اولین مطلبی که باید بدانیم این است که با محبتها میشود وارد قلبها شد کسی با خشم و زور نمیتواند وارد قلبها شود.
دومین مطلب این است که واژهها در کنگره تغییر کرده است مثل واژه مسافر و معتاد مسافر کسی است که درمان را شروع کرده است هر کسی که مواد مصرف میکند مسافر نیست بلکه کسی مسافر است که سفر خود را شروع کرده است از مصرف مواد تا قطع آن و از قهر به مهر و تاریکی به روشنایی.
مطلب سوم این است که راهنما یعنی کسی که راه را نمایان میکند و روانپزشک و درمانگر و مشاور نیست کسی است که راه رسیدن به درمان را نمایان میکند و رهجو کسی است که جوینده راه است و راه رسیدن به درمان اعتیاد را میجوید مثل دانشجو که دانش را میجوید و یا جنگجو که جنگ را میجوید.
مطلب چهارم رهجو باید به راهنما و کنگره و آموزههای کنگره ایمان و اعتقاد داشته باشد و الگوهای آن و کسانی که درمان شدهاند را ببیند و طبق آن عمل کند و به حرمتها و قوانین کنگره ۶۰ احترام بگذارد و طبق آن عمل کند و چشم بگوید.
مطلب پنجم این است که رهجو هرچه دارد و هرچه هست در هنگام وارد شدن به کنگره پشت در کنگره قرار دهد و وارد شود دکتر بودن یا مهندس بودن یا وکیل بودن به ما کمکی نمیکند چون اگر میتوانست کمک کند الان گرفتار اعتیاد نبودیم پس آنها را پشت در قرار دهیم و وارد شویم تا بتوانیم به سلامتی و درمان برسیم.
ششم انجام درست کارها باعث درمان میشود نه کادو دادن و شام دادن به راهنما بلکه باید کارهای خود و وظایف خود را به خوبی انجام دهد به موقع دارو بخورد سی دی بنویسد و به موقع در جلسات حضور داشته باشد و کسی در کنگره ۶۰ با ارزش است که وظایف خود را به خوبی انجام میدهد.
هفتم باید رهجو بداند کنگره ۶۰ هدف نیست یک وسیله است برای رسیدن به رهایی جهان بینی یک هدف نیست بلکه یک وسیله است برای رسیدن به زندگی خوب و سالم .
هشتم باید یک رهجو بداند درمان شامل جسم روان و جهان بینی میشود و باید حتماً سی دی بنویسد به موقع دارو بخورد و به موقع در جلسات حضور پیدا کند و به تمامی قوانین و حرمتها احترام بگذارد و آنها را رعایت کند که با خوردن دارو جسم او و با نوشتن سیدی جهان بینی او و با خدمت کردن روان او ترمیم شود.

نهم باید یک رهجو بداند که وظایف او چیست و به دنبال این باشد که من چه وظایفی دارم و چه کارهایی را باید انجام بدهم و منتظر این نباشد که کسی به او بگوید بلکه خودش جوینده باشد.
دهم اید بداند در مان اعتیاد کار آسانی نیست کار سختی است پس باید تمامی کارهایی که به او گفته میشود را به خوبی انجام بدهد و این کار را کاملاً جدی بگیرد و اعتقاد کامل به راه کنگره و راهنمای خود داشته باشد و آموزشها را کاملاً جدی انجام دهند.
یازدهم یک رهجو باید بداند که حتماً باید نیم ساعت قبل از شروع جلسه کارگاهی در کنگره حضور داشته باشد در کنگره ترافیک حل شده است و ساعت اختراع شده است اگر میگوییم نیم ساعت قبل از جلسه باید همان زمان در کنگره حضور داشته باشیم و در ترافیک گیر کردن و بهانه دیگری هم وجود ندارد.
دوازدهم رهجو باید خدمت کند در کنگره ۶۰ مستخدم نداریم و همه کسانی که در آن حضور پیدا میکنند باید در آن خدمت کنند و کسانی که خدمت میکنند بهتر به درمان میرسند کسی که صندلیها را میچیند کسی که یک فیلتر سیگار از روی زمین برمیدارد یا هر خدمت دیگری که در کنگره انجام میدهد.
سیزدهم یک رهجو باید این را بداند که در کنگره ۶۰ ما درمان میشویم کار پیدا نمیکنیم یا معامله انجام نمیدهیم یا چیزی نمی فروشیم بلکه همانند یک بیمارستان مثلاً اگر پایش شکسته است فقط پایش را درمان میکنند دیگر برای او کار پیدا نمیکنند پس در کنگره باید فقط به مسئله درمان خود رسیدگی میکنیم.
چهاردهم یک رهجو باید بداند که خودش باید پول داروی خودش را بدهد و به سبد جلسات را حمایت کند و به دنبال درمان خودش باشد و به دنبال مسائلی باشد که به روند درمان او کمک میکند و به موقع در برنامههای کنگره ۶۰ حضور داشته باشد و این را یک وظیفه برای خود بداند.
مسافر مجید لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
33