English Version
This Site Is Available In English

وادی دهم من را به حرکت دعوت کرد

وادی دهم من را به حرکت دعوت کرد
وادی دهم می‌گوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.»
این جمله ساده در نگاه اول فقط یک شعار به نظر می‌رسد؛ اما وقتی عمیق‌تر نگاه می‌کنم، معنای بسیار بزرگی در خود دارد. این وادی به من یاد داد که هیچ‌کس با گذشته‌اش تعریف نمی‌شود. انسان مانند رودخانه‌ای است که دائم در حال حرکت و تغییر است. ممکن است در گذشته اشتباه کرده باشم، شکست خورده باشم یا در تاریکی گرفتار شده باشم؛ اما این‌ها نمی‌توانند حقیقت امروز و فردای من را تعیین کنند.
 
درک این موضوع برای من یک تولد دوباره بود. قبلاً فکر می‌کردم اگر روزی در زندگی سقوط کردم، دیگر برخاستن ممکن نیست؛ اما وادی دهم به من گفت: هیچ چیز ثابت نمانده است؛ حتی بدی‌ها، دردها و اعتیاد. این پیام امید را وارد قلبم کرد. فهمیدم که می‌توانم رشد کنم، تغییر کنم و به انسانی که می‌خواهم تبدیل شوم. گذشته دیگر زنجیری برای من نیست؛ بلکه پلی برای رسیدن به آینده‌ای بهتر شده است.
 
قبل از رسیدن به این وادی، همیشه از قضاوت دیگران می‌ترسیدم. نگران بودم که مردم من را با اشتباهاتم بشناسند؛ اما حالا می‌دانم ارزش انسان به مسیر فعلی و خواسته‌های اوست، نه به لغزش‌های گذشته‌اش. من هر روز در حال ساختن خودِ جدیدی هستم؛ هر تجربه تلخ به درسی بزرگ و هر سقوط به انگیزه‌ای برای برخاستن تبدیل شده است.
 
این وادی به من کمک کرد تا به دیگران هم با نگاهی مهربان‌تر نگاه کنم. وقتی می‌بینم کسی هنوز درگیر مشکلات و تاریکی‌هاست، او را قضاوت نمی‌کنم؛ شاید در آینده نه‌چندان دور، از من پاک‌تر، قوی‌تر و انسانی‌تر باشد. همان‌طور که من توانستم تغییر کنم، هر انسان دیگری نیز توانایی این دگرگونی را دارد.
 
وادی دهم من را به حرکت دعوت کرد. فهمیدم که رکود من را به گذشته قفل می‌کند؛ اما حرکت، من را به جلو می‌برد. دیگر نمی‌گذارم تفکرات منفی و حرف‌های ناامیدکننده مانع پیشرفتم شوند. یاد گرفتم هر روز قدمی هرچند کوچک به سمت بهتر شدن بردارم؛ حتی اگر مسیر سخت باشد، ارزشش را دارد.
 
اکنون باور دارم که آینده کاملاً با دست‌های خودم ساخته می‌شود؛ این تغییر از درون من، از افکارم، حرف‌هایم و کارهایی که انجام می‌دهم شروع می‌شود. من زندگی‌ام را از نو می‌نویسم، نه با حسرت گذشته، بلکه با ایمان به مسیر جدیدی که در آن قدم گذاشته‌ام.
 
وادی دهم به من یاد داد اگر اندیشه‌ام تغییر کند، رفتارم تغییر می‌کند و وقتی رفتارم تغییر کرد، نتیجه‌ها و سرنوشت من نیز تغییر خواهد کرد. من پذیرفته‌ام که انسان جاری است؛ جاری مثل آب، روان مثل رودخانه و زنده مثل نفس کشیدن، و همین جاری بودن، امید بزرگ من است.
 
امروز دیگر نمی‌خواهم همان آدم دیروز باشم. می‌خواهم رشد کنم، یاد بگیرم و زیباتر زندگی کنم. به آینده لبخند می‌زنم چون می‌دانم توان دگرگونی در ذات انسان نهفته است. وادی دهم چراغ راه من شد تا باور کنم ارزش من بیشتر از هر اشتباهی است که مرتکب شده‌ام.
 
در پایان، این وادی فقط یک درس نظری نبود؛ بلکه عملی شد. امروز بخشی از تغییر من از ورزش و تحرک بدنی آغاز می‌شود. من هر روز در پارک ورزش می‌کنم تا جسم و روحم با هم رشد کنند. وقتی در پارک می‌دوم و اکسیژن وارد ریه‌هایم می‌شود، حس می‌کنم زندگی دوباره در وجودم جریان یافته است. همان‌طور که وادی دهم می‌گوید، من جاری هستم و هر قدمی که هنگام ورزش بر زمین می‌گذارم، گامی به‌سوی آینده‌ای روشن‌تر و انسانی تازه‌تر است.
 
نویسنده: همسفر لادن رهجوی راهنما همسفر سعیده (لژیون سوم) رشته ورزشی دارت 
رابط خبری: همسفر طیبه مرزبان خبری پارک ملت بروجن 
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نمایندگی پرستار رشته ورزشی شطرنج دبیر سایت 
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .