انسان‌ها قلب‌های متفاوتی دارند

هفتمین جلسه از دوره بیست ودوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ساوه ویژه مسافران با استادی مسافر میثم و نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه (وادی دهم، صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است) روز یک‌شنبه ۹ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

از دبیر،نگهبان جلسه و دوستانی که نوشتارها را قرائت کردند تشکر می‌کنم از ایجنت و گروه مرزبانی سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه در مورد وادی دهم یک دستور جلسه‌ای مثل بقیه دستور جلسه‌ها پربار و پر از آموزش‌های فوق‌العاده می‌باشد. صفت گذشته در انسان صادق نیست، چرا؟ چون جاری است من میثم در کنگره چطور زندگی کردن را یاد گرفتم و برای چی زندگی می‌کنیم، از کجا آمدم و به کجا می‌رویم، چه اتفاقی قرار است بیفتد و چه مراحلی را باید پشت سر بگذرانم.

صفت گذشته صادق نیست؛ چون جاری است. چون جهان هستی جاری هست، همه چیز جاریست، حتی شاید در ظاهر به این میز و صندلی‌ها نگاه می‌کنیم حالت سکون داشته باشند، ولی نه، الکترون‌های داخل این‌ها در حال حرکت می‌باشد. کل جهان هستی در حال حرکت هست. آقای مهندس فرمودند: با تمام علم و تکنولوژی روز که ما شاهدش هستیم هنوز ۵ درصد هم ما نمی‌دانیم از این کل جهان هستی، تا چه برسد به خودمان، درون و بیرون خودمان.

در مورد راه شیری صحبت می‌کنند که کهکشان راه شیری یک مجموعه‌ای از کهکشان‌های متوسطی هست، ولی ۱۰۰ هزار سال طول می‌کشد از این سر به آن سر طی بشود، این‌ها می‌خواهد  به ما در مورد عظمت جهان هستی بگوید، اینکه من میثم که زندگی می‌کنم در زندگیم هیچ موقع ناامید نباشم حتی اگر در اوج تاریکی قرار داشته باشم حتی اگر من بدترین انسان از دیدگاه خودم باشم، در روی کره زمین که برگردم بگویم نه دیگر تمام شد من دیگر ته خط هستم من زمان مصرف بارها بارها شاید این جمله را پیش خودم تکرار کرده باشم. می‌خواستم ۱۰ قدم بدوم نفسم می‌گرفت شاید در حدی بود که می‌خواستم نفس بکشم می‌گفتم دیگر مردم تمام شد هیچ راهی نیست هیچ جایی نیست و خیلی هم این در و آن در زدم چون فکر می‌کردم آن صفت که آمده سراغ من و در آن تاریکی قرار دارم دیگر درست نمی‌شود؛ ولی اصلاً اینطوری نیست شاید آن راه برای من باز نشده بود که من بیایم در کنگره و این اتفاق بیفتد. شما کل دنیا را بگردید، حتی پیشرفته‌ترین دانشگاه‌های آمریکا یا انگلیس که علم پیشرفته‌ای دارند هنوز در درمان اعتیاد، در درمان چاقی و درمان سیگار مانده‌اند ولی من میثم آمدم در کنگره ۶۰ به راحتی درمان شدم با یک ذره گوش به فرمان بودن به راحتی درمان شدم یعنی در خواب هم نمی‌دیدم.

برمی‌گردم به قبل، ما همان صفت را داشتیم! نه؟  من خودم قطعاً خیلی تغییر کرده‌ام و هر کسی هم این مسیر را ادامه بدهد قطعاً تغییر می‌کند حالا فرقی نمی‌کند سفر اول یا سفر دوم، انسان‌ها قلب‌های متفاوتی دارند ما دو تا بند داشتیم مواد، سیگار، یا اضافه وزن یا لاغری بی‌اندازه و بندهای دیگر که از روی جهل و نادانی به وجود می‌آید. حالا من بگویم آمدم ۲۰ سال ۳۰ سال ۵۰ سال زندگی کنم و بروم، نه ! ما باید بدانیم که این جهان هستی پایانی ندارد و پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. ما به این بعد آمدیم آموزش بگیریم و ارتقا پیدا کنیم تا به بعد دیگری منتقل بشویم.

من خودم با حال خراب آمدم اینجا تغییر کردم تبدیل شدم و ترخیص شدم از یک بندی به نام مواد از یک بندی به نام سیگار پس همه چی تغییر می‌کند و یک سری انسان‌ها هستند که همیشه در مقابل دانایی مقابله می‌کنند نمی‌خواهند بدانند، یک سری‌ها هم هستند می‌دانند، ولی نمی‌خواهند اجرا کنند که این خیلی بدتر هست کسی که می‌داند و نمی‌خواهد اجرا کند. امیدوارم که همه ما این آموزش‌های ناب را یاد بگیریم به آن درجه برسیم که ذره ذره در زندگیمان اجرا کنیم و هیچ کدام از این‌ها یک مرتبه اتفاق نمی‌افتد. همه چیز ذره ذره  رشد می‌کند، پله پله در صراط مستقیم قرار می‌گیریم و این آموزش‌ها را اجرایی می‌کنیم که به صلح و آرامش برسیم به آن آسایش واقعی برسیم.

مرزبان کشیک: مسافر حسن
نگارش متن: راهنما همسفر ناصر
عکاس: راهنما مسافر شهرام
تنظیم وارسال: مسافر علی

نمایندگی ساوه