English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده- برای تغییر صفت پلی بین ساختن و خواستن بسازیم

گروه خانواده- برای تغییر صفت پلی بین ساختن و خواستن بسازیم

هفتمین جلسه از دوره اول کارگاه‌های آموزشی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی علی عصارزاده به استادی اسیستانت همسفر صفیه، نگهبانی همسفر سعیده و دبیری همسفر محبوبه با دستور جلسه «وادی دهم؛ (صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است) و تأثیر آن روی من» در روز ۹ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

وادی دهم می‌گوید: صفت گذشته در انسان صادق نیست، زیرا انسان جاری است. استاد امین در بخش چکامه‌ کتاب عشق می‌فرمایند: وادی‌های کتاب عشق، پل‌های نیرومندی هستند که انسان به وسیله‌ آن‌ها از تاریکی، جهل و نادانی به سوی نور و دانایی حرکت می‌کند و ما برای رسیدن به روشنایی وادی‌ها هستیم تا چراغ راه ما باشند و ما را به مقصد برسانند. برای تغییر صفت‌های گذشته یکی از مؤلفه‌های اصلی تغییر حس است؛ فردی که در بند صفات منفی و نیروهای تخریبی گرفتار می‌باشد، اگر بخواهد به سوی نیروهای مثبت گرایش پیدا کند، باید خواست واقعی آن را داشته باشد. نیروهای منفی جذاب‌ هستند و زمانی‌که تحت حمایت آن‌ها هستیم، از ما حمایت می‌کنند؛ اما وقتی خواسته ما قوی شود و بخواهیم از نیروهای منفی به سمت نیروهای مثبت عبور کنیم، در مسیر خروج نیروهای مثبت از ما پشتیبانی و محافظت خواهند کرد.

در وادی دهم گفته می‌شود: انسان برای تغییر صفت، به آموزش سالم و تجربه‌ مفید نیاز دارد؛ حضور ما در اینجا نشان می‌دهد که به آموزش نیازمندیم. اگر بخواهیم حس خود را تغییر دهیم، باید از اختیار و انتخاب خود استفاده کنیم؛ اختیاری که می‌تواند در جهت مثبت یا منفی به کار رود. اختیار فقط به انسان داده شده است؛ تمام مخلوقات خداوند عقل و حس دارند، اما اختیار ندارند و تنها انسان است که صاحب اختیار می‌باشد؛ پس باید درست از آن بهره ببرد. اختیار از مثلث نفس واحده سرچشمه می‌گیرد؛ همان‌گونه که آقای مهندس در کتاب ادموند و هلیا توضیح داده‌اند، مثلث نفس واحده از نفس، روح و جن تشکیل شده است و اختیار را به انسان می‌بخشد. 

برای تغییر صفت باید حس خود را تغییر دهیم، جایگاه فرستنده و گیرنده درون خود را دگرگون کنیم و به آموزش حقیقی برسیم، اما این امر جز با تزکیه و پالایش یا همان دوری از ضدارزش‌ها ممکن نیست.

در وادی اول آمده است که با تفکر سالم می‌توان آغاز آفرینشی تازه داشت و خالق لحظه‌های خوب و صفات نیک شد. من هنگامی‌که تفکر سالم دارم، انتخاب من نیز درست است و همین مسئله آغاز آفرینش ماندگار می‌باشد؛ بعد از تفکر سالم به ایمان سالم می‌رسیم. من ایمان دارم به این سیستم که نه‌تنها مسافر مصرف‌کننده درمان می‌شود، بلکه خود من نیز از تاریکی‌ها نجات پیدا می‌کنم و به صراط‌ مستقیم می‌رسم و به ارزش‌هایی دست می‌یابم که روزگاری در ضدارزش‌ها گم شده بودند.

من از زمانی‌که وارد کنگره شدم، تغییرات عمیقی را تجربه کرده‌ام. ایمان قوی باعث می‌شود دیگر نگرانی معنا نداشته باشد؛ پس از ایمان سالم، نوبت به عمل سالم می‌رسد، یعنی تابع راهنما بودن و بهره‌گیری از تجربه‌های مفید او؛ بعد از عمل سالم، حس سالم را تجربه می‌کنیم؛ همین حس سالم بوده که ما را تا این جای مسیر رسانده است و پس از حس سالم، نوبت به عقل سالم می‌رسد که عقل بر پایه فکر و حس سالم، پیام‌های درست را صادر می‌کند و راهنمای ما در ادامه مسیر می‌شود؛ با گذر از این مراحل در نهایت به عشق سالم می‌رسیم. در وادی چهاردهم درباره عشق گفته می‌شود: باید بیاموزیم که همه مخلوقات را دوست بداریم، حتی ذات اشیاء را درک کنیم و اگر در دل ما کینه‌ای وجود دارد، آن را به عشق سالم تبدیل کنیم و ریشه بدی‌ها را به حساب جهالت و نادانی انسان‌ها بگذاریم. آقای مهندس به ما آموزش داده‌اند که بدی، بد است و خوبی، خوب است؛ همین فهم ساده اگر درست درک شود، کافی می‌باشد. باید تمام مخلوقات خداوند را دوست بداریم، حتی اگر به نفع ما نباشند یا از آن‌ها آسیب دیده باشیم؛ این دوست داشتن واقعی است. چرا باید همه را دوست داشت؟ زیرا انسان آینه وجود خدا بر روی زمین می‌باشد؛ خداوند انسان را خلق کرد تا خود را از طریق او بشناسد، پس باید بتوانیم از مسیر این آموزش‌ها و صراط مستقیم بهره ببریم و هرگاه دچار دلهره شدیم و شک کردیم که آیا مسیر ما درست است یا نه، اگر حضور خداوند را درک کنیم، بدانیم که در مسیر درست هستیم و اگر آن حضور را حس نکنیم، بدانیم که در مسیر ضدارزش‌ها قرار گرفته‌ایم.

وادی دهم می‌گوید: انسان جاری است؛ زیرا انسان ذاتاً در حرکت بوده و جریان زندگی در درون و بیرون او جاری می‌باشد و تمام آنچه در هستی وجود دارد، در درون و برون ما نیز موجود است؛ پس انسان در حرکت و تغییر بوده و این راه مسیری مقدس می‌باشد، زیرا خداوند همراه ما است تا به ذات واقعی خود برسیم.

انسان از نقطه‌ای انشعاب گرفته و پا به هستی با دست خالی و بدون تجربه نهاده است؛ چرخه این وادی آن‌قدر می‌چرخد تا در نهایت همان‌گونه که در دعای پایانی می‌خوانیم، به نقطه‌ای برسیم که از آن‌جا انشعاب یافته‌ایم، اما چگونه به این تغییر دست یابیم؟ با عمل‌های کوچک و تکرار و تمرین؛ بزرگ‌ترین تغییر انسان از همین عمل‌های کوچک آغاز می‌شود؛ از ترک غیبت، قضاوت و سایر ضدارزش‌ها و اگر می‌خواهم این تغییر صفت در من ماندگار باشد، باید پلی بین ساختن و خواستن برای خود بسازم.

مرزبانان کشیک: همسفر نگین و مسافر علی
تایپیست: همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر رؤیا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر نگین (مرزبان خبری)
ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی علی عصارزاده مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .