مصاحبه با پهلوان حسن و همسفر گرامیشان
سرکار خانم حدیث و پهلوان محترم حسن آقا، سلام. از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار ما گذاشتید، صمیمانه سپاسگزارم.
سرکار خانم، لطفاً از روزهای اول ورودتان به کنگره و تصورات آن زمان برایمان بگویید.
همسفر حدیث: بنده با پیشنهاد مسافرم به کنگره ۶۰ وارد شدم و این پذیرش، حدود دو سال زمان برد. پیش از ورود، همواره فکر میکردم حضور در کنگره، بندهایی به دست و پایم میزند و زندگیام را محدودتر میکند. در ابتدا فقط با نیت چند ماه آمدن، وارد شدم. اما خدا را شکر، از همان جلسه اول لژیون، با پرسش راهنمای محترمم در کنگره ماندگار شدم.
ایشان پرسیدند: «چه تاریکیهایی در وجود خود میبینی»؟
با شنیدن این سوال، بغض کردم و چشمانم پر از اشک شد. در آن لحظه فهمیدم که من، پیش از آمدن به اینجا، به دلیل نادانی و بیتجربگی، بندهایی از تاریکی، ناامیدی و منیت را به دست و پای خود زدهام و اینجا، همان جایی است که به رهایی خواهم رسید.
حسن آقا، لطفاً کمی از دوران مصرف و سپس ورودتان به کنگره برایمان تعریف کنید.
پهلوان حسن: پیش از آشنایی با کنگره ۶۰، سالها درگیر اعتیاد بودم. در ابتدا تصور میکردم مصرف من تنها جنبه تفریحی دارد و هر زمان که بخواهم میتوانم آن را کنار بگذارم. اما با گذشت زمان، فهمیدم که اختیار زندگیام به آرامی از دستم خارج میشود.
مصرف مواد بر جسم و روانم تأثیر گذاشته بود و کیفیت زندگیام به شدت افت کرده بود. چندین بار به صورت خودسرانه و با روشهایی مانند ترک ناگهانی، سعی در قطع مصرف کردم، اما هر بار با شکست و بازگشت روبرو شدم.
نقطه عطف زمانی بود که دریافتم به تنهایی نمیتوانم از مسیر اعتیاد خارج شوم و به آموزش، درمان صحیح و راهی مطمئن نیاز دارم.
من از طریق برادرم آقا حسین که راهنمای DST نیز هست، با کنگره ۶۰ آشنا شدم.
وقتی برای اولین بار وارد کنگره شدم، فضای محبتآمیز، نظم، احترام و حضور افرادی که به تعادل رسیده بودند، برایم بسیار امیدبخش بود. حس کردم اینجا همان جایی است که میتوانم واقعاً «درمان» شوم، نه فقط «ترک» کنم.
ورود به کنگره ۶۰، یکی از بهترین تصمیمهای زندگی من بود؛ چرا که نه تنها در درمان اعتیاد، بلکه در راستای شناخت خویش، جهانبینی و ساختن یک زندگی متعادل، یاریام کرد.
اولین جرقه خدمت کردن در کنگره چگونه برایتان زده شد؟
پهلوان حسن: این اتفاق زمانی برای من شکل گرفت که متوجه شدم تغییر و رهایی واقعی، تنها با حرکت و مشارکت در مسیر امکانپذیر است. در یکی از جلسات، با دیدن حس و حال و تلاش دیگر اعضا، احساسی از انگیزه و مسئولیت درونم روشن شد و فهمیدم من نیز میتوانم سهمی کوچک در کمک به دیگران داشته باشم.
دریافتم که خدمت کردن، نه تنها کمک به دیگران است، بلکه باعث رشد، مسئولیتپذیری و آرامش درونی خودم میشود. هر بار که خدمت میکنم، جرقهای درونی در من زده میشود و مسیر زندگیام را روشنتر و پرمعناتر میکند.
سرکار خانم، تاثیر آشنایی با کنگره در زندگی شما چگونه بوده است؟
همسفر حدیث: ما پیش از ورود به کنگره، غرق در تاریکیهایی بودیم که با نادانی و جهل خود برای خویش ساخته بودیم و هر لحظه با آنها دستوپنجه نرم میکردیم. به دلیل نداشتن آگاهی، هر روز وضعیت زندگیمان بدتر از دیروز میشد. خدا را شکر که کنگره ۶۰ در مسیر زندگی ما قرار گرفت. ما به تدریج، با آموزشهایی که گرفتیم و دانشی که از کنگره کسب کردیم، توانستیم یکییکی مشکلاتمان را حل کنیم، از دل ظلمت به سوی نور حرکت کنیم و در صراط مستقیم قرار گیریم.
کنگره ۶۰ باعث شد زندگی در حال نابودیمان را دوباره احیا کنیم.
نظر هر دوی شما در مورد این جمله چیست: «کنگره یک سبک زندگی است»؟
همسفر حدیث: بله، کاملاً درست است. کنگره یک «سبک زندگی» است؛ سبکی سالم که اگر بتوانیم آن را زندگی کنیم، هم در این دنیا خوشبخت و سعادتمند میشویم و هم در عوالم دیگر.
سبک زندگی کنگره یعنی: دوری از ضد ارزشها یعنی پرهیز از هر نوع مخدر، الکل و سیگار و حرکت در مسیر ارزشها مثل تغذیه سالم، خواب مناسب، ورزش، تحصیل، تفکر، ثروتمند شدن، بخشندگی در عین ثروت، منظم و محترم بودن، و ارزش قائل شدن برای خود، دیگران و طبیعت. اینها در کنار داشتن یک الگوی زنده و کامل به نام مهندس دژاکام محقق میشود.
پهلوان حسن: به نظر من این جمله کاملاً درست است. کنگره فقط جای درمان اعتیاد نیست، بلکه روش درست «زیستن» را به ما میآموزد. آموزشهای کنگره، نقشه راه برای زندگی است. وقتی قوانین و اصول آن را در رفتار، روابط و انتخابهایم به کار میگیرم، میبینم که کیفیت زندگیام بالا رفته و تصمیمهایم منطقیتر و آرامشبخشتر شده است. احترام، نظم، عشق، مسئولیتپذیری و خدمت، چیزهایی هستند که فقط دربارهشان نمیشنویم، بلکه آنها را تمرین و در زندگی اجرا میکنیم.
برکت خدمت در زندگی شما چگونه جاری است؟
همسفر حدیث: از نقطه صفر به جایگاه پهلوانی رسیدن، یعنی جاری شدن برکت در زندگی ما. از تاریکیها خارج شدن و در مسیر نور حرکت کردن، یعنی جاری شدن برکت. عشق به اعضای خانواده و امید و شوق به ادامه زندگی، یعنی جاری شدن برکت. همین که به ما اجازه خدمت داده شده، خود برکتی ویژه است. چه برکتی از این بالاتر!
پهلوان حسن: برای من، خدمت در کنگره ۶۰ فقط یک وظیفه نبود، بلکه منبع برکت و نعمت در زندگیام شد. از زمانی که وارد مسیر خدمت شدم—چه در جایگاههای مختلف و چه زمانی که توفیق کسب عنوان پهلوانی را داشتم—احساس کردم دریچههای جدیدی از آرامش، عشق و رشد در زندگیام گشوده شده است.
خدمت مرا از گرفتاری در خود و مشکلاتم خارج کرد و به من آموخت بخشی از انرژیام را صرف کمک به دیگران کنم. هر بار که خدمت میکنم، احساس میکنم انرژی مثبتی که میدهم، چندین برابر به خودم بازمیگردد. برکت اصلی خدمت، نزدیک کردن انسان به «تعادل» است.
سرکار خانم، پررنگترین دریافتی که از کنگره کسب کردهاید چیست؟
همسفر حدیث: من دریافتهای زیادی از حضورم در کنگره داشتهام. هرگاه حجابی از پیش چشمانم برداشته میشود و میتوانم مسئلهای در خودم را ببینم، بپذیرم و سپس حل کنم، این خود یک دریافت بسیار باارزش است. اما پررنگترین آنها، «عشق»، «امید» و «ایمانی» است که نسبت به زندگی، خانوادهام و خداوند پیدا کردهام.
.jpg)
آیا پهلوانی نقطه پایان خدمت مالی برای شماست؟
پهلوان حسن: به هیچ وجه. پهلوانی برای من نقطه پایان خدمت نیست. دریافت این عنوان یک افتخار بزرگ است، اما آن را یک «آغاز» و یک «مسئولیت تازه» میدانم، نه پایان راه. وقتی انسان وارد مسیر خدمت میشود، درمییابد که خدمت، حرکتی دائمی است و با کسب یک جایگاه به پایان نمیرسد.
پهلوانی نه تنها انگیزهام را کم نکرد، بلکه مشتاقی مرا برای ادامه خدمت بیشتر کرد. احساس میکنم هنوز چیزهای بسیاری برای یادگیری، تجربه و انتقال به دیگران وجود دارد. خدمت در کنگره باعث رشد من شده و قصد دارم تا آنجا که توان دارم، این مسیر را ادامه دهم.
پهلوانی از نگاه من، نشانهای از اعتماد کنگره است و وظیفه من را برای خدمت، سنگینتر و ارزشمندتر میکند. این، نه پایان، که آغاز فصل جدیدی از خدمت برای من است و انشاالله قصد تداوم آن را دارم.
حسن آقا، کدام صفت آقای مهندس دژاکام شما را تحت تأثیر قرار میدهد؟
پهلوان حسن: صفتی که بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار میدهد، «بخشندگی» آقای مهندس است. این که انسانی با چنین دانش، تجربه و جایگاهی، با این میزان فروتنی، عشق و دلسوزی به دیگران خدمت میکند، برایم بسیار الهامبخش است.
بخشندگی ایشان تنها در کلام یا حرکتهای کوچک نمود ندارد، بلکه در بزرگترین بخششها متجلی میشود: بخشش دانش، وقت، انرژی و عمرشان برای نجات انسانها. ایشان بیهیچ چشمداشتی، راهی مطمئن برای درمان اعتیاد آفریدند و آن را با سخاوت در اختیار همگان نهادند. این سطح از بخشندگی، حقیقتاً کمنظیر و تأثیرگذار است.
همواره از خود میپرسم: اگر آقای مهندس اینگونه بخشنده نبودند، آیا امروز این حجم از رهایی، آرامش و رشد در کنگره شکل میگرفت؟
به همین دلیل، هرگاه به ایشان و روش زندگیشان مینگرم، میآموزم که محبت، بخشش و خدمت واقعی، چقدر میتواند جهان یک انسان را دگرگون کند.
سخن پایانی؟
در پایان میخواهم بگویم که حضور در کنگره ۶۰ برای من تنها یک مسیر درمان نبود، بلکه راهی برای «تولد دوباره» بود. در این مسیر آموختم که اگر انسان بخواهد تغییر کند، باید حرکت کند، آموزش ببیند و خدمت را سرلوحه کار خود قرار دهد. امروز، هر لحظه از زندگیام را مدیون آموزشها، محبتها و برکت کنگره هستم.
از آقای مهندس، راهنمایان عزیز و همه کسانی که در این راه کنارم بودند، صمیمانه سپاسگزارم. امید دارم بتوانم آنچه را دریافت کردهام، روزی چندین برابر بازگردانم. باور دارم اگر در مسیر محبت، بخشش و خدمت باقی بمانیم، آیندهمان روشنتر از همیشه خواهد بود.
برای همه اعضای کنگره ۶۰ آرزوی سلامتی، تندرستی و آرامش دارم.
از هر دوی شما عزیزان بابت وقتی که در اختیار ما گذاشتید، بسیار سپاسگزارم.
تایپ و ارسال: خدمتگزاران سایت شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
148