در زندگی انسانها قوانین بسیاری وجود دارد و این قوانین بایدها و نبایدهایی است که هر فرد برای رسیدن به تکامل و داشتن آرامش و آسایش در زندگی خود باید آنها را انجام بدهد. در کنگره۶۰ نیز قوانین بسیاری وجود دارد که برگرفته از کتاب آسمانی است؛ اگر انسانها قوانین الهی را بهدرستی اجرا نمایند با آرامش، حس خوب و سلامتی به سرمنزل مقصود میرسند. یکی از زیباترین قوانین الهی وادی دهم که بیانگر صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است، میباشد. با بیان این قانون به یاد مهمترین ویژگی که خداوند به انسان داد؛ یعنی اختیار میافتیم و اینکه انسان با قوه اختیار خود میتواند هم راه سعادت و هم شقاوت را برگزیند؛ اما ممکن است انسانی باشد که در راه شر قدم بگذارد و روزبهروز بیشتر در تاریکیها قدم بردارد. آیا زندگی برای این انسان تمام شده است؟ آیا راه و امیدی به بازگشت ندارد؟ آیا تا زمانیکه زنده است باید درگیر مسائل منفی و ضدارزشی باشد؟ آیا میتواند از مسیری که در آن قدم گذاشته بازگردد و راه خیر را برگزیند؟ آری! این سرنوشت شومی که فرد برای خود برگزیده تا ابد ماندگار نیست و این وادی امید و نوید آزادی میدهد نویدی که ای انسان در هر جایگاه و در هر مقام و منزلتی که قرار داری میتوانی امید به بازگشت داشته باشی و صفت گذشته خود را تغییر بدهی!
خداوند در سوره انشقاق سوگندهای بسیاری یاد کرده به این که همه شما پیوسته از حالیبهحال دیگر منتقل میشوید. در زندگی با انسانهای بسیاری برخورد کردهایم که از راه شر وارد راه خیر شدهاند و بالعکس این امر نیز امکانپذیر است چه انسانهایی که در راه خیر قدم گذاشته بودند؛ اما پای آنها لغزید و مسیر زندگی خود را به سمت ضدارزشها تغییر دادند. فرد مصرفکننده از ابتدا این صفت را نداشته؛ بلکه زمانی طی شده و مسائل فراوانی را پشت سر گذاشته و تبدیل به یک فرد مصرفکننده شده و ممکن است از ابتدا مشکلات شخصیتی نداشته و انسان درستکار، صادق، خوشاخلاق و خوشرویی بوده؛ اما به واسطه قدم نهادن در مسیر اعتیاد تمام صفات ارزشی خود را از دست داده و به واسطه این مسئله تبدیل به شخصیتی شده که شاید خودش نیز حال خود را نشناسد و کتمان کند و این نیست که چون روزی مصرفکننده بوده باید تا آخر عمر این مسئله را با خود حمل کند و چه انسانهایی که راه گم کرده و به کنگره۶۰ وارد شدند و توانستند با عزم راسخ و فرمانبرداری در این مسیر حرکت کنند و به هدف و مقصود نهایی خود که رهایی و آرامش است دست یابند؛ اما انسان باید هر لحظه مراقب اعمال و رفتار خود باشد؛ چون پس از رسیدن به حال خوش اگر انسان مراقب نباشد ممکن است دوباره به ورطه نابودی کشیده شود.
برای ماندگار شدن در مسیر خیر و حال خوش کنگره تنها راه را، تزکیه و پالایش میداند تا بتواند در مسیر خیر و ارزشها باقی بماند؛ برای تزکیه کردن یکسری مراحل وجود دارد که انسان بتواند مسیر تزکیه را پیش ببرد و طبق آموزشهای کنگره، اولین قدم برای تزکیه کردن تفکر است و انسان طبق پندارهای خود، گفتار و کردار خود را رقم میزند؛ اگر پندار انسان سالم باشد در نهایت به گفتار و نهایتاً به کردار سالم میانجامد؛ پس انسان موظف است تفکرات خود را سروسامان بدهد و اگر تا به امروز موفق نبوده، بداند که قطعاً بهدرستی نتوانسته است اولین مسیر تزکیه را که تفکر است، انجام بدهد؛ پس باید مسیر مناسب برای تفکر درست را ایجاد نماید؛ اگر انسان در مسیر پندار، گفتار و کردار به درستی عمل کند در نهایت تحولی بنیادی در صفات او به وجود میآید. برای تغییر صفت گذشته باید حس انسان تغییر کند و حس اولین نیرویی است که قوه عقل را به کار میاندازد؛ اگر حس من تغییر نکند عقل با یک حس آلوده تصمیمگیری میکند حال زندگی من به کجا میرسد و این تصمیم گیری چگونه میشود؟ اگر صفات و حس انسان تغییر کند در جهانهای دیگر نیز آرامش خواهد داشت؛ زیرا صفات انسان در هر بعدی که باشد با او همراه خواهد بود و یا در هر بعد این مشکلات گریبان او را خواهد گرفت.
این وادی میفهماند که در هر لحظه از زندگی دو راهی امتحان و انتخاب وجود دارد و هشداری است برای انسانها که مراقب باشند از چه راهی میخواهند به هدف خود برسند راه تقوا یا راه فجور و این موضوع بستگی به انتخابهای انسان دارد و هر انتخابی که داشته باشد به خود شخص برمیگردد که میخواهد چه چیزی از هستی یاد بگیرد و چه چیزی را از خود به یادگار بگذارد؛ پس باید خود را دوست داشته باشیم تا بتوانیم این کار را در هستی بهدرستی انجام بدهیم. نفس انسان از نار ساخته شده و انسان در مسیر تزکیه و پالایش سعی میکند تا آن را خالص نماید و به نور تبدیل کند و اینگونه صفات خود را تغییر بدهد؛ پس باید در مسیر تغییر قرار بگیرد؛ اما نباید ناامید شود زیرا مسیر تغییرات در زندگی یکمرتبه رخ نمیدهد، همانند عشق که یک مرتبه اتفاق نمیافتد؛ اگر یکمرتبه ایجاد شود خود شیدایی مستان است؛ پس عشق درست و الهی ذرهذره در مسیر زندگی انسان رخ میدهد. در مسیر تکاملی، انسان باید تغییر، تبدیل و ترخیص شود و این امر به واسطه شناخت درونی انسان میسر میشود و این شناخت تنها با جهانبینی و درک درست انسان از خود است، انسان باید ابتدا خود را بشناسد و خواسته تغییر داشته باشد در صورت انجام این کار میتواند از انسانی با صفات ناپسند به انسانی با صفات عالیه تبدیل شود و در نهایت ترخیص شده و به جهانی دیگر قدم بگذارد انسان باید بداند که برای رسیدن به هدف هیچ زمانی دیر نیست، زیرا انسان جاری است.
زمانیکه در کنگره۶۰ از آموزشها در مسیر تزکیه یاد میشود به این دلیل است که سیر تکاملی به درستی طی شود؛ اگر آموزشها در کنگره وجود نداشته باشد باز هم صفت انسان تغییر میکند؛ اما در جهت تاریکی و آن زمان نور تبدیل به نار شده و انسان در مسیر نادرستی قدم میگذارد بهراستی که این وادی سرشار از معنا و مفهوم است که مسیر حرکت را برای هر انسانی هموار میکند خوشا به حال هر فردی که از تفکر سالم حرکت و به عشق سالم برسد. انشاالله ما انسانها بتوانیم تمام موجودات هستی را دوست داشته باشیم و قادر به خدمتکردن به انسانها و جهان هستی خود باشیم.
منبع: سایت کنگره۶۰
نویسنده و رابط خبری: راهنما همسفر سپیده (لژیون دوازدهم)
ويرايش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون چهارم) دبیر سایت
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
87