حرکت به سمت هدف

جلسه اول از دوره ‌ هفدهم ازسری کارگاه‌های آموزشی مسافران و همسفران نمایندگی جواد گلپایگان، به استادی راهنمامسافر ابوالفضل ، نگهبانی مسافر ادهم ودبیری مسافر علی با دستورجلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری اولین سال رهایی مسافر رضا» پنج‌شنبه ۶آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

 سلام دوستان ابوالفضل هستم، یک مسافر

خداوند بزرگ را شاکرم که من اذن اجازه داد تا در این جایگاه قرار بگیرم.

قبل از هر چیزی از زحمات گروه مرزبانی بسیار سپاسگزار هستم اگر ایشان خدمت‌هایی را انجام می‌دهند نشان دهنده این است که دانایی خود را به دانایی موثر تبدیل کرده‌اند.

امروز دو دستور جلسه داریم، اول رابطه یادگیری با معرکه‌گیری و دوم تولد یک سال رهایی مسافر رضا است.

دستور جلسه این هفته بسیار مهم می‌باشد، چون بر هر یک از اعضا واجب است که این دستور جلسه را در زندگی خود عملی کنند گاهی پیش می‌آید که یک سفر اولی می‌گوید من متوجه نمی‌شوم که استاد در جلسه چه می‌گوید و در جواب به آنها می‌گویم ؛زیرا گاهی آموزش ما تکمیل نشده است و ما بعدها متوجه خواهیم شد که استاد چه می‌گوید و گاهی اذن بر این است که ما آن لحظه آن حرف را متوجه نشویم و بعدها متوجه آن باشیم.

همه ما در زمان مصرف دچار معرکه گیری شده‌ایم زمانی که پای بساط می‌نشستیم و از دیگران غیبت می‌کردیم و دیگران را قضاوت می‌کردیم دقیقاً دچار معرکه‌گیری شده بودیم.

همه ما در زندگی ممکن است دچار معرکه‌گیری شده باشیم زمانی که یک خیر یک درمانگاه را می‌سازد او را قضاوت می‌کنیم و می‌گوییم شاید برای فرار از مالیات این کار را انجام داده است، اما با دید مثبت به این قضیه نگاه نمی‌کنیم که حتی اگر این نیت را هم داشته باشد به هر حال یک درمانگاه هم ساخته است و یا اینکه فردی بسیار موفق است و ما تصور می‌کنیم او دزدی کرده است تا وضع مالی او خوب شده است در صورتی که شاید تلاش‌هایی انجام داده شده باشد. به هر حال فرقی نمی‌کند خیلی کم پیش می‌آید که افراد دید مثبتی داشته باشد دیدی که عموم جامعه آن را نمی‌پذیرد. 

در این دستور جلسه یادگیری جلوتر از معرکه‌گیری آمده است گوش دادن به سی‌دی‌ها و خواندن نوشتارها از وظایف همه اعضای کنگره ۶۰ مخصوصاً راهنماها است؛ زیرا اگر ما آموزشی نگیریم در واقع نمی‌توانیم از موضوع یادگیری صحبت کنیم،چون آموزشی ندیده‌ایم. ما از مطالب استفاده می‌کنیم تا صفت‌های بد را در خود از بین ببریم ؛زیرا سال‌ها مصرف کننده بوده‌ایم و دچار ضد ارزش‌ها شده‌ایم و زندگی ما تحت شعاع خیلی از مسائل قرار گرفته بود و یکی از آنها موضوع معرکه‌گیری بود.

 ما در کنگره ۶۰ یاد می‌گیریم که ساکنین خراب نباشیم؛ زیرا ساکنین آباد یاد می‌گیرند که چگونه آباد کنند.

امروز من در کنگره ۶۰ یاد گرفتم که در امور دیگران تجسس نکنم و تا چیزی برای من آشکار نشده است راجع به آن صحبت نکنم، زیرا تجسس کار من نیست و من یاد گرفته‌ام در مورد چیزی قضاوت نکنم این در حالی است که یک راهنما می‌تواند رهجوی خود را قضاوت کند.

یادگیری با عمل کردن بسیار فاصله دارد گاهی ما بسیار خوب سخن می‌گوییم، اما نمی‌توانیم سخنان خود را عملی کنیم.

مهمترین عاملی که در مسئله یادگیری من یاد گرفتم این بود که اگر اگر خواسته‌ای چیزی را داشته باشم و به سمت هدف خود حرکت کنم حتماً به آن هدف می‌رسم و برای رسیدن به هدف نیاز نیست که من قدم‌های بزرگی بردارم ؛زیرا باعث می‌شود تا پاهای ما خسته شود و وسط راه بمانیم؛ بلکه قدم‌های کوچک است که ما را به مقصد می‌رساند.

ما باید در کنگره ۶۰ یاد بگیریم که قدم به قدم می‌توانیم صفت‌های خود را عوض کنیم به طور مثال اگر امروز ۱۰ دروغ می‌گویم فردا نمی‌توانم اصلاً دروغ نگویم ولی می‌توانم کمتر دروغ بگویم.

در سی دی عناصر معرکه‌گیری آمده است که معرکه‌گیری از حقارت و منیت و شکست می‌آید؛ در نتیجه کسی که در کنگره شروع به معرکه‌گیری می‌کند یا دچار منیت شده است و جایگاه خود را بالاتر از دیگران می‌داند و یا اینکه در زندگی خود آنقدر شکست خورده است برای برطرف کردن ناکامی‌های خود معرکه‌گیری می‌کند و افرادی که معرکه‌گیری می‌کنند جزو حقیرترین افراد جامعه هستن.د کسی که شروع به معرکه‌گیری می‌کند و کسی که به معرکه‌گیری‌های فرد مقابل گوش می‌دهد هر دو به نتیجه مثبتی نخواهند رسید.

دستور جلسه دوم در مورد تولد یک سال رهایی مسافر رضا می‌باشد.

مسافر رضا یکی از بهترین و مودب‌ترین رهجوها و افرادی است که من با او برخورد داشتم. مسافر رضا رهجوی بسیار فرمانبردار و حرف گوش کنی بود. در سفر دوم در کنگره ۶۰ خدمتگزار شد و اکنون خدمتگزار سایت می‌باشد در سفر اول چهل سی دی خود را تکمیل کرد و هم اکنون سی سی دی خود را هم تکمیل کرده است. از نظر من یک رهجو تا شال نگیرد دین خود را به کنگره ۶۰ ادا نکرده است امیدوارم که هم مسافر رضا و هم همسفر ایشان بتوانند تا سال دیگر شال نارنجی راهنمایی را به گردن بیاویزند.

 سلام دوستان رضا هستم، یک مسافر:

خداوند بزرگ را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم. هدفم از سخنان امروز این است که به تازه واردین و سفر اولی‌های عزیز بگویم که همیشه بهترین راه کوتاه‌ترین راه نیست؛ زیرا گاهی یک سفر اولی هنگامی که متوجه می‌شود که ۱۰ الی ۱۱ ماه باید سفر کند با خود تصور می‌کند که شاید شرایط سفر کردن سخت باشد، اما در نظر داشته باشیم که همه ما قبل از ورود به کنگره ۶۰ تجربه ترک‌های ناموفقی داشته‌ایم، اما هیچ کدام به نتیجه نرسید. به خاطر دارم قبل از ورود به کنگره ۶۰ به یکی از کلینیک‌های درمانی مراجعه کرده بودم و به من قرص b۲ داده بودند و بعد از ۸ ماه از آنها پرسیدم که چگونه قرار است قرص خود را کم کنم و آنها گفتند اگر تا آخر عمر قرص بخوری بهتر از این است که مصرف کننده باشی. خداوند بزرگ را شاکرم که وارد کنگره ۶۰ شدم و با راهنمایی‌های خوب آقا ابوالفضل به درمان رسیدم. هم اکنون ۲۰ ماه است که آزاد و رها هستم در آخر از جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان سپاسگزارم که این بستر را برای ما فراهم کردند و از راهنمای خودم آقا ابوالفضل سپاسگزارم. راهنمای من برای من خیلی زحمت کشیدند امیدوارم که خیر این زحمات به زندگی ایشان برگردد. از مرزبانان و تمام خدمتگزاران شعبه جواد گلپایگان سپاسگزارم و از راهنمای همسفرم ،همسفر زهرا سپاسگزار هستم که به همسفر من به خوبی آموزش دادند و آرامش و آسایش را به زندگی ما برگرداندند. و از همسفر خود سپاسگزار هستم که در مدت زمان که در طول سفرم بال پرواز من بودند تا به رهایی برسم و از همه عزیزانی که با تشویق‌هایشان ما را همراهی کردند.

سلام دوستان زهرا هستم، راهنمای یک همسفر:

خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر توفیق پیدا کردم تا در کنگره ۶۰ حضور پیدا کنم. من هم این تولد را به مسافر رضا همسفر فاطمه و راهنمای مسافر رضا تبریک می‌گویم .تولدها در کنگره ۶۰ دارای ارزش بسیار زیادی هستند؛ زیرا رهایی گوهر گرانبهایی است که به هر کسی داده نمی‌شود و هر کس باید برای رسیدن به آن تمام تلاش خود را انجام دهند.همانطور که یک رود تمام قلوه سنگ‌ها را کنار می‌زند تا به دریا برسد ما هم می‌توانیم تمام سختی‌ها را کنار بزنیم تا به نتیجه مثبتی برسیم. این تولدها نشانه‌ای است که همه عزیزان ببینند که رهایی در کنگره ۶۰ وجود دارد فقط کافی است که تمام تلاش خود را انجام دهند اگر بخواهم از همسفر فاطمه بگویم، همسفر فاطمه رهجوی بسیار خوب عالی و بسیار پرتلاش هستند. در کنگره بسیار خوب مشارکت می‌کنند و با وجود بچه کوچک خیلی خوب سی دی می‌نویسند. اگر در این جایگاه قرار گرفتند به خاطر اینکه فرمانبردار خوبی بودند امیدوارم سال دیگر شال راهنمایی را دریافت کنند. در آخر از همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ سپاسگزارم که همه تلاش خود را می‌کنند تا یک نفر به درمان و رهایی برسد. از حضور گرم همه عزیزان سپاسگزارم که باعث می‌شود ما انرژی بگیریم و آموزش‌ها را درست القا دهیم و به حال خوش برسیم.

سلام دوستان فاطمه هستم ،یک همسفر:

خداوند بزرگ را شاکرم که من هم توانستم در این جایگاه قرار بگیرم . به خاطر دارم زمانی که سفر اولی بودم با دیدن تولدهای عزیزان دوست داشتم که من هم در این جایگاه قرار بگیرم. امیدوارم همه سفر اولی‌های عزیز این جایگاه را تجربه کنند. خود را بسیار مدیون کنگره ۶۰ می‌دانم. همه تلاش خود را می‌کنم تا بتوانم شال راهنمایی را دریافت کنم. اگر بخواهم از مسافرم بگویم بسیار انسان با ادبی بودن و تنها مشکل مسافر من مصرف کننده بود. به خاطر دارم که به روانشناسان زیادی مراجعه کردم ،اما همه آنها یا می‌گفتند که باید زندگی خود را رها کنم و یا اینکه اجازه بدهم مسافرم آنقدر مصرف کند تا به آخر خط برسد و این قضیه برای یک همسفر بسیار تلخ بود. خداوند بزرگ را شاکرم که وارد کنگره ۶۰ شدم و توسط راهنمای تازه واردین مشاوره شدم. ابتدا پذیرش کنگره ۶۰ و داروی اوتی برای من بسیار سخت بود ؛ زیرا آگاهی درستی نسبت به این دو نداشتم. از همه همسفران عزیز می‌خواهم که برای خود به کنگره ۶۰ بیایند و آموزش جهان‌بینی ببینند و هنگامی که آموزش جهان‌بینی گرفتند خود را معلم مسافر یا اعضای خانواده ندانند؛ زیرا این نقطه سقوط یک همسفر است. همیشه به به سفر اولی‌ها می‌گویم که نگران گریز زدن مسافر خود نباشند؛ زیرامسافرهای ما مانند یک ماهی هستند که در دستان ما قرار گرفته‌اند اگر آنها را خیلی محکم بگیریم از دستان ما فرار می‌کنند پس بهتر است به کسی که این بستر را برای ما فراهم کرده است اعتماد داشته باشیم و محکم در جای خود بنشینیم. در آخر از جناب آقای مهندس و خانواده ایشان متشکرم که متشکرم که این بستر را برای من فراهم کردند تا آموزش بگیر م؛ همچنین از همه عزیزانی که در لژیون سردار قرار دارند و حمایت مالی می‌کنند ؛زیرا اگر این عزیزان نبودند شاید صندلی وجود نداشت تا من هم بتوانم به رهایی برسم. از راهنمای مسافر آقا ابوالفضل سپاسگزارم که شادی و حال خوش را برای خانواده من به ارمغان آوردند. از راهنمای عزیز خود خانم زهرا خیلی سپاسگزار هستم ایشان بسیار دلسوز و مهربان بودند و درسی که به من یاد دادند ،صبر بود ؛زیرا من انسان بسیار عجولی بودم. از مسافر عزیزم سپاسگزارم که اجازه دادند من هم در کنگره ۶۰ حضور داشته باشم و بال پرواز ایشان باشم.

تایپ و ویرایش مسافر رضا لژیون هفتم 

عکس مرزبان خبری مسافر جواد 

تنظیم و ارسال مسافر محمد لژیون سوم 

مسافران و همسفران نمایندگی جواد گلپایگان