صفت گذشته در انسان صادق نیست

جلسه‌‌‌ یازدهم از دوره‌ ششم کارگاه‌های آموزشی عمومی نمایندگی پردیس با استادی مسافر اسحاق، نگهبانی مسافر فرشید و دبیری مسافر هومن با دستور جلسه‌ی «وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست،چون جاری است.» شنبه 8 آذر ‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
راستش را بخواهید، من اهل سخنرانی نیستم؛ اما وقتی فرصتی برای خدمت پیش می‌آید، دیگر جای پس‌زدن نیست. این نخستین بار است که در جایگاه استاد حضور پیدا می‌کنم و بیش از دو سال و شش ماه از رهایی‌ام می‌گذرد. شاید همین موضوع نشان می‌دهد که هنوز ضعف‌هایی در من وجود دارد، زیرا دیده‌ام کسانی با تنها چهار ماه رهایی چندین بار در این جایگاه خدمت کرده‌اند.
اما همان‌گونه که استاد امین بارها فرموده‌اند، وقتی فرصتی برای خدمت به انسان داده می‌شود، باید آن را با دل و جان پذیرفت. خدمت فرصتی است که انسان می‌تواند نه تنها به دیگران کمک کند، بلکه خود را نیز بازسازی و رشد دهد.
همه ما گذشته‌ای داریم که چندان قابل دفاع نیست؛ گذشته‌ای آمیخته با اعتیاد، مصرف مواد مخدر، سیگار و دوستی‌های ناباب. گاهی حتی خودمان از رفتار و تصمیمات گذشته‌مان شرمنده‌ایم، اما نباید فراموش کنیم که هر انسانی قابلیت تغییر و رشد دارد. از زمانی که وارد کنگره شدیم و مسیر درست را پیدا کردیم، بسیاری از این صفات منفی کم‌کم کنار می‌روند و انسان در مسیر صحیح خود قرار می‌گیرد.
من در دوران اعتیاد با مشکلات فراوانی روبه‌رو بودم؛ مشکلاتی که گاهی مرا ناامید و خسته می‌کرد و به نظر می‌رسید هیچ راهی برای رهایی وجود ندارد. اتفاقات تلخ زندگی من، ریشه در مصرف مواد مخدر داشت؛ مشکلات مالی، خانوادگی و اجتماعی، همگی از آن سرچشمه می‌گرفت. اما از روزی که وارد کنگره شدم، گویی دری تازه در زندگی‌ام گشوده شد. افکار منفی گذشته کم‌کم از ذهنم دور شدند و جای خود را به آرامش، امید و انگیزه دادند.
بهترین تجربه‌ها، بهترین روزها و بهترین موقعیت‌ها در همین دو سال و شش ماه حضورم در کنگره رقم خورد؛ و امروز خوشحالم که می‌بینم هر یک از صفات نادرست گذشته‌ام در حال محو شدن است. احساس می‌کنم هر روز بیش از گذشته، انسان بهتری می‌شوم و می‌توانم نقش مثبت‌تری در زندگی خود و دیگران ایفا کنم.
خانواده‌ام که سال‌ها از من رنج کشیده بودند و اعتمادشان نسبت به من از بین رفته بود، امروز دوباره به من اعتماد می‌کنند؛ تا جایی که برای مشورت به من زنگ می‌زنند و حرف‌ها و تصمیمات من را جدی می‌گیرند. روزگاری بود که در اثر مصرف مواد، دفتر تلفنم را نگاه می‌کردم تا ببینم امروز از چه کسی می‌توانم سوءاستفاده کنم. اما امروز همان افرادی که روزی از آن‌ها قطع رابطه کرده بودم، به من زنگ می‌زنند و حتی درخواست کمک دارند. این یعنی تغییر واقعی و قدرت شگفت‌انگیز مسیر کنگره.

یکی از افتخارات زندگی من این است که پسرم به جایگاه مرزبانی پارک رسیده و همسفرم نیز در مرزبانی خدمت می‌کند. این‌ها نشانه آن است که مسیر زندگی‌مان درست شده و صفات گذشته دیگر در ما جاری نیست. حتی کوچک‌ترین فرصت خدمت، مثل جارو کردن دم در کنگره، برای من بزرگ‌ترین افتخار است، زیرا هرچه دارم از کنگره است. کنگره مشکلات زندگی‌ام را حل کرد و به من زندگی دوباره بخشید.
خدمت در کنگره به ما یاد می‌دهد که ارزش انسان نه در گذشته‌اش، بلکه در تلاش و اراده‌اش برای تغییر و خدمت است. هر بار که به دیگران کمک می‌کنم، نه تنها به آن‌ها یاری رسانده‌ام، بلکه خودم نیز رشد کرده‌ام. در مسیر کنگره یاد گرفته‌ام که امید و اراده می‌توانند تاریک‌ترین دوران زندگی را روشن کنند و انسان را به آرامش و ثبات برسانند.
امیدوارم هر یک از ما بتوانیم با خدمت صادقانه و تلاش برای تغییر، نه تنها زندگی خود بلکه زندگی اطرافیانمان را نیز بهتر کنیم.
سایت نمایندگی پردیس