آنانی که مجذوب رحمتالهی میشوند به ارتقاء میرسند و آنانی که فقط به سورچرانی مشغولند، نصیبی ندارند. قبل از ورود به کنگره، مثل نابینایی بودم که به دنبال روشنایی میگشتم و از روشنایی خبری نبود؛ زیرا تحت آموزش نبودم. کمکم و ذرهذره با شروع آموزشها و وادیها به روشنایی نزدیکتر شدم. به وادی دهم رسیدیم: «صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است» برداشت من از وادی دهم این بود که ما از زیباییهای چشم و گوش از دیدن و شنیدن، چیزی نمیدانستیم در حالی که در آن هم آموزش بود، هم هشدار، هم سقوط بود و هم صعود. با ورود به کنگره فهمیدم زندگی جاری است و ناامیدی در این مکان مقدس معنایی ندارد. مخالف این بودم که مسافرم در کنگره سفر کند؛ زیرا گفته بودند با شربتOT درمان میشود و من هیچ اطلاعی نه از کنگره، نه از ساختار آن و نه از نحوه درمان در آن داشتم.
مسافرم سفر خود را آغاز کرد و من هیچ امیدی به بهبودی او نداشتم. بعد از ۸ ماه تصمیم گرفت سفر سیگار خود را آغاز کند و من با خودم گفتم: او نمیتواند سیگار را کنار بگذارد؛ زیرا چندین بار برای درمان سیگار اقدام کرده و ناموفق بود. من هم، ناامید بودم و نمیدانستم با انرژی منفی خود به او انگیزه ناامیدی میدهم. اعتماد به نفس او را کشته بودم و یکباره به خود آمدم و دیدم با خواستهای که دارد دیگر سیگار نمیکشد و تحت درمان است. همین موضوع باعث شد به معجزه کنگره ایمان بیارم و جذب آن شوم. از دنیای تاریکی که به تنهایی در آن بودم خداحافظی کردم و فهمیدم میتوانستم مسافرم را تشویق کنم؛ اما آگاه نبودم. اینگونه بود که با خود آشتی کردم و صفت گذشته خود را کنار گذاشتم و با کنگره دوست شدم. برای تاثیری که مسافرم ابتداء در خود و سپس در من ایجاد کرد، ممنون و سپاسگزار او هستم. سپاسگزار آقای مهندس عزیز هستم و از راهنمای خود نیز کمال تشکر و قدردانی را دارم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون دوازدهم)
رابطخبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون دوازدهم)
عکاس: راهنما همسفر اعظم
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون چهارم) دبیرسایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
10