English Version
This Site Is Available In English

صفت در انسان دو نوع ذاتی و اکتسابی است

صفت در انسان دو نوع ذاتی و اکتسابی است

هشتمین جلسه از دور چهلم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی فردوسی؛ با استادی راهنمای محترم مسافر مصطفی، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر علی اکبر در روز یکشنبه 9 آذر ماه 1404 با دستور جلسه «وادی دهم :صفت گذشته در انسان صادق نیست،چون جاری است» در ساعت 17 شروع به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.
سلام دوستان مصطفی هستم یک مسافر
شهر به یکباره به طغیان دچار می‌گردد، اما نسیم آرام الله پس ازچندی در تمامی آبادیها حاکم می‌شود وعظمت و سلامتی باز می‌آید وشما از آن بهره بیشتری می‌برید...
خداوند را شاکر وسپاسگزارم بابت اینکه فرصت خدمت در این جایگاه را به من اعطاء نمود و همچنین از ایجنت محترم و لژیون مرزبانی و راهنمای لژیون شانزدهم آقا علیرضا  که به من فرصت دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و از تک تک شما آموزش بگیرم، تشکر  و قدردانی می نمایم .
در شروع صحبتهایم از مسئولین وخدمتگزاران سایت تشکر می‌کنم، زیرا تبدیل گفتار به نوشتاربا توجه به لهجه مشهدی، تخصص خودش را می‌طلبد.
واما وادی دهم که می‌گوید صفت گذشته درانسان صادق نیست، چون جاری است من مصطفی در این سه جلسه عمومی هفتگی حداقل کاری که می‌توانم انجام دهم گوش دادن و توجه به استاد و عدم کار با تلفن همراه یا صحبت با بغل دستی در جلسه می‌باشد زیرا می‌خواهم یک چیزی به دست بیاورم و به درستی آموزش هارا فرا بگیرم، حال این پرسش مطرح می‌شود که صفت چیست ونحوه شکل گیری آن درمن چگونه می‌باشد وچگونه می‌توانم یک صفت بدم را تغییر دهم؟
به ویژگی وخاصیت هرچیز صفت می گویند که به دو نوع ذاتی و اکتسابی تقسیم می‌شود که در صفت ذاتی اصطلاحاً فرد دخیل نمی‌باشد و در نقطه مقابل صفت اکتسابی به دست آوردنی می‌باشد البته که در صور پنهان، فرد در صفت ذاتی هم دخیل است. به طورمثال ملیت فرد یا بخشنده بودن یا مهربانی یا...از ابتدای به دنیا آمدن در فرد می‌باشد اما یک چیزهایی مانند اعتیاد به مواد مخدر اکتسابی می‌باشند و اصل داشتن صفت در تداوم و استمرار داشتن آن به صورت طولانی می‌باشد، حال این پرسش مطرح می‌شود چگونه بایستی صفت بد راتغییر داد؟

همه صفاتی که من نوعی دارم نتیجه خواسته و تمایل من است و هیچ چیز شانسی نمی‌باشد و من چون خواستهٔ معتاد شدن را داشتم به آن دچار شدم. خیلی از افراد با کوچک‌ترین سختی و تلنگر از کنگره می‌روند و بقیه افراد مانند راهنما و خانواده را مقصر درمان نشدنشان می‌دانند، درحالی‌که مقصر اصلی خودشان می‌باشند، راهنما فقط راه را نشان می‌دهد و از خانواده هیچ کمکی در این راه برنمی‌آید. اگر خواستهٔ من درمان است باید به کنگره بیایم و مسیر دهگانه را طی کنم تا به درمان برسم و رها شوم. مسیر دهگانه وادی اول تا دهم است. وادی اول تا پنجم مربوط به تفکر می‌باشد و وادی پنجم وادی عمل می‌باشد، از  وادی شش تا هشت به حرکت اشاره می‌کند و وادی نهم مربوط به تکرار  و ایجاد نقطه تحمل می‌باشد، اولین قدم در انجام هر عمل تفکر است، اگر تفکر سالم می‌خواهی بایستی عشقت سالم باشد و عشق سالم عقل سالم را می‌طلبد و برای عقل سالم باید حس سالم باشد و برای حس سالم عمل سالم می‌خواهیم و برای عمل سالم باید ایمان سالم داشته باشیم که مجدداً به تفکر سالم بر می‌گردد. وادی دهم به ما می‌گوید چیزی که به آن رسیده‌ای تا ابد مال تو نیست و با اولین سکون به سقوط می‌رسی و نباید خواسته‌های نامعقول داشته باشی و بند مال دنیا مانند: ماشین، خانه، مال و ... باشد، بایستی از مادیات بگذری و رد بشوی و باید اولویت ما درمان باشد نه ادامه تحصیل یا بدنسازی یا موسیقی یا... هر زمان که درمان اعتیادمان تمام شد و صفت گذشته در ما صادق نبود می‌توانی به راحتی هر حرفه یا هنری را فرا بگیری. ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

اعلام رهایی و ورود به سفر دوم جهان بینی

تایپ :مسافر جهان لژیون چهارم

ویرایش : مسافر فرهاد لژیون پنجم

تنظیم و ارسال خبر: مسافر علیرضا لژیون پنجم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .