مهمترین درسهایی که در کنگره۶۰ و مسئله جهانبینی داریم وادیها است. این چهارده وادی هر کدام که ما نگاه کنیم کاملاً این توان را دارد که بخشی از نگرش ما را عوض کند. وادی اول میگوید: با تفکر ساختارها آغاز میشود بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود. همین یک وادی را اگر فردی یاد بگیرد اتفاقی در زندگیاش میافتد؛ اگر فرد وادی اول را یاد بگیرد، چیز کمی نیست. چهقدر تغییر در نگرش فرد ایجاد میشود و چهقدر تغییر در جهانبینی و تصمیمگیریها ایجاد میشود؛ پس هر یک از این وادیها به همین اندازه در زندگی ما نقش دارند؛ بنابراین وادیها تفکر و زندگی ما را تغییر میدهند در حقیقت این وادیها شخصیت انسان را عوض میکنند. اگر یک نفر در کنگره۶۰ بعد از ۱۰ یا ۱۱ماه قسم بخورد که من یک روزی معتاد بودهام و هیچکس باور نمیکند این شخص زمانی مصرفکننده بوده است، این تغییر شخصیت و تغییر نگرش یک بخش عمده آن به خاطر وادیهاست.
صفت گذشته در من؛ یعنی در گذشته مصرفکننده بودم امروز میتوانم نباشم؛ الان اگر نیستم در آینده باشم، اگر در گذشته قضاوت میکردم؛ منیت داشتم؛ معرکهگیر بودم الان میتوانم نداشته باشم، اگر کسی تا دیروز قهرمان بود، امروز میتواند نباشد و کسی که امروز قهرمان است میتواند فردا نباشد؛ بنابراین وادی دهم امید و امیدواری میدهد. وادی دهم به این مسئله اشاره میکند قرار نیست اعتیاد را درمان کنید و بعد ۲۰ سال بعد بگویید من معتاد هستم اصلاً چنین چیزی نمیتوان باشد شما ۲۰ سال مواد مصرف نکردهاید هنوز میگویید معتاد هستم این همان مسئلهای است و در کنگره۶۰ کاملاً روی این دیدگاه خط قرمز میکشد که نهتنها بیماری اعتیاد، بلکه هر صفتی، وضعیتی و هر چیزی در زندگی ما قابل تغییر است. اگر در قعر مشکلات بودید میتوانید بیرون بیایید. اگرشخصی بودید که زندگی شما به سختی میگذرد میتوان از آن سختیها خارج شوید.
اگر در گذشته وضعیت بدی داشتهاید میتوانید از آن خارج شوید؛ حتی در رنج و گرفتاری، وادی دهم این را به ما یاد میدهد که صفت گذشته در انسان صادق نیست، هیچ چیزی در جهان ثابت نیست، تنها چیزی که در جهان ثابت است، همین بی ثباتی است. حال! چهطور ما میتوانیم بگوییم انسان تغییر نمی کند؟ ما دائماً در حال تغییر هستیم، ممکن است فقیر باشیم، معتاد باشیم؛ اما دلیل بر این نیست که در این شرایط، ثابت باشیم. در گروهی دیگر مطرح میشود من معتاد هستم و آنقدر سال است که ترک کردهام. این به مفهوم این است که صفت گذشته صادق است؛ اما ما اینطور فکر نمیکنیم: مثلاً اگر یک نفر به پارک طالقانی بیاید، باور نمیکند که این افراد زمانی معتاد بودهاند چون صفت گذشته در انسان صادق نیست. انسان اگر در اعماق جهنم باشد، گناهکارترین باشد، میتواند تغییر کند، فقط کافی است روی خود را برگرداند گاهی روی ما به طرف تاریکی است، کافی است برگردیم به طرف روشنایی و حرکت کنیم، قطعاً خداوند به ما کمک میکند، این رحمت خداوند است، البته باید انسان تقاص جرمی که مرتکبشده را پس دهد و بر گردد.
آنطور نماند، اینطور هم نخواهد ماند. این وادی میخواهد بگوید؛ اگر دچار فقر، بیماری و یا هر مشکلی هستید، میتوانید تلاش کنید و از این شرایط خارج شوید. من در ۴۸ سالگی در اوج اعتیاد بودم و تمام چیزها را از دست داده بودم، برگشتم و حالا به کجا رسیدم، اکنون این تعداد رهایی داریم و در آینده تعداد معلوم نیست. این وادی می گوید: ای انسان؛ اگر به اوج گرفتاری، بدبختی رسیدی، لازم نیست خودکشی کنی، میتوانی همه چیز را تغییر بدهی و جابجا کنی، پیامبران برای همین آمدهاند، تا انسانهایی که گمراه شدهاند را هدایت کنند. اگر انسان در شرایط بدی باشد کافی است روی خود را بهطرف نور برگرداند و توکل کند و تصمیم بگیرد تا از آن شرایط خارج شود.
منابع: صحبتهای دیدهبان محترم مسافر علی خدامی، صحبتهای آقای مهندس
نویسنده: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
رابطخبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
53