مقالهای به قلم راهنمای محترم مسافر مصطفی، لژیون هجدهم در رابطه با وادی دهم: "صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، چون جاری است".
با شعری از مولانا آغاز میکنیم که میفرماید:
«صد هزاران فضل داند از علوم، جانِ خود را مینداند آن ظَلوم.
داند او خاصیت هر جوهری، در بیانِ جوهرِ خود چون خری.»
این وادی یا راه، همچون شمشیری برنده، هم هشدار است و هم امید؛ هم سقوط را یادآور میشود و هم صعود را، هم مرگ را نشان میدهد و هم زندگی را. خطوط زندگی را به دست انسان میسپارد تا هرگونه که بخواهد آن را ترسیم کند. به ما میفهماند که پایان هر نقطه سرآغاز خطی تازه است.
انسان در هر جایگاه و با هر صفتی که باشد، توان تغییر دارد. حتی کسی که مرتکب جنایتهای بیشمار شده است، میتواند صفات زشت خود را دگرگون سازد و به راه بازگشت قدم بگذارد. هیچکس محکوم نیست تا ابد در جهنم باقی بماند؛ زیرا همه چیز در هستی جاری و در حرکت است. در این جهان و ماورای آن، چیزی را نمیتوان یافت که ثابت باشد و تغییر نکند. مسیر تکامل، راهی است از تغییر، تبدیل و ترخیص؛ از آسمان به زمین و از زمین به آسمان. ما همواره با هستی هستیم، اما پرسش بنیادین این است: برای چه؟ برای بودن، برای وجود داشتن، برای زندگی، برای حیات، برای فضا، مکان و زمان. و پاسخ روشن است: بزرگترین معجزه حیات، خودِ حیات است.
در گذشته باور داشتند که چهار عنصر مخالف ـ آب، باد، خاک و آتش ـ هستی را پدید آوردهاند. اما سه مولفهی دیگر نیز وجود دارد که نه تنها جهان زمینی بدون آنها بیمعنا است، بلکه در ساختار جهانهای دیگر، آسمانها و حتی جهان پس از مرگ نقشی کلیدی دارند. این سه عبارتند از: نور، صوت و حس.
- نور: فرمانروای هستی است. در همهی جهانهای آفرینش حضور دارد. چنانکه قرآن میفرماید: «خداوند نور زمین و آسمانها است.»
- صوت: اگر صوت نبود، اتصال نبود؛ حیات و زندگی نبود؛ کلامی نبود و تنها سکوت محض باقی میماند. انسان اختیار دارد که دل به اصوات و کلام نیکو بسپارد و از این راه صفات ناپسند خود را تغییر دهد تا به صلح و آرامش برسد.
- حس: همانند خداوند، در همهی هستی و نیستی حضور دارد؛ رویتناپذیر است اما با نام خود قابل درک. حس نخستین نیرویی است که عقل را به کار میاندازد و پیامهای نور و صوت را دریافت و منتشر میکند؛ همچون حس یاری به انسانها.
از این رو نتیجه میگیریم که برای تغییر صفات گذشته در انسان، باید حس یا موج گیرنده و فرستنده دگرگون شود. این کار هم سخت است و هم سهل. اما برای تغییر حس در مسیر ارزشها تنها یک راه وجود دارد و آن تزکیه، تصفیه و پالایش است.
تزکیه از تفکر سالم آغاز میشود، به ایمان سالم میرسد، از ایمان سالم به عمل سالم، از عمل سالم به حس سالم، از حس سالم به عقل سالم و سرانجام از عقل سالم به عشق سالم. عشقی که در نهایت خود را به نمایش میگذارد و آنگاه صفات گذشته تغییر مییابند.
تهیه و تایپ: مسافر مهدی لژیون هشتم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
131