«با تفکر ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود». همانطور که در وادی اول و آیه «فالمها فجورها و تقواها» بیان شده، نیروهایی همیشه با انسان هستند تا او را در مسیر حمایت کنند. انسان با بالاترین ظرفیت ساخته شده است و مسیر تکامل او از پایینترین نقطه شروع شده و همواره نیروهایی به او یاری میرسانند تا با استفاده از ظرفیتهایی که در او نهاده شده است خودش را بشناسد و بهمراتب بالا صعود کند.
سیستم هستی بهگونهای طراحی شده که انسان هر خواستهای داشته باشد چه مثبت و منفی و چه معقول و نامعقول، شرایط برای رسیدن به آن خواستهها مهیا میشود. میدانیم در این مرحله از زندگی اگر انسان باایمانی باشیم، میتوانیم مسیر بهتری را طی کنیم.
ایمان به معنی امنیت است؛ وقتی به واژه امن فکر کنیم، متوجه میشویم تمامی ترسها، نگرانیها و اتفاقات بد خارج از این کلمه هستند. انسان امن به کسی گفته میشود که از ضد ارزشها دور است و در مسیر ارزشها و پیروی از قوانین حرکت میکند. هرچه انسان ایمان قویتری داشته باشد، نیروی منفی کمتر میتواند در وجودش رخنه و او را از مسیر منحرف کند.
برای امن شدن بایستی از مسیر ضد ارزشها به سمت ارزشها حرکت نمود و مادامیکه در این مسیر قدم برمیداریم، انسان باایمانی هستیم و این امر میسر نمیشود، مگر اینکه ذرات نفس ما تغییر کند؛ یعنی ذرات باید عوض شود. استاد امین انسان را به یک زمین تشبیه کرده که میتواند یا حاصلخیز باشد و یا خاک آن مناسب کاشت محصول نباشد. خصوصیات این زمین را خود انسان با اعمال و انتخابهایی که در مسیر زندگی انجام میدهد، مشخص میکند.
هرچقدر وجود یک انسان امنتر باشد، زمینش حاصلخیزتر و هوایش مطلوبتر است. اگر انسان ناامن باشد مانند شنزار و شورهزار است که هیچ محصولی در آن رشد نمیکند. برای تغییر دادن جنس زمینمان تنها اراده کافی نیست؛ زیرا اراده یک نیروی خام است که بهتنهایی زور کافی برای انجام کارهای بزرگ را ندارد.
همچنین برای رفتن در مسیر ارزشها؛ باید ضد ارزشها و بدیها را شناخت و به آنها علم داشت تا خوبی را از بدی تشخیص بدهیم و بتوانیم با بودن در صراط مستقیم و پیروی از قوانین، تزکیه و پالایش زمین خود را حاصلخیز کنیم. ناامنی باعث ایجاد ترس میشود و نگرانی را در وجود انسان شعلهور میکند. هرچقدر ترس ما بیشتر شود، قدرت تفکر کمتر شده و ذهن پر از افکار پریشان و آشفته میشود و حقههای نفس بهراحتی میتوانند در انسان اثر بگذارند.
حقههای نفس قادر هستند آنچه مهم نیست را مهم جلوه دهند و انرژی ما را بدزدند و آنها بذر خشم، تنفر، قیاس و منیت را در وجودمان میکارند تا زمانی که قدرت تفکر از ما گرفته شود. اگر تفکری نباشد نیرویی هم نیست که از طریق القاء و الهام به ما در تغییر جنس زمینمان کمک کند. بایستی بدانیم که انسان جاری است و هرچقدر هم جنس زمینش بد و شنزار باشد، میتواند برای تغییر و بازگشت از رنج و ناامنی مسیرش را به سمت ارزشها عوض کند.
منبع:
سیدی ایمان و اراده، زمان و انرژی، استاد امین دژاکام
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مژگان (لژیون بیستم)
رابط خبری: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر مژگان (لژیون بیستم)
ارسالکننده: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون ششم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
118