وادی دهم صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.
صفت، ویژگی یا خاصیت هر چیز است؛ مثل تخته سیاه که سیاه صفت تخته است و صفت گذشته در جامدات و بعضی چیزها مانند سیاهی شب صادق است و تغییر نمیکند. انسان میتواند خاصیت و ویژگی خود را تغییر دهد؛ مثل آدم چاق که میتواند چاقی را درمان کند. انسان و هستی جاری و مسیر تکامل انسان تغییر، تبدیل و در نهایت ترخیص است.
وادی دهم بسان شمشیر برندهای است که هم هشدار است و هم امید به بازگشت، هم صعود است و هم سقوط، هم مرگ است و هم زندگی، هم زنده را از درون مرده خارج میکند و هم مرده را از درون زنده، به طور کلی هم رحمت، لطف و بخشندگی خداوند را در مسیر زندگی انسان به نمایش میگذارد و هم خطوط اختیار را به شکل بسیار زیبایی به دست انسان میسپارد. کسی که در عمیقترین نقطه جهنم قرار دارد با اختیار کاملی که دارد؛ اگر بخواهد میتواند صفت خود را تغییر دهد تا رحمت خداوند شامل حال او شود و آرامآرام از آن بیرون آید. کسی نمیتواند بگوید این ضدارزشهایی که درون من است تغییر نمیکند. یک مصرفکننده میتواند با تفکر و حرکت درست خود را از تاریکی خارج کند. بزرگترین معجزه حیات، خود حیات است. ما، وجود داشتن، زندگی، حیات، فضا، مکان و زمان با هستی هستیم؛ باید همه با ساعت زندگی کنند هر چیزی که موجود است همراه آن ساعت مشخصی وجود دارد. هر چیزی پایانی دارد و آن پایان ساعت آن است.
امام علی علیه السلام میفرمایند: برای دنیا آنچنان که گویی همیشه زنده هستی و برای آخرت به گونهای رفتار کن که لحظهای دیگر خواهی مرد. انسانها میتوانند صفت گذشته خود را تغییر دهند و صفت بد را به صفت خوب تبدیل کنند و عکس این قضیه نیز صادق است. انسان بد مطلقاً نداریم؛ حتی در بدترین افراد هم میشود صفت خوب پیدا کرد و در ذهن تجسم کرد.
حس اولین نیرویی است که عقل را به کار میاندازد، حس مانند خداوند در کل هستی وجود دارد و اطلاعات را از هستی جمع آوری میکند و به عقل منتقل و عقل آنها را پردازش میکند. حس دوست داشتن، حس یاری به انسانها و یاری به کل هستی که عبدبودن انسان با اختیار کامل را در باشکوهترین حالت به تصویر میکشد؛ بنابراین حس بسیار مهم است، سه مؤلفه نور، صوت و حس همانگونه که مفید و سازنده هستند در شرایطی هم میتوانند مخرب باشند؛ ما هرگز قادر به عوض کردن صفت گذشته در خود نخواهیم شد مگر اینکه حس ما تغییر کند. موقعی انسان محبت را در دیگران میبیند که درون خود او محبت باشد؛ چون حسها با یکدیگر ارتباط دارند؛ اگر حس زشتی را جذب کنیم، زشتی و یا حس خوبی و زیبایی را جذب کنیم زیبایی را منتشر خواهیم کرد.
برای آنکه صفت گذشته در انسان تغییر کند؛ باید موج گیرنده یا فرستنده را عوض کرد کاری که هم سخت است و هم سهل. تنها راه تغییر حس در مسیر ارزشها تزکیه و پالایش و اولین قدم برای تزکیه تفکر است؛ یعنی در قدم اول ما باید تفکر خود را درست کنیم، بعد از تفکر سالم ایمان سالم به ارمغان میآید و ایمان تجلی نور خداوند در هستی و انسان است. بعد از ایمان سالم عمل سالم پدید میآید، از عمل سالم حس سالم، از حس سالم عقل سالم و از عقل سالم عشق سالم بهوجود میآید. و اینجا صفت گذشته در ما تغییر میکند.
عشق سالم، عشقی است که ذرهذره پدیدار و به نفرت تبدیل نمیشود، عشقی که یکدفعه بهوجود میآید عشق نیست، شور و هیجان است؛ اگر شور به شعور تبدیل شود عشق سالم است.
منبع: وادی دهم بخش ۱، ۲، ۳
نویسنده: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)
ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی رضا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
160