مسافر وحید در مشارکت مکتوب خود از دستور جلسه وادی دهم و تاثیر آن روی من چنین گفت:

صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.
انسان میتواند خاصیت و ویژگی خود را تغییر دهد، مثل آدم چاق که میتواند چاقی را درمان کند.
اگر به اطرافمان و به هستی نگاه کنیم میبینیم چیزی به نام ثابت بودن وجود ندارد همه چیز در حرکت و تغییر و تبدیل است پس حیات و زندگی همیشه جاری و در جریان است و هر چیز از نقطهای به نقطه دیگر تغییر میکند، در واقع جذابیت و زیبایی واقعی زندگی در همین تغییرات میباشد.
انسان مانند رودخانه جاری است، رودخانهای که در مسیرش پر از خرده سنگ و صخرههای فراوان است، رودخانهای که به شوق دریا با تمام قدرتش صخرههای کوچک را جا به جا میکند و با کمال ابهت از صخرههای بزرگ به آسانی میگذرد این رودخانه یک هدف دارد و آن رسیدن به دریایی است که معنایش حیات است.
حال با این تمثیل درمی یابیم چنان چه انسانی صفات زشت و بدی با خود حمل میکند و یا در نقطهای از ظلمت و تاریکی قرار گرفته باشد به دلیل همین جاری بودنش میتواند حرکت کند و برگردد و آغاز خوبی داشته باشد و درهای رحمت خداوند را به روی خود بگشاید ولی متأسفانه برخی با داشتن حسهای منفی عظمت و زیباییهای آفرینش را نمیتوانند ببینند و چنان این صفات در آنها نیرومند شده و قدرت درونی آنها را گرفته که قادر به دیدن و شنیدن انوار و اصوات الهی نمیباشند، پس برای تغییر صفت گذشته باید حس و موج گیرنده و فرستنده را تغییر داد و یا بالعکس ممکن است انسانی در جایگاه ارزشی قرار داشته باشد اگر تلاش نکند و زحمت نکشد و از آن جایگاه مراقبت نکند ممکن است سقوط کند پس انسان هم صعود است و هم سقوط.
دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم دنیای اضداد است و هر چیز در آن بر مبنای ضدش قابل رؤیت و شناخت است مگر نه آن که برای رسیدن به هدف باید چیزهایی را به دست آورد و چیزهایی را هم از دست داد پس برای رسیدن به روشناییها باید تاریکیها را تجربه کنیم همان گونه برای رسیدن به عشق هم باید نفرتها را از قلب زدود و پاک کرد و این قانونی برگشت ناپذیر است.
ارسال: مرزبان خبری
.gif)
- تعداد بازدید از این مطلب :
34