جلسه ششم از دوره بیست و ششم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شیروان به استادی مسافر محمود، نگهبانی مسافر یوسف و دبیری مسافر مرادعلی با دستور جلسه "رابطهی یادگیری و معرکهگیری" پنجشنبه 6 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر.ابتدا از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمای گرامی لژیون پنجم ممنونم که به من فرصت دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و از شما عزیزان آموزش بگیرم.
من خودم در نمایندگی قوچان سفرکردهام ولی وقتیکه وارد نمایندگی شیروان میشوم، یک حس و حال خوبی به من دست میدهد. من هر وقت در نمایندگی قوچان استاد هستم، از نمایندگی شیروان خیلی تشکر میکنم و سپاسگزارم. چراکه نمایندگی شیروان بود که باعث شد تا نمایندگی در قوچان فعال شود، و ما مدیون این عزیزان در شیروان هستیم. و این عزیزان بودند که به شیروان آمدند و سفر کردند، و بهعنوان یک خدمتگزار در قوچان در حال خدمت هستند. نمایندگی قوچان تا پانزده روز دیگر وارد چهارمین سال تأسیس میشود، و این عزیزان زحمات زیادی برای نمایندگی قوچان کشیدند.
هرچند که کنگره خانه همه ماست و هیچ فرقی نمیکند شیروان باشد، قوچان باشد یا هر جای دیگر. ما در هیچ جایی در کنگره ۶۰ و در تمام نمایندگیهای سراسر ایران غریبه نیستیم و خانه خودمان است. در مورد دستور جلسه امروز، رابطهی یادگیری و معرکهگیری، خودم استاد معرکهگیری بودم. انسان از روزی که متولد میشود، کوچکترین ساختاری که قرار میگیرد خانواده است. مطمئناً یاد میگیریم. وقتی من مصرفکننده هستم، بیشتر در جهت منفی یاد میگیرم. وقتی ما در کنگره صحبت میکنیم، صحبت در جهت مثبت یعنی در مورد درمان و رهایی از اعتیاد است. به نظر من معرکهگیری هم در صور آشکار و هم در صور پنهان داریم. بیشتر برای خودمان معرکه میگیریم، چه برسد برای دیگران. و بعضی وقتها برای راهنمای خودمان یا برای مرزبان معرکهگیری میکنیم. نتیجهاش چیست؟ حال خرابی خودم است. رهجویی که سی دی نمینویسد، دارویش را سروقت مصرف نمیکند، تا معرکهگیرمیشود. و مطمئناً رهجویی که اینجوری باشد، رها نخواهد شد و اگر هم رها شود، رهایی باکیفیتی ندارد. زیرا ما میبینیم رهجوی بیانضباط در کلیه شعب زیاد داریم. چرا بیانضباط میشوند؟ چرا رهجویی که به درمان میرسد، برگشت میخورد؟ مطمئناً مهمترین مسئله آموزش است. زمانی که من تازه سفرم را شروع کرده بودم، سی دی نوشتن اجباری شد، قبل از آن تنها خلاصهبرداری از سی دی بود. قبلاً من خودم از آنکسانی بودم که همیشه سر سی دی نوشتن باراهنمایم آقای رحمان مشکل داشتم. همیشه شروع میکردم به معرکهگیری: مثلاً من خودکار ندارم، دستم درد میکند و ازاینگونه توجیه کردنها.

اگر کسی میخواهد به رهایی برسد، باید وارد معرکهگیری نشود. ما به کنگره میآییم آموزش بگیریم و در زندگی خودمان کاربردی کنیم. در محیط کارمان و همچنین در جامعهای که در آن زندگی میکنیم. اگر این آموزش ضعیف باشد، مطمئناً در آن محیط که کار میکنیم و حتی در جامعه هم نمیتوانیم کاربردی کنیم، برایمان سخت میشود. اینیکی از دستور جلساتی است که واقعاً در همهجا برای ما لازم است. این رابطه یادگیری و معرکهگیری است که در اصطلاح سه کلمه یا چهار کلمه است، ولی در عمل بسیار طولانی و سخت است.
من مصرفکننده، کلاً همیشه در حال معرکهگیری بودم، یکباره بخواهم کنار بگذارم نمیشود. ما در کنگره به روش DST مصرف خودمان را کم میکنیم، و از همین روش هم میتوانیم در کنگره معرکهگیری خودمان را کم کنیم. ما اگر دو تا کفه ترازو در نظر بگیریم، یکی میشود آموزش و دیگری میشود معرکهگیری. مطمئناً هرچه آموزش را زیاد کنیم، معرکهگیری کم میشود. این آموزش به ما کمک میکند. همه ما درس خواندیم، درزمانی که نمره کم میآوردیم، معرکهگیری میکردیم و میگفتیم معلم به ما نمره کم داده است.
به نظر من معرکهگیری خودش یک ضد ارزش است. حالا شاید خیلیها با من همنظر نباشند، ولی من نظر خودم را میگویم. کسی که معرکهگیری میکند، در صور آشکار دیگران را خراب میکند و در صور پنهان خودش را خراب میکند. و هر دستور جلسهای یک نکته تفکری است که جناب مهندس برای ما قرار داده است. خیلی ممنون هستم که سکوت کردید و به صحبتهای من گوش دادید.
مرزبان خبری: مسافر صادق
عکاس: مسافر مهدی
تایپ و ویراستاری: مسافر مجتبی
ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
82