دهمین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ابهر با استادی مسافر علی و نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه « وادی دهم . صفت گذشته در انسان صادق نیست چون انسان جاریست »یک شنبه 9آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، علی هستم، یک مسافر.
خیلی ممنونم از دبیر جلسه بابت گزارش خوبشان. در ابتدا، میخواهم از مرزبانهای محترم، آقا عبدالله (مسئول اوتی)، و همچنین نگهبان جلسه تشکر کنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم تا بتوانم آموزش ببینم. مطالب زیادی آماده کرده بودم برای صحبت کردن، اما وقتی نگاه میکنم، میبینم هیچکدام از آنها در حال حاضر به دردم نمیخورد. بنابراین تصمیم گرفتم آنها را کنار بگذارم و از برداشت شخصی خودم نسبت به این وادی صحبت کنم؛ برداشتی کوتاه، در حد چهار یا پنج دقیقه.
وادی دهم میگوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاری است.»
در این وادی، صحبت از انسان میشود، نه اشیا یا چیز دیگری. چون بعضی صفات در اشیا یا حتی در دیگر جانداران ثابت است. جناب مهندس مثالی میزند، مثلاً زغال را، که همیشه سیاه است و هیچگاه نمیتواند تغییر کند. اما انسان تنها موجودی است که میتواند صفاتی را که در گذشته داشته، بارها و بارها تغییر دهد؛ با آموزش، تجربه و یا عوامل دیگر. انسان همیشه در جدال میان نیروهای مثبت و منفی است، و همین جدال است که تعیین میکند آیا میتواند صفتهای گذشتهاش را تغییر دهد یا نه.
برای مثال، فردی را در نظر بگیرید که سالها برای شرکت در المپیک تلاش میکند و در نهایت قهرمان میشود. اما این قهرمانی بهخودیخود دائمی نیست؛ او باید تلاش کند تا آن جایگاه را حفظ کند. اینطور نیست که چون یکبار قهرمان شده، بدون کوشش دوباره هم در رأس بماند. من از این وادی آموختم که در گذشته، به علت ناآگاهی و مسیر اشتباهی که در پیش گرفته بودم از جمله مصرف مواد مخدر و خطاهای دیگر دارای صفات ناپسند زیادی بودم. اما در کنگره، به واسطه آموزشهای آن و بهویژه آموزشهای جناب مهندس، این صفات یکییکی از بین رفتند و جای خود را به صفات نیک و انسانی دادند. این وادی برای من یک هشدار بزرگ دارد: این پایان راه نیست. نباید فکر کنم که چون صفاتم تغییر کردهاند، دیگر همیشه همینگونه باقی خواهد ماند. نه، این تغییر باید ادامهدار باشد. باید همچنان در مسیر آموزش بمانم در نوشتن سیدیها، در حضور در جلسات، در گوش دادن به آموزشهای راهنماها. اگر رها کنم، همان صفات منفی گذشته میتوانند دوباره برگردند.

این مسیر مانند شمشیری دولبه است؛ حتی اگر امروز پر از صفات خوب باشم، اگر غرور به من غلبه کند و آموزشها را کنار بگذارم، بهراحتی میتوانم به همان انسان گذشته تبدیل شوم. دیشب که به چهارده وادی فکر میکردم، متوجه شدم جناب مهندس چقدر هوشمندانه این وادیها را پشت سر هم و به ترتیب قرار دادهاند. مثل زنجیری هستند که هر حلقهاش معنایی خاص دارد و همه با هم پیوند خوردهاند. نمیشود یکی را جداگانه بررسی کرد. برای اینکه بتوانم صفت گذشتهام را تغییر دهم، باید از وادی اول شروع کنم؛ باید یاد بگیرم چگونه تفکرم را اصلاح کنم، بعد حکم عقل را در قالب فرماندهی ادامه بدهم، راه را پیدا کنم، تا در نهایت برسم به وادی عشق، یعنی شناخت خداوندجایی که تغییرات حقیقی در من شکل میگیرد. وقتی به وادی چهاردهم میرسم و آن را بهدرستی اجرا میکنم، بیدلیل دوست خواهم داشت، به مردم کمک خواهم کرد، و تمام صفات زشت گذشته از وجودم رخت برمیبندند. در آن نقطه، به جایی میرسم که باید برسم.
بیش از این صحبت نمیکنم،
خیلی ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید

مرزبان کشیک: مسافر سعید
.jpg)
تصویر بردار :محمد امین
ثبت و ارسال: مسافر علی
مسافران کنگره 60 نمایندگی ابهر
سایت نمایندگی ابهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
51