«صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است».
وادی دهم بهسان شمشیری برنده است که هم هشدار میدهد و هم امید به بازگشت، هم صعود است هم سقوط، هم مرگ است هم زندگی و ... همه ما میدانیم که تمام هستی در حال حرکت است؛ حتی چیزهایی که ما نمیبینیم و شاهد حرکت آنها نیستیم. در مورد ما انسانها نیز بههمین ترتیب است. زندگی ما جریان دارد و ما هم دنبالهرو این جریان در حرکت هستیم و این جریان از دو حالت خارج نیست: یا ما را به سمت بالا و پیشرفت میبرد یا به سمت پایین و پسرفت؛ چون ما دارای اختیار هستیم و میتوانیم بین ارزشها و ضدارزشها یکی را انتخاب کنیم؛ اگر در جهت مثبت باشد باعث پیشرفت و اگر در جهت منفی باشد باعث عقبگرد ما میشود؛ بههمین دلیل نباید خودمان را بهخاطر گذشته سرزنش کنیم. یا باید کاملاً گذشته را فراموش کنیم یا اینکه بار گذشته را بههمراه داشته باشیم و تا آخر عمر این بار را با خود حمل کنیم که در این صورت حال و آینده خوبی نداریم.
ما باید بدانیم که دیگران در مسیر زندگی ما هیچ نقشی ندارند و تعیینکننده اصلی خودمان هستیم. نه زمان صعود منیت داشته باشیم و نه هنگام سقوط ناامید شویم و امیدوار باشیم که راه بازگشت در هر شرایطی وجود دارد و هر روزش آغازی دوباره برای استفاده از فرصتها و جبران گذشته است. خدا در همه حال با ما هست و ما نیز با هستی هستیم و نابود شدنی نیستیم؛ فقط از حلقهای به حلقه دیگر یا از شکلی به شکل دیگر درمیآییم؛ پس هدف آفرینش همین بودنها و وجودداشتنها است.
انسان میتواند تغییر کند؛ چون جاری است و قرار نیست که اگر هر ضدارزشی در من هست تا آخر عمر با من بماند، بلکه یک جایی میتوانم حسم را تغییر بدهم و ضدارزشی که در درونم هست را کنار بگذارم. همه انسانها قادر هستند و میتوانند در هر نقطهای که قرار دارند و هر صفتی را که با خود حمل میکنند آن را عوض کنند؛ حتی گناهکارترین انسان میتواند صفات زشت خودش را تغییر دهد و به انسان خوب تبدیل شود.
خداوند راه راست را به ما نشان داده و ما میتوانیم با انتخاب آن صعود کنیم. انسانی که سکون داشته باشد و از حرکت بایستد، مثل آبی میماند که بدون حرکت یکجا جمع و تبدیل به گنداب شده؛ اما آبی که جریان داشته باشد راه خود را پیدا میکند و به دریا میرسد و برای به دریا رسیدن باید اطلاعات و آگاهیهای خود را بالا ببریم و زمانی میتوانیم به دانش خود اضافه کنیم که در حال، زندگی کنیم.
با ورودم به کنگره و آموزشهایی که دیدم دریافتم که اعتیاد یک بیماری است و باید درمان شود. وقتی نگاهم را نسبت به مسافرم تغییر دادم و با دید مثبت نگاه کردم، پذیرفتم خودم دنیایی از مشکلات را به دوش میکشم؛ بنابراین سعی کردم رفتارهای نادرستم را اصلاح کنم. من باید تغییر کنم تا تبدیل به انسان خوب با حسهای خوب شوم تا بتوانم زیباییها را ببینم و سراغ ضدارزشها نروم.
با درک این وادی نمیتوانیم بگوییم راه نجاتی از تاریکیها به سمت روشناییها وجود ندارد؛ بلکه انسان در هر نقطه از حیات که قرار داشته باشد میتواند در مسیر درست قرار بگیرد و خود را نجات دهد.
نویسنده: راهنمای تازهواردین همسفر فرزانه
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (دبیر سایت)
ارسال: راهنمای ویلیام همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
63