English Version
This Site Is Available In English

وادی دهم وادی امیدواری

وادی دهم وادی امیدواری

«همه انسان‌ها قادر هستند و می‌توانند در هر نقطه­‌ای که قرار دارند و هر صفتی را که با خود حمل می­‌کنند، آن را عوض نمایند؛ حتی گناه‌کار‌ترین انسانی که مرتکب فجایع و جنایت‌های زیادی شده است، می‌تواند صفات زشت خود را تغییر دهد و از آن‌ها بازگشت نماید. هیچ انسانی مجبور نیست یک صفت یا صفت‌های زشت خود را به‌صورت جاودانه و یا تا ابد در خود حفظ کند. هیچ‌کسی مجبور نیست تا ابد در جهنم باقی بماند.»

راهنمای تازه‌واردین همسفر واله و مسافرشان با آخرین آنتی ایکس هروئین وارد کنگره شدند. به مدت ۱۱ ماه و ۱۱ روز با متد DST و داروی OT با راهنمایی مسافر پژمان و همسفر زهره سفر کردند که هم‌اکنون به لطف خدا و با دستان پر‌مهر آقای مهندس ۳ سال و ۹ ماه است که آزاد و رها هستند؛ ایشان در رشته ورزشی والیبال و بدمینتون فعالیت می‌کنند. راهنمای تازه‌واردین همسفر واله در جایگاه‌های مرزبانی، دبیری، نگهبانی، لژیون سردار و ورزشبان والیبال خدمت کرده‌اند و هم‌اکنون در سایت و راهنمای تازه‌واردین در حال خدمت هستند.

اینک در مورد دستور جلسه «وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.» با ایشان گفتگویی ترتیب داده‌ایم که توجه شمارا به آن جلب می‌کنم.

لطفاً بفرمایید مفهوم وادی دهم چیست؟ و اگر تجربه‌‌ای در این  وادی دارید برای ما بیان کنید.
وادی دهم، وادی بیم و امید و بازگشت از کارهای اشتباهی که قبلاً انجام داده‌ایم است. امید به اینکه می‌توان کارهای اشتباه گذشته را جبران کرد و دیگر نگران نبود که چه‌کار کنیم تا خطا و اشتباه قبل را جبران کنیم. در مورد تجربه خودم شاید به زبان نمی‌آوردم؛ ولی در فکر و  اندیشه‌ام نسبت به دوستان مسافرم حس بدی داشتم و اگر می‌توانستم آن‌ها  را ریشه‌کن کنم، می‌کردم؛ این افکار باعث آزار و اذیت من می‌شد؛ ولی با آمدن به کنگره بر این خشم و نفرتم غلبه کردم و سعی کردم که هیچ‌وقت به آن‌ها فکر نکنم و از آن‌ها بگذرم که این کار باعث آرامش من شد.

به نظر شما انسان چگونه می‌تواند صفت جاری بودن خود را حفظ کند و در حال زندگی کند؟
مثل آب، چراکه آب وقتی درجایی بماند؛ چون راکد است، به گنداب تبدیل می‌شود تا زمانی که از خود بگذرد و شروع به حرکت کند، جاری می‌شود؛ این جاری شدن به این معنا است که از خیلی سختی‌ها و رنج‌ها باید بگذرد تا پاک و زلال بماند. انسان باید بتواند با آگاهی و دانش از راکد شدن خودش جلوگیری کند. هیچ موقع غم نداشته‌هایش را نخورد؛ زیرا با سعی و تلاش خودش به آنچه می‌خواهد می‌تواند برسد و با آرامش زندگی کند.

لطفاً بفرمایید چرا به وادی دهم، وادی امید می‌گویند؟
انسان اگر کاری انجام دهد و آن کار اشتباه باشد، از روی جهل و ناآگاهی او است. می‌بینیم آقای مهندس هم اول هر جلسه می‌‌فرمایند: «پناه می‌بریم به خداوند بزرگ از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان، است.» ما نباید هیچ‌وقت از رحمت خداوند غافل باشیم و بگوییم این کاری که کردیم، دیگر درست نمی‌شود؛ درصورتی‌که این وادی به ما می‌گوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری‌ است»؛ یعنی ما می‌توانیم صفت‌هایی که در درون جسم ما عجین شده است را عوض کنیم و امیدوار باشیم که در این راه، خداوند به ما کمک می‌کند و امید زندگی کردن را به انسان می‌دهد.

به نظر شما مهم‌ترین درسی که وادی دهم به ما می‌دهد، چیست؟
مهم‌ترين درس این است که درگذشته خودمان غرق نشویم و همیشه بدانیم هر کاری‌ که در گذشته انجام داده‌ایم؛ چه خوب و چه بد در اثر ناآگاهی ما بوده و الآن می‌توانیم آن را جبران کنیم؛ اگر کار خوبی است، خوب بودن را ادامه دهیم و اگر بد است، سعی و تلاش کنیم تا به کار خوب تبدیل کنیم و امیدوار باشیم که بعد از هر سختی و ملالت، آرامش و آسایش است؛ پس ناامید نباشیم و به رحمت خداوند امیدوار باشیم، تلاش خودمان را بیشتر کنیم و بدانیم که انسان، بیهوده خلق نشده است.

لطفاً بفرمایید منظور ازجمله «کنگره۶۰ یک سازمان جمعیت احیای نیروی انسانی است.» چیست؟
انسان همیشه در رنج و عذاب است؛ پس باید کاری کند که از این رنج بکاهد. کسانی که درگیر اعتیاد هستند، همیشه در رنج و عذاب زندگی می‌کنند و زمانی که بتوانند مواد را رها کنند و از دام اعتیاد خلاص شوند، احیاء و زنده می‌شوند که این کار در هیچ جا به‌غیراز کنگره۶۰ امکان‌پذیر نیست؛ زیرا این سازمان معتقد است که معتاد یک بیمار است و سعی در بهبود این بیمار دارد و آن را درمان می‌کند و انسان آلوده به یک انسان پاک و سالم تبدیل می‌شود؛ پس کنگره۶۰ سازمان جمعیت احیای نیروی انسانی است؛ نیروهایی که در خواب بودند را بیدار می‌کند و به آن‌ها امید زندگی می‌دهد.

در مورد کلمات زیر حس خودتان را در یک جمله کوتاه برای ما به اشتراک بگذارید.
وادی دهم: وادی امید به زندگی
صفت گذشته: غم درون
آقای مهندس: معلم عشق

سپاسگزارم از وقتی‌که در اختیار ما گذاشتید؛ لطفاً کلام آخر خود را بفرمایید.
خدا را شاکرم که بر من منت گذاشت و مرا با کنگره آشنا کرد تا خودم را بشناسم و زندگی بهتری را برای خودم و اطرافیانم که احتیاج به کمک دارند، درست کنم و همچنین از راهنمایم همسفر زهره تشکر و قدردانی می‌کنم.

طراح سؤال و مصاحبه‌کننده: همسفر آسیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر ستاره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ارسال: راهنما همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .