«صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است». در وادی دهم میآموزیم که ممکن است در موجودات و یا بعضی از جامدات صفت گذشته قابل تغییر نباشد مانند شوری آب دریا یا سیاهی شب و روشنایی روز که هیچگاه قابل تغییر نیست؛ اما صفات در انسان قابل تغییر است یعنی انسان میتواند ویژگی و خاصیتهای خود را در هر شرایط تغییر دهد، مانند اضافهوزن که میتوان آن را تغییر داد یا بیسوادی که میتواند باسواد شود؛ بنابراین انسانها میتوانند در راه مستقیم و الهی حرکت کنند و صفات خود را تغییر دهند.
در مسیر الهی حرکت کردن به این منظور نیست که تنها فرامین عبادی را انجام دهیم؛ بلکه کسی که تصمیم میگیرد غیبت نکند، دروغ نگوید، پیمان شکنی یا سرزنش نکند در مسیر الهی قرار گرفته است.
ایمان به معنای تجلی نور خداوند در وجود انسان است. کسی که ایمان دارد، در چهرهاش آرامش میدرخشد، بدخلقی نمیکند، مردم او را دوست دارند و با آنها به نیکی سخن میگوید. او از سرزنش و مردمآزاری پرهیز میکند؛ اما برخی افراد به دنبال خوشگذرانی و لذتهای زودگذر هستند، درست مانند چهارپایانی که به دنبال پای اضافی میگردند تا به زمین بچسبند.
اگر میخواهیم در راه مستقیم حرکت کنیم، باید سر بر سجدهی الله بگذاریم و با حالتی خاص و در قالبی استاندارد این سجده را انجام دهیم که بیگمان بسیار پسندیده است. اما بدون این فرم خاص نیز میتوان سر بر سجده الهی نهاد؛ چراکه حرکت در مسیر راستین و الهی خود نوعی سجده است، به شرط آنکه خواسته قلبی ما باشد.
در این وادی میآموزیم که خطوط اختیار زندگیمان به دست خود ماست و میتوانیم آن را هرطور که مایل باشیم ترسیم کنیم.در هستی، هر چیز در برابر ضد خود معنا مییابد؛ اگر روز را نبینیم، شب را درک نخواهیم کرد و اگر نفرت را نشناسیم، مفهوم عشق را بهدرستی نخواهیم فهمید.
انسان چیزی جز حاصل تلاش خود نیست «وَلَيسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعىٰ». هر کس بر پایهی کوشش خود، جایگاهش را در جامعه رقم میزند. شما میتوانید هر کاری انجام دهید؛ اما در برابر پیامدهای نیک یا بد آن مسئول خواهید بود. گاه انسان در جهل و اشتباهات خود پافشاری میکند، درنتیجه، آرامش و آسایش را از خود سلب میسازد؛ اما با تغییر صفات ناپسند و تحول درونی، میتواند به صلح و آرامش درونی دست یابد.
میبایست حسهای خود را تغییر دهیم؛ چراکه حواس نهتنها دیده نمیشوند، بلکه بهواسطهی احساس و درک درونی بر عقل و خرد انسان حکومت میکنند. تنفر، کینه، محبت، عشق و دوستی را نمیتوان با چشم دید، اما اینها همانند خودشان قابل تجربه و درک هستند. حسها عقل انسان را به کار میاندازند و اولین ابزاری هستند که تمام موجودات هستی از طریق آنها وجود و هستی را درک میکنند. همه ما بندگان خداوند هستیم، اما خدا را نمیبینیم. هستی نماد خداوند است؛ بنابراین باید به هستی و جهان پیرامون خود کمک کنیم و آن را محترم شماریم.
ما همه بندگان این جهان هستیم و نباید برخلاف مسیر طبیعی هستی عمل کنیم. میبایست چنان رفتار کنیم که بتوانیم گونههای مختلف حس را دریافت و درک کنیم؛ همان گونه که خداوند فرمود: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَتَقْواها»؛ حسِ دریافت روشنایی، حسِ حضور روحالقدس و الهام الهی؛ اما بهجای آنکه ارزش هستی را بشناسیم و از زیباییهای آفرینش لذت ببریم، گاه حسهای تیره و ویرانگر را در خود پرورش میدهیم؛ مانند: حسِ کینه، نفرت، حسادت، بدبختی، پیمانشکنی، مردمآزاری، خودخواهی و منیّت و چنین است که انسان، بهجای آنکه از سرچشمه نور بهرهمند گردد، هیزم جهنم درون خود میشود. در صور پنهان هستی، نیروهای الهی و اهریمنی همزمان در حال تقویت و گسترش خود هستند.
نیروهای منفی هرگز بهطور کامل حذف نمیشوند؛ بلکه همواره در حال رشد و توسعهی شبکهی خود هستند. اگر نخواهیم همچون طعمهای در معرض هجوم این نیروها قرار گیریم، باید موجِ گیرنده و فرستندهی وجود خود، یعنی صفات و ویژگیهایمان را تغییر دهیم. از این وادی درمییابیم که مسیر تکامل را باید با محبت و نرمی طی کرد و برای شناخت قدرت مطلق، تمنای دل و اشتیاق درونی لازم است.
این وادی مانند شمشیری بُرنده است؛ هم هشدار میدهد و هم امید بازگشت میبخشد، هم میتواند صعود و هم سقوط باشد. در این مسیر میآموزیم که به ریسمان الهی چنگ زنیم و از او بخواهیم ما را به راه مستقیم هدایت کند.
من باید تغییر کنم تا بتوانم به انسان واقعی تبدیل شوم و این دگرگونی تنها با تغییر، تبدیل و ترخیص درونی شکل میگیرد. اگر صفات و حسهای ناپسند خود را تغییر ندهم، در جهانهای دیگر نیز همراه من خواهند بود و مشکلاتم را افزونتر خواهند کرد. در این جهان نیز با صفات ناسالم نمیتوان نور، حس و صوت را که ابزارهای ضروری تحولات درونی هستند، درک و تجربه کرد، مگر اینکه تغییرات آرامآرام به وجود آیند.
برای این دگرگونی باید آموزش صحیح ببینیم و تجربههای نیکو کسب کنیم. باید بکوشیم نیک زندگی کنیم و خاطراتی خوب از خود بر جای بگذاریم. باور داشته باشیم که پس از این جهان، وارد جهانهای دیگر خواهیم شد. بنابراین چه زیبا و مقدس است که با عشق، محبت، عمل سالم و ایمان قدم به جهانهای دیگر بگذاریم.
منابع: سیدیهای وادی دهم بخش ۱٫۲٫۳
نویسنده: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
ویرایش و رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
عکاس: راهنما تازهواردین همسفر فاطمه
ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون هشتم)، دبیر سایت
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
111