چقدر این قانون زیباست؛ چقدر عظیم است و چه بار معنایی سحرآمیز را در خود حمل میکند: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاری است. این وادی همچون شمشیری بُرنده است؛ هم هشدار میدهد و هم امید میبخشد، هم مسیر صعود را نشان میدهد و هم سقوط را. هم مرگ است و هم زندگی؛ هم زنده را از دلمرده بیرون میآورد و هم مرده را از میان زنده. در حقیقت، رحمت و بخشندگی خداوند را در مسیر زندگی انسان آشکار میکند و خطوط اختیار را به دست خود انسان میسپارد تا مسیرش را هرگونه که میخواهد ترسیم کند. به ما یادآوری میکند که پایان هر نقطه میتواند سرآغاز خط دیگری باشد. در ابتدای وادی پیامی روحبخش وجود دارد که انسان را عاشق میکند: اگر شهر وجودی ما دچار طغیان شده باشد رو به نابودی میرود، اما با توکل به خداوند و حرکت به سمت ارزشها میتوانیم دوباره عظمت و سلامتی را به آن بازگردانیم.
در این پیام تأکید شده که باید روند تکامل را هر لحظه با عشق و محبت حس کنیم و اگر بخواهیم قدرت مطلق را بشناسیم، باید تمنای دل داشته باشیم. دنیا را از چه زاویهای نگاه میکنیم مهم است؛ مهم است بدانیم که حیات جاری است و انسان نیز بهتبع آن جاری است. اگر دیروز یک ویژگی منفی داشتیم، هیچ دلیلی ندارد امروز هم همان صفت را داشته باشیم. اگر فقیر بودیم، دلیل ندارد فقیر بمانیم. برای تغییر صفات، حتماً باید از مسیر «تغییرات ،تبدیلات و ترخیص» عبور کنیم و این مسیر، بدون آموزش ممکن نیست. آموزش است که انسان را از دیگر موجودات متمایز میکند. اگر انسان آموزش نبیند، باوجود ظاهر انسانی، رفتاری میکند که از حیوان هم پستتر است؛ بنابراین اگر کسی بخواهد تغییر کند، باید مسیر یادگیری را در پیش بگیرد. در این جهان سه مؤلفه نور، حس و صوت اساس تمامی تغییرات هستند و انسان باید آنها را درک کند.
اگر حس تغییر نکند، صفات هم تغییر نمیکنند. برای تغییر حس نیازمند تزکیه و پالایش هستیم. حس همانند خداوند در همهجا جاری است؛ دیده نمیشود؛ اما قابل حس است. حس اصلیترین نیروی بهکارگیری عقل است. اگر حس آلوده باشد، اطلاعات غلط به عقل میرسد و عقل فرمان اشتباه صادر میکند. اما با پالایش و جایگزینی حسهای ناسالم با حسهای سالم، عقل فرمان درست میدهد و دنیای تازهای پیشروی انسان قرار میگیرد. مثالی روشن آن، مصرفکننده مواد مخدر است که با تزکیه و آموزش میتواند به رهایی برسد؛ یا هر انسانی که در ضد ارزشها بوده، میتواند تغییر کند و بر نقض فرمانها غلبه کند. نور در هستی فرمان میدهد؛ و چه زیبا نورافشانی میکند وقتی میگوید: ای انسانی که از خویشتن گریختهای، برخیز و به شهر وجودت بازگرد که زندگی دوباره آغاز شده است.
صوت، همچون شبکه مخابرات هستی، پیامها و آگاهی را منتقل میکند و ارتباط بین جهانها را برقرار میسازد و در نهایت، این صوت است که میگوید: ای انسان، تو چیزی نیستی مگر آنچه برایش تلاش میکنی. درمان اعتیاد، درمان سیگار، درمان چاقی و حتی درمان بیماریهای روحی و روانی در کنگره ۶۰، همگی نتیجه حرکت در مسیر زندگی سالم، نظم، آموزش و احیای دوباره هستند. در مثال وزن، زمانی که زمان خوردن، مقدار و نوع غذا تنظیم میشود، تغییرات بهسادگی رخ میدهد. در درمان اعتیاد با روش DST ما چیزی را بهزور تغییر نمیدهیم؛ تنها شرایط مناسب را برای جسم فراهم میکنیم. نظم، زمانبندی و مصرف دقیق دارو باعث میشود که ژن بیانش را تغییر دهد و جسم بهآرامی به تعادل برسد. به همین نسبت، افکار و اندیشه ما نیز بهتدریج تغییر میکنند و در نهایت، صفات ما تغییر خواهد کرد.
منابع: کتاب عشق/ چهارده وادی برای رسیدن به خود، سخنان آقای مهندس حسین دژاکام، صحبتهای دیدهبان احمد حکیمی.
نويسنده: راهنما همسفر مونا (لژیون مرزبانی)
رابط خبری: راهنما همسفر سعیده (لژیون مرزبانی)
ارسال: همسفر مونا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی البرز کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
166