پنجمین جلسه از دوره دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی تربت حیدریه با استادی راهنما مسافر علیرضا و نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر محمود با دستور جلسه" رابطهی یاد گیری و معرکه گیری "پنجشنبه 06 آذر ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر.
متشکرم از نگهبان جلسه که مسئولیت اداره این جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
همانطور که میدانید،در کنگره ۶۰ ما یک مثلث داریم به نام مثلث درمان، این مثلث شامل سه ضلع جسم، روان و جهانبینی است. زمانی که فرد وارد مقوله اعتیاد میشود، این سه ضلع از تعادل خارج میشود.
به محض این که فرد وارد مسیر تاریکی ها میشود، بعد از چندین بار مصرف مواد، اعتیاد در او شکل میگیرد و جسمش از تعادل خارج میشود؛ معده به هم میریزد، خواب به هم میخورد، نظم غذا خوردن تغییر میکند و مسائل زیاد دیگری پیش میآید.
زمانی که جسم از تعادل خارج شود روان نیز از تعادل خارج میشود. روان در کنگره به مجموعه خلق و خو و عادات رفتاری که در طول روز از خود نشان میدهیم گفته میشود. وقتی جسم به هم میریزد، این عادات رفتاری نیز کاملاً تغییر میکند.
مثالی که همیشه برای خودم میزنم: فرض کنید فردی به دنبال مواد رفته اما مواد به دست نیاورده، درگیر مشکلات شده و خلاصه حالش بد است. حالا اگر مثلاً قرمهسبزی هم جلویش بگذارند، ممکن است بیجهت عصبانی شود و بگوید این غذا را نمیخواهم و از خانه خارج شود.
اما فردای آن روز اگر مواد خوب به دستش برسد، بیش از حد معمول هم مصرف کرده باشد، حتی اگر در خانه غذا آماده نباشد بدون ناراحتی و عصبانیت با این موضوع کنار میآید. یعنی تمام روان فرد وابسته به مصرف مواد است.
در کنگره ۶۰، جسم و روان به وسیله داروی درمان و روش درمانی که وجود دارد، به راحتی و بعد از حدود ده ماه، ۹۵ تا ۹۸ درصد به تعادل میرسد.
اما مهمترین قسمتی که در کنگره ۶۰ مطرح شده، جهانبینی است. جهانبینی یعنی چیزی که ما از محیط پیرامون و درون خود دریافت و ادراک میکنیم. بهترین مثال برای جهانبینی، خمیازه است. وقتی یک نفر خمیازه میکشد، یکی میگوید خمار شده، دیگری میگوید خوابش میآید، یکی دیگر فکر میکند اکسیژن کم دارد و یکی هم فکر میکند حوصلهاش سر رفته. هر کس یک دیدگاه نسبت به این مسئله ساده دارد. اگر میخواهی اعتیادت درمان شود باید روی جهانبینی خود کار کنی.

مهمترین تفاوت کنگره60 با NGO های دیگر، تأکید بر جهانبینی است. در آن مراکز فرد ممکن است بعد از ده سال پاکی دوباره مصرف کند و وقتی دلیل را میپرسند، میگوید پدرم فوت کرد و برای تسکین دردم مصرف کردم. این چه جهانبینی است؟ اگر باور داشته باشی که مواد باعث تسکین میشود، هرگز درمان نمیشوی.
جهانبینی ما زمانی تغییر میکند که از مطالب آموزشی، نوشتارها، سیدیها و مطالبی که جناب مهندس دژاکام ارائه میدهند و از طرف راهنمای محترم و اساتید به ما میرسد، یاد بگیریم و آنها را اجرا کنیم.
من در زندگی هیچ وقت فکر نمیکردم روزی بتوانم درمان شوم، چه برسد به این که اتفاقات بزرگ برایم رقم بخورد. من در سهماه رهایی شال سبز بگیرم و بعد شال نارنجی بگیرم. به راهنمای خودم گفتم: "شما ناراحت نیستید که ده سال حبس داشتی و در تلویزیون شما را به عنوان بزرگترین تولیدکننده شیشه شرق کشور معرفی کردند؟ ایشان در پاسخ به سوال من گفت: امروز به این گذشته افتخار میکنم، چون نشان میدهد چقدر تغییر و پیشرفت کردهام.
یا در مورد ازدواج در سفر اول همیشه درگیر این بودم که آیا اصلاً به من اجازه میدهند خواستگاری بروم؟ چه برسد به این که الان با بهترین زن دنیا ازدواج کردهام. همه این ها برمیگردد به یادگیری همین مطالب آموزشی.
یکی از دوستان از من پرسید:تا حالا فکر کردهای چرا به کنگره میآیی با اینکه در جوانی هشت سال مصرف کننده بودی، پساندازی نداری، پول نداری، الان ازدواج هم کردهای وکلی مسائل ریز و درشت پیش رو داری ؟ من گفتم: بله فکر کرده ام و به جواب هم رسیده ام. اگر پول میخواهم در وادی پنجم پسانداز و قناعت را یاد گرفتم، اگر میخواهم از ترسها عبور کنم راهش را استاد امین پیش روی من گذاشته، جواب و راهش در همین مطالب آموزشی کنگره است.
اما یک شرط و شروط هایی در وسط راه وجود دارد که همان معرکه گیری یا مقاومت در برابر یادگیری است. من همیشه فکر میکردم چرا باید یک مطلب را بارها و بارها تکرار کنیم. مثلاً یک روز راهنمایم گفت: دستور جلسه هفته آینده، وادی اول است. با خودم گفتم: مگر قبلاً نخواندهایم؟ چرا دوباره باید تکرار کنیم؟
وقتی این سوال را از راهنما پرسیدم، گفت: دقیقا تو درحال معرکه گیری هستی. با اینکه بارها وادی اول را شنیدهای، آیا طرز فکرت عوض شده؟ آیا توانستهای از آن استفاده کنی؟ معرکه گیری فقط همراه با سر و صدا نیست، هر گاه در نقطه مقابل یادگیری قرار بگیری، معرکه گیری است. از اینکه به صحبت های من گوش کردید متشکرم.
عکاس: مسافر مهدی
تایپ: مسافر مسعود
ویراستار: مسافر حسین
ارسال خبر: مسافر حبیب
مرزبان کشیک: مسافر عبدالله
- تعداد بازدید از این مطلب :
140