکرم که مسیر آموزش را برای ما باز کرد. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان بابت بستری که برای رشد ما فراهم کردند، سپاسگزارم.
سلام دوستان منصوره هستم یک همسفر:
وادی دهم میگوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است». چه قانون زیبایی پروردگار برای انسان قرار داده، صفتها همیشگی نیستند، تغییر میکنند و همین قابلیت تغییر، نجات دهنده انسان است. این وادی، مهربانی خداوند را به من یادآور میشود، همان پیام زیبایی که بیان میکند، ای انسان، باز آی، هر آنچه هستی باز آی. این درگه ما، درگه نومیدی نیست، صد بار اگر توبه شکستی باز آی.
این کلام انگار جان تازهای در من دمید و یادآور شد که حتی اگر از گناهکارترین انسانها باشیم، باز میتوانیم صفات زشت را تغییر دهیم و به سمت قدرت مطلق بازگردیم. ناامیدی جایی ندارد، فقط باید اراده و حرکت کنیم تا نیروهای الهی به یاری ما بیایند.
همه چیز در هستی جاری و در حال حرکت است، پس من نیز نباید ثابت بمانم. مسیر تکامل ما تغییر، تبدیل و ترخیص است؛ باید صفات بد را تجربه کنیم تا از بدی آنها بیدار شویم و در خود تغییری ایجاد کنیم، سپس تبدیل شویم تا اجازه ترخیص پیدا کنیم، چه از این زمین به زمینی دیگر و چه از حلقهای به حلقهای دیگر در آفرینش. من یاد گرفتم که در مکان، زمان و فضایی که هستم، فقط بخشی از نور و صوت را میبینم و میشنوم؛ اما اگر با حس خود، دل به اصوات و کلام نیک بدهم، میتوانم صفات گذشتهام را تغییر دهم و به صلح و آرامش برسم. اگر تصفیه، تسویه و تزکیه انجام ندهم، نمیتوانم از حواس پنجگانه جسم عبور کنم و به حسهای خالص بیرون از جسم برسم. حسهایی مثل حس لطافت آسمان، حس همراهی با خوبان یا حتی حس شنیدن صدای خداوند، آنگاه که به موسی فرمود: «کفشهایت را در بیاور که اینجا سرزمین مقدس است».
اگر امکان تغییر صفت وجود نداشت، من در کینه، نفرت، حسادت و دروغ غرق میشدم و هستی را برای خود به جهنمی تبدیل میکردم و زیر بار فشار سنگینی که خودم ایجاد کرده بودم، به شکایت میافتادم که چرا من به دنیا آمدم، هدف از این زندگی چیست؟
اکنون که فهمیدهام جایگاه نور، چشمان من است، جایگاه صوت، گوشهای من است و جایگاه حس، قلب من است، تلاش میکنم نورهای ناخالص و نارگون را نبینم و اصوات مخرب را نشنوم. میخواهم با قلبم زیباییها را جذب کنم و نه تنها گیرنده؛ بلکه فرستندهای نیکو باشم.
با تفکر سالم، ایمان سالم را به دست میآورم. با ایمان سالم، عمل سالم انجام میدهم. از عمل سالم، حس سالم شکل میگیرد. از حس سالم، عقل سالم پدیدار میشود و در نهایت، عشق سالم متولد میشود. عشق به قدرت مطلق، عشق به بندگان خدا و عشق به خدمت و در یک کلام، عبد بودن.
سلام دوستان سمیرا هستم یک همسفر:
وادی دهم میگوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون انسان جاری است». این پیام به ما یادآوری میکند که هیچ فردی اسیر گذشتهاش نیست و هر لحظه میتواند مسیر تازهای را آغاز کند. همانطور که پایان هر نقطه، سرآغاز خطی جدید است، زندگی ما نیز، امکان دوباره ساختن را دارد.
در این وادی میآموزیم که حتی اگر انسان سالها در اشتباهات، ضدارزشها یا گناه غرق شده باشد، توان تغییر دارد. امید، پایه حرکت است؛ چون اگر امید وجود نداشت، نه مادری به فرزند خود شیر میداد و نه باغبانی درختی میکاشت، پس هیچ انسانی حق ندارد بگوید از من گذشته و دیگر امکان نجات ندارم. این حقیقت در مسئله اعتیاد نیز آشکار است؛ چون آقای مهندس با یافتن راه درمان، هزاران نفر را از ناامیدی به امید و از تاریکی به روشنایی رساندند.
در هستی هیچ چیز، ثابت و ساکن نیست، همه چیز در جریان و حرکت بوده و این حرکت لازمه تکامل است. در این وادی موضوع اضداد نیز مطرح میشود؛ یعنی زندگی با وجود غم و شادی، ترس و امید، عشق و نفرت معنا پیدا میکند. اگر امروز بار غم بر دوش من است، فردایی نیز وجود دارد که بتوانم این بار را زمین بگذارم و بار عشق و محبت را بردارم؛ اما برای رسیدن به این تغییر باید خودمان بخواهیم و برای خود دل بسوزانیم. اگر من نخواهم تغییر کنم، هیچ شخص دیگری نمیتواند من را از باتلاق ضدارزشها بیرون بکشد. وقتی تصمیم و خواستن درون ما شکل بگیرد، خداوند نیز قدم به قدم، ما را یاری خواهد کرد. اعتماد به خدا و ادامه دادن مسیر، ما را به قلههای موفقیت میرساند.
تغییر صفت گذشته با تغییر حس آغاز میشود و تغییر حس، فقط با تزکیه و پالایش امکانپذیر است. تزکیه از تفکر سالم شروع میشود. تفکر سالم، ایمان سالم میسازد.
ایمان سالم، عمل سالم به وجود میآورد. عمل سالم، حس سالم میآفریند. حس سالم، عقل سالم را ظاهر میکند و عقل سالم، عشق سالم را آشکار میسازد. در این مرحله است که صفت گذشته واقعاً تغییر میکند. همه این مراحل آرامآرام و تدریجی شکل میگیرد، نه یک مرتبه. ما این مسیر را طی میکنیم تا به عشق سالم و بدون چشمداشت برسیم، عشقی که هیچگاه به نفرت تبدیل نمیشود.
در پایان از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان برای فراهم کردن این بستر آموزشی سپاسگزارم.
سلام دوستان زیبا هستم یک همسفر:
وادی دهم میگوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است». در هستی همه چیز در حال حرکت و جریان است و چیزی وجود ندارد که ثابت بماند. این وادی، نشان میدهد که زندگی صعود، سقوط امید و برگشت دارد، در واقع مانند شمشیر برندهای دو لبه است.
به واسطه ویژگی خاصی که خداوند به انسان عطا کرده؛ یعنی قدرت اختیار، او میتواند راه و مسیر خود را انتخاب کند و از روشناییها به تاریکی یا از تاریکیها به روشنایی حرکت کند. ما با آموزش سالم، فکر سالم و تزکیه حس، میتوانیم صفات خود را تغییر دهیم. با کسب صفات نیک، عشق را لمس کنیم، به آرامش برسیم و طعم شیرین زندگی را بچشیم. هیچ انسانی مجبور نیست یک صفت یا صفتهای زشت را تا ابد در خود نگه دارد یا در آنها غوطهور شود.
چه شیرین است این سخن که میگوید: «آنانی که مجذوب رحمت قدرت مطلق میشوند، به ارتقا میرسند و آنانی که فقط به سورچرانی مشغولاند، نصیبی نخواهند داشت». برداشت شخصی من این است که با کمک خداوند، در کنگره بمانم و از آموزشهای ناب آن بهره بگیرم و بتوانم صفاتی را که لازم است، تغییر دهم و صفات خوبم را حفظ کنم. در پایان، از راهنمایم همسفر لیلی و بنیان کنگره۶۰ تشکر میکنم.
نویسندگان: اعضای لژیون نوزدهم راهنما همسفر لیلی
رابط خبری: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر لیلی (لژیون نوزدهم)
ویرایش: همسفر ساره رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
79