سیزدهمین جلسه از دوره سوم جلسات آموزشی خصوصی ویژه همسفران لژیون سردار نمایندگی ملایر، با استادی همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه «وادی دهم (صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.) و تاثیر آن روی من» در تاریخ یکشنبه ۹ آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که توفیق حضور در این جایگاه و بهرهمندی از آموزشهای ناب کنگره را دارم. دستورجلسهی این هفته وادی دهم است: «صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.» در این وادی میآموزیم که انسان موجودی جاری، پویا و در حال تغییر است. هیچکس محکوم نیست در صفات گذشتهی خود بماند. آقایمهندس در سیدیهای اخیر بارها تأکید میکنند که خداوند انسان را با اختیار، قدرت انتخاب و قابلیت تغییر آفریده است؛ بنابراین هیچ صفت ناپسندی قرار نیست تا پایان عمر همراه ما باشد، مگر اینکه خودمان بخواهیم آن را حفظ کنیم یا در سکون بمانیم.
معمولاً این ضربالمثل را زیاد شنیدهایم: «ذات بد نیکو نگردد» اما جنابمهندس با نوشتن این وادی به زیبایی این باور اشتباه را اصلاح میکنند و میفرمایند: انسان ذات ثابت ندارد؛ انسان جاری است و میتواند با تزکیه و پالایش، هر صفت گذشتهای را تغییر دهد. در هستی همهچیز در حرکت است؛ سکون برابر با نابودی است، و حرکت به معنی زنده بودن، تغییر و رشد است. از نگاه من یکی از زیباترین صفاتی که انسان میتواند در مسیر پالایش به آن برسد، سخاوت و بخشندگی است. وقتی انسان بخشنده میشود، بسیاری از صفات مخرب مثل: کینه، حسد، خشم، نفرت، قضاوت و وابستگی بهطور طبیعی ضعیف و محو میشوند، چون نور بخشندگی، تاریکیهای درون را کمرنگ میکند.
.jpg)
زندگی مجموعهای از اضداد است. در کنار دلبستگی و وابستگی به مادیات است که ارزش رهایی و گذشت معنا پیدا میکند. اگر انسان بتواند از چیزی که دوست دارد بگذرد، طعم شیرین رهایی را میچشد؛ رهایی از عادت مالاندوزی، رهایی از خساست و حسادت، رهایی از «همهچیز را برای خود خواستن» و رهایی از حصارهای ذهنیای که سالها دور خود کشیده است. ما این رهایی از وابستگی را در لژیون سردار آموختهایم؛ اینکه ببخشیم بدون انتظار و بدون معاملهگری.
جنابمهندس در سیدیهای جدید میگویند: «بده، اما با نیت درست. ببخش، اما نه برای نمایش؛ برای رشد خودت.» انسانهایی هستند که تمام عمر در تلاشاند مال بیشتری جمع کنند، اما نه قدرت استفاده از آن را و نه توان بخشیدنش را دارند. جنابمهندس آنها را به چهارپایانی تشبیه میکنند که انگار دنبال دست و پای بیشتر هستند تا خود را محکمتر به زمین ببندند. در حالی که بخشندگی، شجاعت میآورد؛ چون تو را از قید و بندها آزاد میکند و از زندانی که خودت ساختهای بیرون میآورد.
در مثلهای ما حاتم طایی نماد بخشندگی است. میگویند خانهاش چندین دروازه داشت و هیچکس از هیچ دری وارد نمیشد، مگر اینکه دست پُر بیرون برود. روزی مرد فقیری چند بار از درهای مختلف وارد شد و از او چیزی گرفت. کسی گفت: متوجه نشدی این مرد چند بار آمده؟ حاتم پاسخ داد: پس برای چه به من حاتم طایی میگویند؟ هیچکس از در خانه من دست خالی نمیرود حتی اگر صد بار بیاید و این نگاه امروز در کنگره اینگونه است: «هرکس از این در آمد، نانش دهید؛ از ایمانش نپرسید.» این همان فلسفهای است که مهندس همیشه تأکید میکنند: اگر میخواهی تغییر کنی، حرکت کن. اگر میخواهی رشد کنی، ببخش و اگر میخواهی صفت گذشتهات تغییر کند، تزکیه و پالایش را در عمل اجرا کن.
.jpg)
.jpg)
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
عکاس: مرزبان خبری، همسفر معصومه
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی همسفر فائزه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ملایر
- تعداد بازدید از این مطلب :
91