رابطه یادگیری و معرکه گیری

یازدهمین جلسه از سری سوم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی گرمسار با دستور جلسه " رابطه یادگیری و معرکه گیری " با استادی مسافر سجاد، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر بهزاد در تاریخ 1404/09/06 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان سجاد هستم یک مسافر. قبل از هر چیز از راهنمای خودم ایجنت شعبه تشکر می کنم. از نگهبان عزیز و دبیر هم تشکر می کنم. دستور جلسه در مورد رابطه یادگیری و معرکه گیری است. آقای مهندس یک سری چیزها را در سی دی هاشون تکرار می کنند. این علوم و آموزش هایی که از طریق جناب مهندس و استاد امین یاد می گیریم، بخاطر یاد گیری علم و هنر زندگی است. اعتقاد ما در کنگره بر این اصل مهم است که زندگی کردن خودش علم والایی می خواهد. این یادگیری و آموزش ها با فرمانبردار بودن از راهنما، تسلیم بودن و چشم گفتن به ایشان اتفاق می افتد.
در کنگره یکی از مهم ترین چیزهایی که یاد می گیریم، ارتباط برقرار کردن با دیگران است. خودم قبل از کنگره در این مهم ضعف داشتم. خیلی از مشکلاتی که در زندگی برایم اتفاق می افتد، بخاطر آن قسمت هایی که یاد گرفتم نیست. بخاطر آن قسمت هایی است که هنوز یاد نگرفتم. زمانی که در مسیر درمان عجله نداشته باشم و صبر بکنم، آن چیزهایی که اذیت می کند کم کم آموزش می گیرم که چجوری این سدها را رد کنم. گاهی اوقات پیش می آید که این مسیر یاد گیری را اشتباه می روم. فکر می کنم که بلدم. الان 6 ماهه که سفر می کنم و وارد سفر دوم شدم. دیگر به راهنما احتیاجی ندارم. الان می توانم از آگاهی خودم استفاده کنم. این جا است که انسان وارد معرکه گیری می شود.
زمانی که از بیرون آگاهی نگیرم. خودم را محدود و محسور بکنم از آن دست آگاهی هایی که داشتم. این تو هر مسئله ای باعث می شود که معرکه گیری کنم. یعنی دانش خودم را فراتر از علم راهنما، کنگره و اساتید می دانم. در یادگیری مثلثی است که باید  این مثلث را رعایت کنم تا یادگیری در من اتفاق بیافتد. وگرنه درون انکار می مانم وهیچ وقت آن دریچه و روزنه برایم باز نمی شود تا بتوانم یاد بگیرم.
ضلع اول مثلث این است که نمی دانم. ضلع دوم، بدانم یک کسی است که از من بیشتر می داند. حالا که این مهم را فهمیدم، یک نفر بنام راهنما تو حوضه درمان اعتیاد است که از من بیشتر می داند. ضلع سوم که قاعده مثلث است، فرمانبرد ار و تسلیم بودن است. در سفر اول و دوم باید این قوانین را اجرا کرد. هیچ کس بدون اجرای قوانین، نتیجه مطلوبی کسب نمی کند. پرتو وجود راهنما و این آموزش های کنگره است که باعث می شود، ما بتوانیم طبق پروتکل مصرف را کم بکنیم و به رهایی برسیم. بیرون از کنگره هیچ کسی نمی تواند.

نفس چیزی است که تعیین موجودیت در ظاهر و باطن می کند. این تعیین موجودیت در ناآگاهی باشد و از طریق ادعا این تعیین موجودیت بخواهد پیش بیاید، این نفس من بدون آگاهی وارد معرکه گیری می شود. به شما می گویند این کاری که می کنید، اشتباه است. ولی چون یک مقدار از مسیر را خوب رفتید، فکر می کنید علامه دهر هستید. کاری را که می کنید، درست است. این آموزش ها مثل گاردریل عمل می کند. نیازی نیست که وارد معرکه گیری بشوم. تا آخرش بروم و سرم به سنگ بخورد و برگردم. این به عنوان گاردریل برایم عمل می کند تا در پرتگاه نیافتم. امید وارم سدهایی که در کنگره برایمان اتفاق می افتد، بتوانیم از سدها عبور کنیم تا به سرمنزل مقصود برسیم. از این که به صحبت های من گوش دادید، ممنون و سپاسگزارم.

مرزبان کشیک: مسافر حسین
عکاس مسافر حسین 
تهیه گزارش: مسافر غلامرضا
تنظیم و ارسال گزارش: غلامرضا