به نام قدرت مطلق الله
مشارکت مکتوب مسافر مهدی در مورد دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکهگیری"
بنام خداوند لوح و قلم
حقیقت نگار وجود و عدم
خدایی که داننده رازهاست
نخستین سرآغاز اغازهاست
سلام دوستان، مهدی هستم؛ یک مسافر از لژیون هشتم شعبه یوسف.
خدا را سپاسگزارم که در کنگرهٔ ۶۰ حضور دارم تا این دو سفر را با نهایت تلاش، کسب آموزش کنم و به اجرا درآورم.
امروز وقتی به بحث «یادگیری» و «معرکهگیری» فکر میکردم، دیدم خیلی وقتها من فقط ظاهر یاد گرفتن را بازی میکنم، اما باطن موضوع چیز دیگری است. یادگیری، مسیری آرام، فروتن و پیوسته است؛ اما معرکهگیری، هیجانی لحظهای برای دیده شدن.
من خودم زمانی فکر میکردم اگر زیاد حرف بزنم، اگر مثالهای سنگین بزنم، اگر از کلمات قلمبهسلمبه استفاده کنم، یعنی دارم یاد میگیرم. اما واقعیت این است که معرکهگیری دقیقاً از جایی شروع میشود که انسان از ترس دیده نشدن، نقش دانا را بازی میکند.
در یادگیری، میپذیرم که هنوز خیلی چیزها را نمیدانم؛ میپذیرم که اشتباه میکنم؛ میپذیرم که باید صبر داشته باشم. اما در معرکهگیری، فقط میخواهم ثابت کنم از دیگران جلوترم… حتی اگر درونام خالی باشد.
بزرگترین ضربهای که معرکهگیری به من زد این بود که اجازه نداد واقعاً یاد بگیرم؛ چون ذهنم مشغول ادای یاد گرفتن بود، نه خودِ یادگیری. وقتی انرژیم صرف جنگیدن با دیگران شد، دیگر چیزی برای ساختن خودم باقی نماند.
یادگیری یعنی امروز کمی از دیروز بهتر باشم.
معرکهگیری یعنی امروز هرطور شده از بغلدستی بهتر دیده بشوم.
این فرق کوچک، مسیر زندگی من را از زمین تا آسمان عوض میکند.
امروز یاد گرفتم که سکوت گاهی از هزاران حرف آموزندهتر است و فهمیدم انسان وقتی واقعاً دارد یاد میگیرد که دیگر نیازی ندارد کسی برایش دست بزند.
در کل، چیزی از یادگیری در کیسهام میماند که سلولی با آن مواجه شده باشم و هزینه ای برای یاد گرفتنش پرداخته باشم؛ در این صورت است که تا زمانی که حیات دارم، آن هم برایم باقی میماند.
از شما و حسن توجهتان صمیمانه سپاسگزارم 🌹
.jpeg)
نویسنده : مسافر مهدی لژیون هشتم
رابط خبری ، عکس و تایپ : مسافر رضا خدمتگزار سایت
ارسال و ویرایش : مسافر نظام خدمتگزار سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
252