به نام قدرت مطلق الله
موضوع: رابطهٔ یادگیری و معرکهگیری
سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر. یادگیری چیست ؟ چه ارتباطی با معرکهگیری دارد؟ در کنگره ۶۰، یادگیری به مسئله آموزش پیوند میخورد و در نهایت به دانایی منتهی میشود. کسی که به دنبال یادگیری باشد، هر لحظه و هر مکانی را فرصتی برای یادگیری و افزایش دانایی خود میداند. این مسیر همان مثلث دانایی (تفکر، آموزش و تجربه) است.
انسانی که بخواهد در مسیر یادگیری قرار گیرد، ابتدا درباره موضوع تفکر میکند، سپس آموزش میبیند و در نهایت آن را تجربه میکند. این سه اصل باید در مسیر صراط مستقیم باشند تا فرد به دانایی مؤثر برسد. در غیر این صورت، هر آموزش و تجربهای خارج از این مسیر، به نادانی تبدیل میشود. همانطور که من، در دوران مصرف مواد مخدر و انجام کارهای ضد ارزشی، تجربهای اشتباه داشتم و به خود، خانواده و جامعه آسیب رساندم.
آقای مهندس در تمام سیدیها میفرمایند: «هر کاری را که میخواهی شروع کنی، ابتدا خوب درباره آن تفکر کن، سپس تحقیق کن، بعد آموزش ببین و در نهایت آن را تجربه کن.»
نقطه مقابل یادگیری، معرکهگیری است. همانطور که ما در آغاز و پایان جلسات از خداوند میخواهیم ما را از جهل و نادانی به سمت آگاهی و روشنایی هدایت کند، معرکهگیری یعنی حرکت به سوی همان جهل و ناآگاهی. انسانی که به دنبال معرکهگیری باشد، گرفتار مثلث جهالت میباشد که همان ترس، منیت و ناامیدی است.
چنین فردی به دلیل منیت، نمیتواند اشتباهات خود را بپذیرد. او همواره میترسد که دیگران مقصرش بدانند، از خواستههایش دور میشود، در حاشیه قرار میگیرد و ناامیدی را در وجود خود احساس میکند. در نتیجه، مدام گلهمند است و هیچگاه در مسیر آموزش قرار نمیگیرد.
برای رهایی از این وضعیت، باید به روش DST یعنی پلهپله وارد مسیر آموزش شد؛ با نوشتن سیدیها، مشارکت در جلسات و حضور مداوم، آموزشها به مرحله اجرا درمیآیند و فرد میتواند از معرکهگیری فاصله بگیرد. نه اینکه بخواهد خطاها و اشتباهات خود را با معرکهگیری پنهان کند.
یادگیری یعنی حرکت به سوی انسانیت؛ اما معرکهگیری یعنی دور شدن از انسانیت و سقوط به سوی تاریکیها.
نگارش: مسافر اسماعیل ل۱۸
تایپ: مسافر مهدی ل۱۷
ویرایش: مسافر محمد ل۱۵
تنظیم و ارسال: مسافر جواد
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
108