صفت،ویژگی یا خاصیت هرچیزی است

جلسه هفتم از دور هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی معدن فیروزه با استادی راهنمای محترم مسافر حسین و نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است یکشنبه تاریخ 1404/9/9 ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
تشکر می‌کنم از گروه مرزبانی و نگهبان جلسه که به من اجازه خدمت دادند تا در این جایگاه از شما عزیزان آموزش بگیرم.
یک پیام در وادی دهم هست و آن این است: آنانی که مجذوب قدرت مطلق می‌شوند به ارتقا می‌رسند و آنانی که فقط به سورچرانی مشغولند نصیبی ندارند. می‌فهمی که چه می‌گویم؟ چهار پایانی که به دنبال پاهای اضافه می‌گردند تا خود را محکم به زمین نگه دارند اما نمی‌دانند که بدون دست‌وپا سربر سجده الله بسیار ساده و آسان است، فقط تمنای دل می‌خواهد که با آن فاصله بسیاری دارند مانند نابینایانی که در روز به دنبال شب می‌روند. آن‌کس که بداند آن می‌کند که حق می‌گوید. دوستان دایره‌وار دف بر دست به سما مشغولند و نیایش حق‌تعالی را می‌نمایند. جمعی از مستان از باده الهی شکر است. این سی دی می‌خواهد به من حسین بگوید زمانی درگیر سیگار و مواد بودم و حالم خوب نبود و جسم و روان را به ورطه نابودی کشانده بودم و به کنگره ۶۰ آمده‌ام که تغییر کنم تبدیل شدم و بعد ترخیص شوم. قرار است من از صفت‌های بد گذشته‌ام عبور کنم و به صفت‌های بهتری برسم در این مسیر برای تغییر ملزوماتی لازم است. من حسین وقتی در حال سفر اول هستم اما حاضر نیستم دست از سیگار و ناس و nt بردارم چگونه می‌خواهم تغییر کنم‌ وقتی ذهنم درگیر مسائل حاشیه‌ای است و انرژی خودم را صرف قضاوت کردن و غیبت کردن می‌کنم؟ من حسین اگر بدانم با یک پوزخند و حرکت اضافه در حین مشارکت یک مسافر دیگر تا چه اندازه حال بد به اون منتقل می‌کنم و چه تاوان‌هایی برای من دارد هیچ گاه دست به چنین کاری نخواهم زد.

هیچ چیزی در هستی اتفاقی و بدون حساب‌وکتاب نیست. من مسافر وقتی زمان کمک کردن به سبد می‌رسد به سراغ حسابگری می‌روم اما حساب این را نمی‌کنم که اگر قرار بود مواد بکشم باید چقدر هزینه می‌کردم چگونه می‌خواهم به تغییر تبدیل و ترخیص برسم؟
من حسین در طول سفر اولیک بار یک صندلی را برای نشستن مسافر آماده نمی‌کنم و یک زباله را از کف محوطه پاکسازی نمی‌کنم و فقط برای گرفتن شربت در لژیون حاضر می‌شوم. یا در کنار استفاده شربت چندین بار ناس استفاده می‌کنم چطور می‌خواهد درمان من جواب بدهد. من به‌عنوان یک راهنمای تازه‌وارد و یا راهنمای درمان سیگار اگر بخواهم مطلبی را به شما عرض کنم این خواهد بود که شما با مصرف سیگار و ان تی ساعت انتظار شربت را طولانی خواهید کرد و زمانی ساعت انتظار برای بدن سازندگی دارد که فاصله‌اش کم و رعایت شده باشد. خوابیدن در طول روز و کشیدن سیگار و کم‌وزیاد استفاده کردن شربت ساعت انتظار را بالا می‌برد و مسیر درمان مختل می‌شود. این وادی به من مسافر می‌گوید که در مسیر درمان اگر قرار است به درمان و تعادل برسم باید درمان ان تی و سیگار را شروع کنم. کسانی که بعد از رهائی به مواد بازگشت می‌کنند همان‌هایی هستند که سیگار را کنار نگذاشته‌اند. در این وادی از نور و حس صحبت می‌شود، من با استفاده از سیگار به نیروهای منفی این اجازه را می‌دهم که به‌صورت خزنده در من ورود کند. ارزان‌ترین جایی که انسان می‌تواند به درمان برسد کنگره ۶۰ است و قرار است که من مسافر کار خودم را چه در بحث درمان و چه در بحث خدمت درست انجام دهم. و اگر قرار است ده ماه روی این صندلی بنشینم وقتم را به سورچرانی نگذرانم و تمام توانم را بگذارم و از حضور راهنما کمال بهره را ببرم. راهنما تمام‌توانش را برای من مسافر می‌گذارد و این که یک نفر به درمان واقعی برسد برای او بهتر است تا این که ده نفر را فقط به‌صورت ظاهری برای رهائی به تهران ببرد. ان‌شاءالله همه بتوانیم صفات بد گذشته خودمان را با گرفتن آموزش‌ها تغییر دهیم.
ممنونم که سکوت کردید و به صحبت‌های من گوش دادید.
عکاس و تایپ: مسافر ابوالفضل لژیون یکم
ویراستاری، نگارش متن و ارسال خبر: مسافر حسین لژیون دوم
مرزبانی کشیک: مسافر احمد
لژیون خدمتگزار: لژیون ویلیام