هفتمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰، نمایندگی تربت حیدریه، با استادی مسافر ابوالفضل، نگهبانی مسافر مسلم و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه "وادی دهم: صفت گذشته در انسان، صادق نیست، چون جاری است" 9 آذر ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر. تشکر میکنم از نگهبان جلسه و همه عزیزانی که فرصت خدمت در این جایگاه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
من در گذشته به مدت ده سال در NGO دیگری بودم و چون روش مناسبی را برای ترک انتخاب نکرده بودم رو به قرص آوردم و باعث تخریب بیشتری در من شد.
من از انتقاد دیگران نسبت به خودم به شدت ناراحت می شدم و مصرف زیاد قرص باعث این شد که من اقدام به خودکشی کنم. ترک یکباره مواد افکارم را پریشان، توقعهایم را از دیگران بالا و حالم را خراب می کرد.
قبل از ورود به کنگره 20 روز در بیمارستان بستری بودم و شب و روز را نمی فهمیدم. تخریب بسیاری در جسم و روانم به وجود آمده بود که تا چهار ماه سفر چیزی نمیفهمیدم اما ادامه دادم و معنی درمان را در کنگره متوجه شدم.
فاصله محل زندگیام تا کنگره زیاد بود و من این مسیر را با گریه میآمدم چون حالم خراب بود وحتی بعضی اوقات مسیر را اشتباه میرفتم ولی امروز به لطف کنگره همان مسیر را با حال خوب و آرامش آمدم بدون این که مسیر را گم کنم.
شغل من تعمیر کار موتور است و در زمان تخریب اگر یک موتور را میخواستم تعمیر کنم به خاطر نداشتن تعادل نمیتوانستم کار را به انجام برسانم؛ ولی امروز به لطف آموزشهای کنگره به آرامش و تعادل رسیدهام و بدون ترس و استرس همه آن کارها را انجام میدهم.

کنگره مسیر درست زندگی کردن را به من آموخت و نوشتن سیدی ها اعتماد به نفس را به من برگرداند. خیار شور، خیار نمیشود اما برای تبدیل خیار به خیار شور زمان زیادی لازم است. من هم برای رسیدن به رهایی 10 ماه زحمت کشیدم که امروز توانستهام در این جایگاه خدمت کنم.
اعتیاد من خسارتهای زیادی به خانوادهام زد؛ ولی امروز که نگاه میکنم لبخند را روی لب همسر و پسرم میبینم. یک مسئله ای که خیلی مهم است و به درمان من کمک کرد، داشتن همسفر بود که پیام کنگره را به من رساند و در مسیر درمان همیشه کنارم بود.
مردم قبلا مرا به چشم یک مصرف کننده نگاه میکردند ولی الان هرکس مرا میبیند به من احترام میگذارد. همه اینها به خاطر تلاش های من در مسیر درمان است چون من حرف راهنمایم را بی چون و چرا میپذیرفتم حتی اگر به ضرر من بود.
در کنگره وقتی میگوییم درمان یعنی اگر در گذشته وقتی در حال ترک بودم کسی کنارم سیگار میکشید یا حرف از مواد میزد، حالم بد میشد؛ اما امروز آن آدم سابق نیستم و هیچ چیز نمیتواند روی من تاثیر منفی بگذارد. برای اینکه صفت گذشته در من صادق نباشد، باید تلاش کرد و به آموزش ها عمل کرد.
از راهنمای عزیزم آقای احمد تشکر میکنم که مرا در راستای رسیدن به هدفم (درمان) یاری کرد و همیشه کنارم بود. ممنون از اینکه به صحبت های من گوش کردید.
عکاس: مسافر مسعود
تایپ: مسافر مهدی
ویراستار: مسافر حسین
ارسال خبر: مسافر حبیب
مرزبان کشیک: مسافر خیرالله
- تعداد بازدید از این مطلب :
78