صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است. در این وادی نویسنده شاکر خداوند و نگهبانانی است که در این زمان دستورات و قوانین را در کتب آسمانی به یادگار گذاشتهاند و انسان با انجام این قوانین الهی به جایگاه انسانی و رسالت خود پی برده است. ما در حیات زمینی خود نظارهگر این هستیم؛ در روند تکامل و رشد انسان محبت همیشه تأثیر گذار بوده است. اگر انسانها بر قدرت و بخشندگی خداوند ایمان داشته باشند آن میکنند که فرمان است؛ فرمان چه میگوید؟ ای انسان تو میتوانی تمامی صفات زشت و مخرب خودت را به صفات نیکو و زیبا تبدیل نمائی.
اگر من امروز در تاریکترین نقطه از زندگی خود هستم و در ادامه خواستار رهایی از این تاریکی باشم، خداوند و نیروهای الهی به یاری من میآیند و من میتوانم از صفاتی که سالیان سال با خود به همراه داشتهام رها شوم. انسان برای خروج از این تاریکی فقط با آموزش و کاربردی کردن میتواند نقاط زیبا و روشن در زندگی خود ترسیم کند؛ چون خداوند قدرت اختیار را فقط به انسان تفیظ کرده و چه خوب است که از این قدرت که از سوی خداوند به انسان داده شده است، در راه رشد و تعالی استفاده شود؛ بنابراین گفته شده که انسان چیزی نیست؛ مگر سعی و تلاش خودش.
حیات همواره ادامه دارد؛ انسان برای اینکه بتواند از زندگی برخوردار باشد؛ بایستی در صدد حل مشکلات خود تلاش کند و بداند که انسان در رنج آفریده شده است؛ اگر قهر نباشد، مهر معنایی ندارد و همین طور اگر کفر نباشد ایمان پدیدار نمیشود. همه این رنجها سبب تغییر و تبدیل شدن به یک انسان که نیمی از راه رفته است و دیگر میداند چه عملی درست یا نادرست است و همچنین میداند اگر صفات خود را تغییر ندهد تا ابدیت با خود به همراه خواهد داشت. به راستی داشتن صفات نیکو به انسان حیات دوباره میبخشد؛ در ادامه آن قدر این صفات در او تقویت میشود که میتواند انسان دیگری را هم زنده کند.
در جهان هستی و نیستی سه مؤلفه وجود دارد که انسان میتواند با تأثیر پذیری از آن، صفات خود را آرام آرام تغییر دهد؛ این سه مؤلفه عبارتند از: نور، صوت و حس. خداوند نور زمین و آسمان است؛ خداوند نور را در ساختارهایی که خود خلق کرده به نمایش گذاشته که انسان برای رشد و تکامل از آن الگو برداری کند مانند طلوع خورشید. اگر انسان نور وجودی خود را با انجام اعمال ارزشی بیابد، آن روشنایی میتواند چراغ راه او باشد و او را به سوی کامل شدن هدایت کند؛ به راستی انسان باید از این نور وجودی مراقبت کند؛ چرا که نیروهای اهریمنی همواره در حال ارسال پیامهای خود هستند. این پیامها با صوت و کلام انسانها ارسال میشوند و ارتباط بین اجزای هستی با همین اصوات انجام میپذیرد.
انسانی با الفاظ زشت و ناپسند خود را مطرح کرده و اکنون در حصار تنهایی محصور شد، خواهان تغییر است و میخواهد صوتی را که با آموزش همراه است را دریافت کند و با عملیاتی کردن آن آموزشها، برای زندگی بهتر قدم بردارد و در ادامه میخواهد با همین اصوات، دریافتها و برداشتها را انتقال بدهد و باعث بازگشت انسانها به زندگی و ادامه حیات باشد. چه زیباست معماری خداوند...
و اما حس که از آن به مانند خداوند یاد شده است؛ پس چه جایگاه والا در وجود انسان دارد؛ انسان با وجود حس به زندگی متصل است. عملکرد حس بستگی به آن دارد که ما چه صفاتی را در خود تقویت میکنیم. آیا با افکار منفی حسمان را آلوده میکنیم یا با تزکیه و پالایش آن را تقویت مینمائیم؟ اگر انسان تمام نعمتهای خداوند را نادیده بگیرد؛ حس کینه، نفرت، حسادت و دروغ در او ایجاد میشود و قلب همواره جایگاه این صفات میباشد. انسان میتواند با آگاهی داشتن از محیط پیرامون و مراقبت از اعمال خود حس خود را در مسیر ارزشها هدایت کند و این مراقبت فقط یک راه دارد و آن هم تزکیه است.
به راستی مهمترین بخش در تغییر صفات که در ادامه ساختارها را به وجود میآورد پاکسازی تفکرات از افکار منفی است. تفکر سالم، ایمان سالم را به ارمغان میآورد و ایمان سالم نوری که خداوند در انسان قرار داده است را بیشتر میکند و نور بیشتر در ادامه عمل سالم را پدیدار میکند و از عمل سالم، حس سالم آشکار میشود و از حس سالم، عقل سالم و از عقل سالم، عشق سالم پدیدار میشود که در عشق سالم تو همه هستی را با آگاهی دوست خواهی داشت و آنگاه صفت گذشته، تغییر مییابد.
منبع: کتاب عشق و کتاب ۶۰ درجه زیر صفر
نویسنده: مرزبان همسفر نازنین
رابطخبری: راهنما همسفر معصومه (لژیوننهم)
عکاس: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیوندوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیونهفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صادق قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
101