جلسه دهم از دوره چهل و چهارم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان ویژه همسفران و مسافران به استادی راهنمای محترم مسافر محمد صادق و نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر منصور، با دستور جلسه «وادی دهم:صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است» شنبه 8 آذر ۱۴۰۴ راس ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
.jpeg)
سلام دوستان محمد صادق هستم مسافر. از ایجنت محترم، گروه مرزبانی، نگهبان و دبیر جلسه سپاس گذارم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. طبق روال کنگره دستور جلسه ی روزهای شنبه در نمایندگی به دو قسمت تقسیم میشود، قسمت اول دستور جلسه هفتگی میباشد و قسمت دوم تولد یک سال رهایی مسافر امیرحسین را جشن میگیریم. دستور جلسه وادی دهم، صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است هست. جاری بودن فقط برای انسان میباشد، برای شیر درنده، زغال سیاه یا برای آبشور دریا نیست، آب دریا نمیتواند شیرین شود یا زغال نمیتواند سفید شود ولی در مورد انسان متفاوت میباشد. انسان اگر بدترین انسان هم باشد میتواند به سمت روشنایی حرکت کند.

همهی ما خانمانسوز بودن اعتیاد را حس کردهایم، مصرف سیگار جسم مارا تخریب و اضافهوزن عمر ما را کوتاه میکند. در سیدیها، جناب آقای مهندس مواردی که در زندگی ما اختلال به وجود آورده را بهصورت روان و زبان ساده به ما آموزش میدهد. همهی ما به سمت روشناییها درحال حرکت هستیم، راهنمایان فقط راه درمان را نشان میدهد. در چرخهی تزکیه، تفکر سالم موضوع مهمی است و اقدام ما برای درمان مواد و سیگار خود تفکر سالم است. ایمان سالم همان فرمانبرداری میباشد، باید گوش کنیم و سرخود را با سر راهنما عوض کنیم تا به عمل سالم برسیم اگر یک سفر اولی این سه مورد را انجام دهد در پنج حس بیرونی مسافر اثر میگذارد . اعتیاد باعث تخریب پنج حس بیرونی درمن شده بود و فقط صحبتهایی که به نفع خودم بود را گوش میدادم. سفر اولی نمیتواند هم مصرف مواد داشته باشد و هم دارو بخورد و بیاید روی این صندلیها بنشیند و بتواند حرف راهنما را هم گوش کند سازگار نیست و تفکراتش، تفکر ناسالم میباشد. هر موقع سه بخش وادی دهم را گوش میدهم برایم تازگی دارد، زیرا همگی ما بهیکباره دچار طغیان شده ایم.
.jpeg)
برای اینکه بتوانیم شهر وجودی خود را آباد کنیم پس از گذشت دو ماه از سفر باید برای درمان سیگار اقدام کنیم تا ساکنین شهر را آباد کنیم. خواستهی ساکنین شهر وجودی ما خیلی مهم میباشد ما باید خیرخواه دیگران باشیم. برای اینکه بدانید کجای کار هستید کتاب و سیدیهای مربوطهی جناب آقای مهندس را بخوانید، گوش دهید و راجع به آن فکر کنید، برداشتهای خودتان نسبت به خودتان را دربیاورید و ببینید کجای کار هستید. در مورد آقا امیرحسین: وقتیکه سن کمتری داشت با سقوط آزاد وارد لژیون بیست شد. یک روز قبل از سفر به دلیل مصرف قرص در بیمارستان لقمان بستری شد وقتیکه پدرشان موضوع را با من در میان گذاشتند اشک در چشمانم جمع شد. برای امیرحسین هم مهر مادری را داشتم هم خشم پدری و خدا را شکر میکنم که این مرحله را گذرانده و امیدوارم قدر گوهر وجودی را بداند و به قدرت تشخیصکارهای خوب و بد برسد و باریشهی قوی و آموزشهای کنگره به راه خود ادامه دهد.
در ادامه جشن اولین سال رهایی مسافر امیرحسین برگزار شد:
.jpeg)
اعلام سفر مسافر: سلام دوستان امیرحسین هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس متادون، مدت سفر یک سال و دو روز، به راهنمایی راهنمای محترم محمدصادق، رهایی یک سال و بیست و هشت روز. در ادامه سفر سیگار انجام دادم به راهنمایی راهنمای محترم آقا ناصر، رهایی از بند نیکوتین یک روز.
آرزوی مسافر: آرزو میکنم که جایگاه راهنمایی را تجربه کنم.
.jpeg)
آرزوی همسفر مائده: آرزو میکنم تمامیه سفر اولی ها این جایگاه را تجربه کنند.
.jpeg)
آرزوی همسفر حمیدرضا: من هم آرزو میکنم تمامی سفر اولی ها به رهایی برسند و رهایی پسر بنده هم پایدار باشد.

خلاصه سخنان مسافر امیرحسین:
.jpeg)
سلام دوستان امیرحسین هستم یک مسافر. از راهنمای محترم آقای محمدصادق تشکر میکنم که اگر مهر مادری و خشم پدرانه را نداشتند وارد قضاوت و جهالت میشدم و از کنگره فاصله میگرفتم اما تلاش همسفرانم و برادر لژیونی ها باعث ماندن در کنگره شد و به امید خدا رها شدم و دوست دارم رهایی ام مستدام بماند. هیچ کس را نمیشود به خاطر گذشته قضاوت کرد، اینکه الان میتوانم تولد بگیرم، صحبت کنم را مدیون کنگره هستم وکنگره باعث شد بتوانم خوب و بد را تشخیص بدهم. برای اولین بار ترامادول را در مدرسه تجربه کردم. پس از پایان دوره دبیرستان مصرف گل را به صورت تفریحی شروع کردم و مصرفم از هفته ای یکبار به روزی یکبار رسید، با این حال قبول نمیکردم که گل اعتیاد دارد و به عنوان محرک میکشیدم. بدلیل تشنج با مصرف ترامادول به متادون روی آوردم. در آخر از راهنمایان همسفرانم تشکر میکنم وممنونم که به صحبت های بنده گوش دادید.
خلاصه سخنان راهنمای محترم همسفر مرضیه:
.jpeg)
سلام دوستان مرضیه هستم همسفر.خدا را شاکرم که این جایگاه را مجدد تجربه میکنم و امیدوارم این پایان سر آغاز خط های جدیدی برایشان باشد. به نظرم خداوند خیلی آقا امیرحسین، جوان ترین عضو ستارخان را دوست دارد و همسفرانی دارد که تکیه گاه خوبی برایش هستند. همسفرشان در لژیون حرمت هارا حفظ میکردند و تمام فکرشان درمان امیرحسین بود. تمام پدر و مادرها میخواهند موفقیت فرزندان را ببینند ومسیر طرقی را فراهم کنند. به نظرم تاریکی ها هم قشنگ میباشد زیرا بعد از تاریکی ها به روشنایی میرسند و اکنون نور زیبایی امیرحسین را احاطه کرده است. در ادامه امیدوارم این خانواده ی عزیز شال های رنگی را تجربه کنند و به حال خوش نزدیک شوند.
خلاصه سخنان همسفر مائده:
.jpeg)
سلام دوستان مائده هستم همسفر. خدا را شکر میکنم که این جایگاه را تجربه میکنیم و از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار سپاسگذار هستم که علمشان را در اختیار ما قراردادند و از راهنمای تازه واردین و راهنمای همسفران، همسفر مرضیه تشکر میکنم که در تاریکی، ناامیدی و در حال بد با قوت قلبشان دلگرمی بودند برای بنده تشکر میکنم. از راهنمای محترم مسافر محمدصادق ممنونم که با پیوند محبتی که داشتند به مسافر کم سن بنده کمک کردند تا در گنگره، پارک و سایت حضور داشته باشند و امیدوارم خیر و برکت در زندگیشان جاری باشد و قدردان ایشان هستیم. از تمامی خدمتگذاران که باعث شدند حال خوب را تجربه کنیم از زحماتشان قدردانی میکنیم. از راهنمای همسرم که کمک کردند سیگار را بعد از بیست و دو سال درمان کنند و دیگر در منزل بوی سیگار نمیآید تشکر میکنم.
خلاصه سخنان راهنمای محترم همسفر علی:

سلام دوستان علی هستم یک همسفر. خیلی خوش حال هستم که امروز در کنارتان حضور دارم.استاد امین میفرمایند: در باور ها نمیگنجید شخصی که روزی در تاریکی بوده و هیچ امیدی نداشته، الان برای دیگر اعضاء خانواده امید و دلگرمی میباشند. بنده که الآن به عنوان راهنمای خانواده در این جایگاه هستم، مصرف سیگار داشتم و مشروب استفاده میکردم و این معجزه و آبروی علم جناب آقای مهندس میباشد که الان خانواده ها دور هم جمع میشوند، با متد دژاکام افرادی که لاغر هستند چاق میشوند و بالعکس، که معجزه میباشد. این دانش،دانشی راستین میباشد و مایی که امروز اینجا نشسته ایم پیام و الگویی هستیم برای تازه واردین و سفر اول که بگوییم این علمی متفاوت است. امیدوارم قدر دانشمند عزیز را بدانید و سپاسگزارم که به صحبت های بنده گوش کردید.
خلاصه سخنان همسفر حمیدرضا:
.jpeg)
سلام دوستان حمیدرضا هستم یک همسفر. از ایجنت محترم، راهنمایان محترم مسافر محمد صادق و راهنمای همسفران مسافرعلی تشکر میکنم.من همیشه در طول سفر با مسافرم همراه بودم و در پارک و کلینیک همراهی میکردم. مسافرم وقتی وارد کنگره شد و در طول سفر دارو را برایش طبق اندازه هر وعده آماده می کردم.


.jpeg)


.jpeg)
عکس: مسافر طاها
تایپ و بارگزاری: مسافر حامد
مرزبان خبری: مسافر ماهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
211