«به نام قدرت مطلق»
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.
جهان خلقت آنقدر وسیع است که نمیتوان ابتدا و انتهای آن را تعیین کرد. کهکشان راهشیری ما صد هزار سال نوری طول دارد و بااینحال تنها یکی از کهکشانهای متوسط جهان است. ما فقط پنج درصد از جهان فیزیکی را میشناسیم و از جهانهای نادیدنی آگاهی اندکی داریم.
وقتی خداوند میفرماید انسان را از گل آفریدم، منظور ساختن یک مجسمه گِلی نیست بلکه اشاره به این دارد که جسم انسان از عناصر زمین ساخته شده است. در بدن انسان بیش از شصت عنصر یافت شده و این نشان میدهد که ما از خاک هستیم. اما بخش دیگری نیز در ما وجود دارد؛ جان. بنابراین انسان از دو قسمت تشکیل شده: جسم و جان. همه ادیان و تعالیم الهی آمدهاند تا انسان بداند خالق اصلی خداوند است اما ادامه این خلقت را به اختیار انسان سپرده تا با رفتار و انتخابهایش نقاشی زندگی خود را کامل کند.
نقاشی زندگی فقط عبادت و ستایش نیست بلکه یعنی سالمبودن و سالمزیستن. فساد نکردن، غیبت نکردن، رعایت قوانین و حفظ تعادل. برای اینکه بتوانیم نقاشی زیبایی از زندگی خلق کنیم، باید جسم را سالم نگه داریم. مراقب اضافهوزن، سیگار و رفتارهای آسیبزننده باشیم. راهنماها، مربیان و معلمان نیز هستند تا به ما کمک کنند مسیر درست را ببینیم و بهترین شکل نقاشی خود را بسازیم.
برخی میگویند روح مهم است و جسم اهمیت ندارد، اما این نگاه درست نیست. ما باید به هر دو بعد توجه کنیم. تزکیه و رسیدن به تعادل کار سادهای نیست زیرا انسان میان دو نیروی مثبت و منفی قرار دارد. در قرآن آمده که انسان را به دو راه هدایت کردیم. راه منفی همیشه سادهتر و جذابتر بهنظر میرسد اما صراط مستقیم در ظاهر سختتر است.
انسان موجود شریفی است. اگر بداند بدی چیست انجام نمیدهد. اگر انجام میدهد از نادانی است. کسی که از راه خلاف نتیجه گرفته باشد سخت از آن جدا میشود. انسان مانند رهجویی که در DST غوطهور میشود باید مرحلهبهمرحله حقیقت را لمس کند تا از تاریکی خارج شود.
در مسائل مهم اصل بر این است که خود شخص بخواهد. بخواهد درمان شود، بخواهد هدایت شود، بخواهد خلاف نکند. وجدان پلیس درونی انسان است و اگر بیدار شود، انسان را از بسیاری خطاها بازمیدارد.
برای شناخت مسیر حیات نیز باید خواستن در کار باشد. اینکه بدانیم از کجا آمدهایم به کجا میرویم و چه میخواهیم. حرکت عاقلانه با حرکت حسابگرانه تفاوت دارد. کسی که مال خود را برای خیر خرج میکند عاقلانه رفتار میکند اما کسی که فقط جمع میکند، حسابگرانه. البته محکمکردن پایههای مالی نیز بخشی از عقلانیت است.
وقتی حرکت انسان عاقلانه شود، الهامات دریافت میکند و میفهمد که هر حرکت معنوی، بار مادی خود را هم به همراه دارد. اگر انسان حرکت کند و این حرکت را ادامه دهد، اعجاب و دستاوردها او را تشویق و یاری خواهند کرد.
- تعداد بازدید از این مطلب :
270