جلسه هشتم از دوره چهارم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی بوئینزهرا با استادی مسافر، راهنمای محترم عبدالله، نگهبانی مسافر حامد و دبیری مسافر هادی، با دستور جلسه "رابطه یادگیری با معرکه گیری" روز پنجشنبه 6 آذر ۱۴۰۴ رأس ساعت 17 آغاز بهکارکرد.
.jpeg)
به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان،عبدالله هستم یک مسافر، ابتدا از نگهبان و دبیر محترم تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم.
دستور جلسه: رابطه یادگیری با معرکه گیری
سخنان استاد:
دستور جلسه امروز از دو بخش تشکیل می شود، یک بخش مربوط به دستور جلسه هفتگی است، اما بخش دوم مربوط به تولد یک سالگی مسافر امیر است. ما بخش اول دستور جلسه که موضوع آن رابطهی یادگیری با معرکهگیری است؛ در وادی دوم جملهای وجود دارد با این پیام: «ما تاریکیها را تجربه میکنیم تا به عظمت روشناییها پی ببریم.»
در اینجا صحبت از نور و تاریکی میشود یعنی تضاد. هستی بر اساس تضاد بنا شده است؛ دو نیروی مثبت و منفی در طراحی آن نقش دارند. منظور از یادگیری این است که انسان در صراط مستقیم، فرمانبردار و دانا باشد. یادگیری یعنی وقتی وارد کنگره میشوم برای درمان اعتیاد، باید فرمانبردار راهنما باشم و هر آنچه او میگوید انجام دهم؛ یعنی منیت خود را کنار بگذارم. کنگره ۶۰ مانند حمامی است؛ برای ورود به حمام باید پیراهن خود را درآوری تا شسته شوی. در نشریات آمده است: «اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی.»
یعنی ابتدا بپذیر که نمیدانی تا بتوانی از داشتههای خود بهره ببری.کسانی که در ضلعهای منیت و غرور گرفتار میشوند در مثلث جهالت قرار دارند و نمیتوانند درست سفر کنند. این درست سفر نکردن باعث میشود راهنمای خود را قضاوت کنند یا در سفر گریز بزنند؛ در نتیجه آرامآرام از مسیر راست خارج میشوند.
.jpeg)
در هستی همه چیز ذرهذره است؛ معرکهگیری نیز ذرهذره در انسان شکل میگیرد تا جایی که فرد خود تبدیل به نیروی منفی میشود، بیآنکه بداند چنین نیرویی در درون اوست. این دستور جلسه به ما میآموزد که هرچقدر «چشم گفتن» را در کنگره یاد بگیریم، در مسیر آموزشها قرار گرفتهایم. بسیاری خوب صحبت میکنند، اما وقتی با دقت نگاه میکنی، درمییابی که هنوز منیت در آنان وجود دارد و کلامشان فاقد حس واقعی است؛ چرا؟ چون عمل نیست، فقط حرف میزنند.
این دستور جلسه به من میآموزد که اگر میخواهم در مسیر یادگیری قرار بگیرم، باید از حسهای منفی عبور کنم. با وجود منیت، غرور، ترس و ناامیدی نمیتوانم در مسیر یادگیری باشم و پیشرفت کنم. کسانی که کنگره و راهنما را قضاوت میکنند و در مسیر نیستند، به حال خوش دست پیدا نمیکنند. معرکهگیری باعث میشود پوششی روی ایرادهای خود بگذارم. آنهایی که در مسیر نیستند، کنگره هیچوقت آنها را اخراج نمیکند؛ بلکه خودشان باعث خروج خود میشوند.
اما بخش دوم دستور جلسه مربوط به تولد رهایی امیر است؛
امیر جزو کسانی بود که وارد لژیون شد و سفر خود را از پارک آغاز کرد. درمان این مسافران که در پارک بودند، با یک جلسه در هفته شروع میشد و با سختی به درمان رسیدند. من همیشه به آنها میگویم که کار بزرگی انجام دادهاند، اما بزرگتر از آن این است که خدمتگزار شدند.اینکه با یک جلسه در هفته سفر کنی، به رهایی برسی و سپس خدمتگزار شوی، واقعاً کار بزرگی است.
نسلی که سفر خود را در پارک آغاز کردند، نسل طلایی محسوب میشوند. یکی از مهمترین خصوصیات امیر این است که هر خدمتی را چراغ خاموش انجام میدهد؛ در هرجایی که خدمت نیاز باشد، حضور دارد.من تولدش را به خودش و همهی خدمتگزاران تبریک میگویم.
تولد 1 سال رهایی مسافر امیر: لژیون اول
.jpg)
آرزوی مسافر:
"آرزوی من این است که هیچ خانواده ای درگیر بیماری اعتیاد نباشد، چون اعتیاد دردی خانمان سوز است"
(2).jpg)
(2).jpg)
مشارکت مسافر:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر. من 30 سال تخریب داشتم و در این سال هایی که تخریب داشتم همیشه با خودم می گفتم که: آیا ممکن است روزی برسد که مواد
مخدر به نحوی از من جدا شود؟ چون مواد من را در غل و زنجیر در آورده بود، نمی توانستم به راحتی جایی بروم. در 2 ماهه ی ابتدایی ورودم به کنگره، همیشه می خواستم
به نحوی از اینجا فرار کنم، اما پس از مدتی متوجه شدم که کنگره بهترین مکان است و ذره ذره در درونم آتشی در حال شعله ور شدن بود که به هر صورت مواد را کنار بگذارم؛
چون به معنای واقعی از آن خسته شده بودم. من از همه خدمتگزاران و راهنمای مهربانم قدردانی و تشکر می کنم و دلیل بودن ما در کنگره وجود چنین اشخاصی هست.
(1).jpg)
اهدای نشان رهایی به مسافرین محترم: مهدی و بقیة الله لژیون اول
(1).jpg)
اهدای نشان رهایی به مسافر محترم: جلال
.jpg)
تایپ و تنظیم: همسفر محمد و همسفر امیرحسین
عکس: مسافر محمد
تهیه شده در سایت نمایندگی بوئین زهرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
201