English Version
This Site Is Available In English

هر چه آموزش بالا می‌رود معرکه‌گیری کمتر می‌شود

هر چه آموزش بالا می‌رود معرکه‌گیری کمتر می‌شود

جلسه سیزدهم از دوره دوم جلسات آموزشی‌ خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی سالار خمین با استادی مسافر امیر و نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه "رابطه‌ی یادگیری و معرکه‌گیری" در روز سه‌شنبه ۴ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد؛
تشکر می‌کنم از علی‌آقا که امروز این خدمت را به من واگذار کردند تا خدمت کنم. 
همچنین تبریک عرض می‌کنم خدمت آقا فرج بابت دریافت شالشان؛ ان‌شاءالله که موفق باشند. 

خب، دستور جلسه‌ی امروز «رابطه‌ی یادگیری و معرکه‌گیری» است. 
معرکه‌گیری هم در صور آشکار وجود دارد و هم در صور پنهان. 

قدیماً گروهی از افراد در کوچه و خیابان جمع می‌شدند، مثلاً مار می‌آوردند یا حرکات موزون انجام می‌دادند. به آن‌ها می‌گفتند: «فلانی معرکه‌گیر است.» هدفشان هم جلب توجه مردم بود. 

حتی یک کودک هنگام تولد، وقتی گریه می‌کند، درواقع نوعی معرکه‌گیری انجام می‌دهد؛ چون می‌خواهد توجه اطرافیان را جلب کند. 

معمولاً افرادی که دچار منیّت می‌شوند، دست به معرکه‌گیری می‌زنند. 
افرادی که حسادت می‌ورزند، کینه‌توزی می‌کنند یا در زندگی دیگران تجسس دارند نیز دچار نوعی معرکه‌گیری‌اند. 
کسی که در زندگی شکست می‌خورد، برای اینکه مشکلاتش را به گردن دیگران بیندازد، شروع به معرکه‌گیری می‌کند و هیچ‌وقت خودش را مقصر نمی‌داند. 

معرکه‌گیری باعث می‌شود نیروهای منفی در وجود فرد فعال شوند و او را آرام‌آرام به سمت تاریکی‌ها بکشانند. 

در کنگره ۶۰ هم ممکن است چنین حالتی پیش بیاید. افرادی هستند که سفرشان را خوب انجام نمی‌دهند و برای توجیه اشتباهات خود، راهنما، مرزبان یا دیگران را مقصر می‌دانند و شروع به معرکه‌گیری می‌کنند. چنین افرادی معمولاً وارد تاریکی شدند و در زندگی با شکست و مشکل روبه‌رو می‌شوند. 

معرکه‌گیری زمانی اتفاق می‌افتد که ما دانش و یادگیری کافی نداشته باشیم. 
رابطه‌ی یادگیری و معرکه‌گیری دقیقاً در دو جهتِ مخالف است؛ 
هرچه دانش و آگاهی ما بالاتر برود، معرکه‌گیری ما کمتر می‌شود. 

افرادی که آگاهی و دانایی خود را افزایش می‌دهند، کمتر دچار این رفتارها می‌شوند. 

اما معرکه‌گیری فقط در بیرون نیست، بلکه در صور پنهان ما هم وجود دارد. 
فرض کنید در حال غذا خوردن هستید، اما ذهن‌تان مدام بین گذشته و آینده سرگردان است و نمی‌تواند در «حال» بماند. 
بزرگان و عارفان همیشه توصیه کرده‌اند که در «حال» زندگی کنیم، زیرا بهترین زندگی در لحظه‌ی اکنون است. 

وقتی ذهن، مدام ما را از حال خارج می‌کند، درواقع نیروهای منفی در کارند تا نگذارند از لحظه‌ی اکنون بهره ببریم. 
شما ممکن است در حال انجام کاری باشید اما ذهنتان جای دیگری باشد؛ این یعنی زندگی نکردن در حال، و نوعی معرکه‌گیری ذهنی است. 

من شخصاً زمانی که در ذهنم معرکه‌گیری ندارم، وقتی است که در حال نوشتن سی‌دی هستم. 
در آن زمان ذهنم کاملاً متمرکز است و در لحظه حضور دارم. 

خوشبختانه آموزش‌ها و دستور جلساتی که جناب مهندس برای ما گذاشته‌اند، تأثیر بسیار زیادی در رشد ما دارند. 
کسانی که بیرون از کنگره هستند، شاید اصلاً به این موضوعات توجه نکنند، اما ما در کنگره با این آموزش‌ها رشد می‌کنیم و چندین پله از دیگران جلوتر می‌رویم. 

وقتی آموزش می‌بینیم و دانایی‌مان بالا می‌رود، در تمام مراحل زندگی به کارمان می‌آید. 
یادگیری فقط برای لحظه‌ی حضور در جلسه نیست؛ بلکه باید آن را در زندگی به کار ببریم.

همان‌طور که آقا مسعود مجیدی گفتند: 
«یادگیری و آموزش مثل چرخ‌کمکی دوچرخه است. وقتی کودکی تازه سوار دوچرخه می‌شود، برای حفظ تعادل از چرخ‌کمکی استفاده می‌کند. اما وقتی یاد گرفت، دیگر به آن احتیاجی ندارد و می‌تواند آزاد و متعادل حرکت کند.» 

دانایی و آموزشی که در کنگره می‌آموزیم هم همین‌طور است؛ ابتدا به کمک آن پیش می‌رویم، و بعدها می‌توانیم بدون وابستگی، با آگاهی خودمان مسیر را ادامه دهیم و در حال خوش زندگی کنیم. 

امیدوارم بتوانیم از این دستور جلسات درس بگیریم و در زندگی از آن‌ها استفاده کنیم. 
به قول علی‌آقا، اگر امروز سه ساعت در جلسه نشستی ولی حتی یک جمله با خودت نبردی و در زندگی به کار نبردی، وقتت را هدر داده‌ای. 

ان‌شاءالله بتوانیم از آموزش‌ها بیشترین بهره را ببریم و هر دستور جلسه‌ای که برگزار می‌شود، در «عمل» به کار بگیریم، نه فقط در حرف. 
امیدوارم همه‌ی دوستانی که در این مسیر هستند، موفق باشند و در این راه زیبا ادامه بدهند.

نویسنده: مسافر احمد از لژیون دوم آقای علی

تنظیم و ارسال: مسافر عباس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .