جلسه چهارم از دوره چهاردهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ در نمایندگی شهباز با استادی راهنمامسافرمهدی ونگهبانی مسافر صمد و دبیری مسافر جوادبا دستور جلسه (رابطه یادگیری ومعرکه گیری) روز پنجشنبه تاریخ۱۴۰۴/۹/۶ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام، مهدی هستم، یک مسافر. خدا را شاکرم که در این جایگاه قرار دارم و میتوانم خدمت کنم. از آقای نگهبان هم سپاسگزارم که این فرصت را در اختیارم گذاشتند.
موضوع امروز جلسه دربارهی «یادگیری و معرکهگیری» است. همانطور که میدانیم، در جهانبینی کنگره دو مثلث داریم: مثلث دانایی و مثلث جهالت. این دو در مسیر یادگیری و رشد ما نقش اساسی دارند.
میخواهم کمی دربارهی مواد مخدر صحبت کنم. هر مصرفکنندهای که وارد کنگره میشود، باید خواست درمان شدن را داشته باشد. بسیاری از کسانی که هنوز بیرون هستند، این خواسته را در دل دارند، اما چون سیستم بدن و فیزیولوژی خود را نمیشناسند، به نتیجه نمیرسند. گاهی هم با مراجعه به دکتر یا روشهای دیگر، بدون شناخت کافی از سیستم ایکس، دچار سردرگمی میشوند و ناامید برمیگردند.
اما وقتی یک فرد وارد کنگره میشود، علاوه بر خواستن، باید آموزشپذیری هم داشته باشد. فقط خواستن کافی نیست؛ باید یاد بگیرد، گوش دهد و حرکت کند. اولین چیزی که در کنگره یاد میگیریم این است که «ندانی را بدان تا بدانی را بدانی». یعنی ابتدا باید بپذیریم که نمیدانیم، تا بتوانیم یاد بگیریم.
به یاد دارم زمانی که تازه وارد کنگره شدم، فکر میکردم خیلی چیزها را میدانم؛ هرچه آقا مهندس یا راهنمایم میگفت، با خودم میگفتم این را بلدم، آن را میدانم. اما در عمل نمیتوانستم آن دانستهها را در زندگیام بهکار بگیرم. تا زمانی که به نقطهای رسیدم که فهمیدم «من بلد نیستم». آنجا بود که تازه آموزش واقعی من شروع شد.
یادم هست زمانی که در پلهی اول بودم و حالم خوب نبود، به راهنمایم میگفتم و او پاسخ میداد: «درست میشود». من هم صبر میکردم، چون میدانستم بیرون از کنگره هیچ چیزی برایم نیست. شاید ساقی و مواد فروش بیرون منتظرم بودند، ولی باور داشتم که باید ادامه بدهم.
در مسیر یادگیری فهمیدم که خیلی چیزها را دربارهی بدن و سیستم خود نمیدانستم. روش DST و تنظیم سیستم ایکس باعث شد نظم در بدنم برگردد.
اما در مقابلِ یادگیری، معرکهگیری قرار دارد. کسی که نمیخواهد آموزش بگیرد و مدام مقاومت میکند، درگیر منیت و خودبینی میشود. خودم هنوز هم گاهی متوجه میشوم که این حالت درونم زنده است و باید مراقبش باشم.
هم در ورزش و هم در کنگره، باید قوانین را یاد بگیریم تا بتوانیم درست عمل کنیم. همانطور که داور یک مسابقه برایم گفته بود، قبل از بازی باید قوانین را بدانید. در کنگره هم همین است: باید بدانم که شاید دیگران، حتی کسی که فقط یک هفته زودتر از من آمده، از من بیشتر بداند. باید احترام بگذارم تا بتوانم یاد بگیرم.
اگر فکر کنم چون تحصیلاتم بیشتر است یا تجربهام زیاد بوده، پس از استادم یا راهنمایم بیشتر میفهمم، یعنی گرفتار منیت شدهام. نتیجهی این میشود که آموزش را از دست میدهم و وارد معرکهگیری میشوم.
در پایان میخواهم بگویم، فرد معرکهگیر مثل نارنجکی است که اول خودش را از بین میبرد، اما ترکشهایش اطرافیانش را هم زخمی میکند. پس اگر دنبال رشد هستیم، باید از معرکهگیری دور بمانیم و بر آموزش تمرکز کنیم.
در آخر، از راهنمای عزیزم رضا تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه باشم و خدمت کنم. ممنونم که به صحبتهایم گوش دادید.
تنظیم:مسافر حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
188