در وادی دهم به دو موضوع اشاره شده: جاری بودن انسان و صفت اختیار که عظمت انسان رانشان میدهد. شاعر بزرگ حافظ میفرماید: «آسمان بار امانت نتوانست کشید. قرعه فال به نام منِ دیوانه زدند.» آقای مهندس در سیدی انسان و اختیار میفرماید: «منظور شاعر از بار امانت همان ویژگی اختیار است که انسان خودش حاکم بر سرنوشت خودش باشد». خداوند انسان را در بهترین شرایط آفرید و او را اشرف مخلوقاتش نامید و به انسان تواناییهای بسیار همچون تفکر و تعقل داد «آنچه قابل اندیشیدن است میتواند باشد». خداوند تمام مفاهیم رابه انسان آموخت و به ساکنین گفت از او بپرسید نام هایتان را. وقتی ساکنین آسمانها گفتند انسان موجودی زیانکار است و دچار نسیان میشود خداوند در جواب ساکنین فرمود: «من میدانم آنچه را که شما نمیدانید، کسی که به ذات آزاد است تسخیرنمیشود».
پیمان بین خداوند و انسان بسته شد و او را در مدینه فاضله قرار داد و به اوهشدار داد که به شجره خبیثه نزدیک نشود. انسان فریب خورد و از بهشت بیرون آمد و خداوند تا زمان مشخص به انسان فرصت داد و فرمود: به زمین برو و پس از فراز و نشیبهای بسیار باقدرت بالایی از دانش، عمل سالم و عدالت بهسوی من بازگرد. زندگی انسان در زمین آغاز شد؛ اما او دوباره دچار فراموشی شد قتل، غارت، کینه، انتقام، غیبت، قضاوت، کمفروشی و پنهانکاری کرد. حتی به رب خودش ناسپاس شد؛ ولی خداوند همیشه بخشنده و مهربان بوده و در تکامل انسان هیچ عجلهای ندارد و میفرماید: «در هر نقطهای که هستی برگرد تا نار وجودت با تزکیه و پالایش به نور تبدیل شود؛ زیرا صفت گذشته در انسان صادق نیست. تو میتوانی همه آنچه هست با نیروی عقل خویش تبدیل به بهترین کنی و صفتهای زشت و مخرب خود را به صفتهای نیکو تبدیل کنی».
وقتی صحبت از زندگی انسان میشود میبینیم چیزی جز مجموعهای از حرکت نیست، گاهی اوقات این حرکتها هدفمند هستند. در کتاب آسمانی خداوند میفرماید: کُلِ نَفسِ بِما کَسَبَت رَهینَه «هرکسی در گرو دست آوردهای خویش است». همهچیز در هستی در حال حرکت است، گردش ایام و تغییر فصلها.
مسیر تکامل انسان هم تغییر، تبدیل و درنهایت ترخیص است. کلام خداوند: «ای انسان تو چیزی نیستی مگر سعی و تلاش خودت، تو اختیار کامل داری؛ اگر دل به اصوات و کلام نیکو بدهی میتوانی صفات ناپسند خودت را تغییر دهی و به صلح و آرامش برسی. اولین قدم برای تغییر صفات منفی پذیرش مشکل است. تجربههایی که باعث شکست میشوند بایستی باعث بازنگری در پندار، کردار و گفتار ما گردد نه غم و اندوه. خداوند سرنوشت هیچ قومی را عوض نمیکند، مگر اینکه خواستههای خود را تغییر دهند.
موج گیرنده و فرستندهٔ هر انسان تعیینکنندهٔ صفت و یا شخصیت او است. با تغییر حس صفت هم تغییر میکند، برای تغییر حس در جهت ارزشها فقط یک راه وجود دارد و آن تزکیه است.
وادی دهم مانند یک شمشیر دو لبه است هم امید و هم هشدار میدهد و هم سقوط و صعود. استاد میفرماید: «انسان بایستی دائماً اعمال خودش را زیر ذرهبین قرار دهد و آنچه را که به دست میآورد مانند یک گوهر گرانبها حفظ کند». سلامتی، اعتبار، جایگاه اجتماعی، خانواده، همهٔ اینها مراقبت میخواهد. شیطان هرلحظه در کمین انسان است و به زیباترین شکل ممکن وارد افکار و اندیشه انسان میشود تا حال خوش را از انسان بگیرد. در این وادی به دو پارامتر مهمِ که آموزش سالم و تجربه مفید اشارهشده است. کسی که بخواهد به دیگران کمک کند اول باید مشکلات و نواقص شخصیتی خودش را حل کند.
در پایان باید بدانیم هر اتفاقی که قرار باشد در ما رخ دهد؛ بایستی بنیادین باشد تا صفت ما تغییر کند. از تفکر سالم ایمان سالم پدید میآید و نشانه ایمان سالم عمل سالم است؛ وقتی عمل انسان سالم شود حس سالم به وجود میآید و هنگامیکه حس سالم باشد، عقل با اطمینان فرمان صادرمی کند، درنهایت عشق سالم پدیدار و این چرخه تکرار میشود.
منابع: سیدی انسان و اختیار، خداوند و انسان و وادی دهم از کتاب ۱۴ وادی
نویسنده: راهنما همسفر سهیلا
ویرایش و بارگزاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
181