وادیها از مهمترین مباحث در بخش جهانبینی کنگره۶۰ میباشند و نقش بسیار مؤثری در زندگی ما دارند. با یادگیری آنها میتوانیم نگرش و تفکر خود را تغییر داده و در نهایت شخصیت خود را بازسازی کنیم.
وادی دهم بهسان شمشیر بُرّندهای است که هم هشدار و هم امید به بازگشت میدهد. به من امید میدهد که اگر در پایینترین نقطه از حیات قرار گرفته باشم، میتوانم شروع به حرکت کنم و خود را به نقطهای مطلوب برسانم و هشدار میدهد که اگر امروز تغییر کردم و به جایگاه بالایی رسیدم چنانچه دچار منیت و خودخواهی شوم، طولی نمیکشد که سقوط خواهم کرد؛ به عبارتی هم لطف و بخشندگی خداوند را در مسیر زندگی انسان به نمایش میگذارد و هم خطوط اختیار را به شکل بسیار زیبایی به دست انسان میسپارد تا خودش هرگونه که مایل است زندگی خود را خلق نماید.
همه انسانها این توانایی را دارند که در هر نقطهای که هستند و هر صفتی را که با خود حمل میکنند آن را تغییر دهند، حتی فردی که در عمیقترین نقطه جهنم قرار داشته باشد؛ اگر بخواهد، میتواند صفتهای زشت خود را تغییر دهد تا رحمت خداوند شامل حال او گردد و به آرامی از جهنم خارج شود زیرا خداوند به انسان اختیار کامل داده است و راه نجات همیشه برایش باز است.
اگر فردی با خواسته تغییر، در جهت مثبت حرکت کند به نتیجه مطلوب خواهد رسید و برعکس آن، با حرکت در مسیر نادرست به بیراههها رفته و سقوط خواهد کرد.
کلیدواژه؛ صفت، جاری بودن انسان، تغییر حس
در فرهنگ لغت فارسی صفت به معنای ویژگی، خاصیت، سرشت، خو و کردار میباشد و یک اسم را توصیف میکند. بهطور مثال: صفت شیر درّندگی، زغال سیاهی و برف سفیدی میباشد. این صفات در بعضی از حیوانات و جامدات صادق است ولی در انسان اینگونه نیست.
دیدهبان آقای حکیمی میگویند: صفت یک حالت کسب کردنی است، انسان هم میتواند آن را به دست آورد و هم از دست بدهد. یعنی انسان میتواند آن ویژگی و خاصیت خودش را در هر شرایطی تغییر بدهد، چرا؟ چون جاری است. مثلاً بعضی انسانها چاق، لاغر، بیسواد و بیمار هستند؛ اما محکوم به اینها نیستند و میتوانند تغییر کنند.
هر زمان صحبت از جاری شدن میشود ذهن ما به سمت آب میرود، انسان هم جاری است چون زندگی و هستی جاری است و هیچ چیزی را در هستی نمیتوانیم بیابیم که ثابت باشد چون مسیر زندگی؛ تغییر، تبدیل و در نهایت ترخیص است.
آقای مهندس در سیدی تغییر میفرمایند: در دنیا هیچ چیز در حال سکون نیست، همه چیز در حال حرکت است و با حرکت تغییر میکند؛ اگر یک سیب را بالا بیندازید، هزار رقم چرخ میخورد تا به زمین برسد، انسان هم همینطور است و در مسیر حرکت ساخته میشود.
تغییرات هم در صور آشکار و هم در صور پنهان وجود دارند و هر دو قابل رؤیت میباشند. تغییر، یک مرحله دگرگونی و تدریجی است و به آرامی انجام میگیرد اما ماهیت، تغییر نمیکند. تغییرات اندکاندک انجام میشود تا وارد پروسه دیگری بشوند. مثلاً فردی که وارد سفر اول میشود وقتی ذرهذره داروی OT را تیپر میکند، ذرهذره تغییرات هم در قسمت فیزیولوژی و هم در تفکر او بهوجود میآید، وقتی زمان قطع دارو برسد، در صور پنهان تبدیل انجام میگیرد و او از یک مصرفکننده موادمخدر به یک انسان رها شده تبدیل میشود و آن زمان ترخیص صورت میگیرد.
قدما معتقد بودند چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش هستی را به وجود آوردهاند اما سه مؤلفه نور، صوت و حس نه تنها جهان فيزيكی بدون آنها هيچ مفهومی ندارد، بلكه اين سه مؤلفه در ساختار ساير جهانها يا آسمانها و جهانهای پس از مرگ و ارتباط بين آن نقش بسيار كليدی را نيز به عهده دارند و بدون آنها هستی و نيستی هيچ معنایی پيدا نمیکند.
نور در هستی فرمان میدهد. صوت به مثابه مخابرات عمل میکند و تمام اطلاعات، آگاهی و پیامها را در سطح زمین انتقال میدهد. اگر صوت نبود، پیرو آن اتصال و حیات وجود نداشت و سکوت محض همه جا را فرا میگرفت.
حس مانند خداوند است و اولین نیروی به کار اندازی قوه عقل میباشد و پیامهای نور و صوت را دریافت و منتشر میکند. انسانها با استفاده از دیدن، شنیدن و ارتباطات حسی میتوانند انرژی لازم خود را برای تغییرات به دست آورند؛ قطع بهیقین اگر حسهای ما آلوده باشند، توانایی تغییر صفت خود را نخواهیم داشت؛ زیرا با بهدست آوردن اطلاعات نادرست در تصمیمگیری و اجرا آموزشها دچار اشتباه میشویم.
دیدهبان آقای سعید نمکی میگویند: هرقدر حسهای من آلوده باشند، متقابلاً دامنه فعالیت عقل من هم کم خواهد شد زیرا اطلاعات غلط توسط حس آلوده، به عقل داده میشود و عقل فرمانهای اشتباه صادر میکند اما اگر همانگونه که جناب مهندس دژاکام در این وادی میفرمایند: انسان با تزکیه و پالایش، حسهای آلوده را با حسهای سالم جابهجا کند، عقل نیز فرمان درست را صادر میکند و فعالیت عقل گستردهتر خواهد شد و قطعاً در آن زمان انسان با دنیای تازهتری روبهرو خواهد شد و همهچیز متفاوت خواهد شد.
یک مصرفکننده مواد مخدر میتواند رهایی را تجربه کند و یا از هر ضدارزش دیگری که انجام میداده است، عبور کند و قطعاً با تزکیه و پالایش و ایجاد حس سالم میتواند تجربیات بهتری از زندگی خویش داشته باشد. پس در اولین قدم برای تغییر صفات خود باید حسهای خود را پاکسازی کنیم.
استاد امین میگویند: شاهکار وادی دهم در این است که برای همه انسانها (متکبر و ناامید) نکته و درس دارد.
در انتهای وادی یک چرخهای مطرح میشود که به نوعی شاهکار است. این چرخه میگوید حالا که فهمیدی صفت تو خراب شده و میخواهی آن را درست کنی، باید اول از همه تفکر سالم داشته باشی و درست فکر کنی.
یک شخص مصرف کننده که وارد کنگره۶۰ می شود اولین چیزی که یاد میگیرد درست فکر کردن است. نتیجه درست فکر کردن این است که شخص متوجه میشود که نیاز به آموزگار دارد. نکته بعد، ایمان سالم است. تفکر سالم همان است که فهمیده خودش نمیتواند به جایی برسد، ایمان سالم هم این است که متوجه شده کنگره۶۰ جایی است که قطعاً او را به درمان اعتیاد میرساند.
بعد از تسلیم شدن، عمل سالم یعنی تمام دستورات را اجراء میکند و هر چیزی که راهنما برایش تجویز میکند، موبهمو اجراء میکند. در ادامه عمل سالم، حس او سالم میشود. حس هم اولین شروع به کار افتادن قوه عقل است و باعث میشود که فکرش درست کار کند. در مرحله آخر عشق سالم به وجود میآید و در پی آن، تمام اعضای کنگره۶۰ و تمام هستی را دوست دارد. تازه بعد از انجام این مراحل است که عشق در او پدیدار میشود.
وقتی احساس دوست داشتن در شخصی به وجود آمد، یعنی در شخص مراحل تغییر صفت اتفاق افتاد و همه از بین رفته است. پس چرخه تغییر صفات، نیازمند این است که ما تمام مراحل را انجام بدهیم. ممکن است این برای اعتیاد باشد، ممکن است برای حسادت یا ویژگیهای دیگر باشد.
پس اینکه میگویند وادی چهاردهم، آخرین مرحله است که شخص به محبت میرسد، در وادی دهم هم مطرح شده است.
منابع:کتاب عشق(چهارده وادی) سیدیهای وادی دهم، سیدی تغییر، سیدی تغییر و تبدیل، سیدی انتقال صفات (استاد امین)، سخنان دیدهبانان آقای حکیمی، آقای نمکی و آقای خدامی
نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر مریم
ویرایش: راهنما همسفر فاطمه دبیر اول سایت
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سلیمه(لژیون اول)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رفسنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
78