هفتمین جلسه از دوره چهل و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر آرش با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکه گیری» روز سهشنبه 4 آذر ماه ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار شد.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر خدای خود را شاکرم که فرصتی داد تا درکنگره حضور داشته باشم در جمع شما عزیزان باشم و بتونم آموزش ببینم ، از راهنمای عزیزم آقا سعید تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه باشم خدمت بکنم و آموزش ببینم از ایجنت عزیز و از مرزبانان و راهنمایان و تمام خدمت گذاران گرامی کمال تشکر را دارم ؛ درمورد دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکه گیری باید عرض کنم به نظر بنده این دو نکته مقابل هم هستند و همیشه باهم در تضاد هستند ، در جلسه قبلی دوستان در مشارکت ها فرمودند که پهلوانان معرکه میگرفتند استاد امین هم در این رابطه میفرمایند معرکه گیری زمانی اتفاق میافتد که انسان از موضوعی اگاهی ندارد و معرکه گیری در اثر عدم آگاهی اتفاق میافتد پس آن پهلوان چون در کار خود سررشته دارد نمیتوان گفت آگاهی دارد میتوان گفت جو سازی ایجاد تشتج میکند البته به نظر بنده ؛ استاد امین میفرماید معرکه گیری زمانی بوجود میآید که انسان در کاری شکست میخورد و به جای مسئولیت پذیری و درس گرفتن از آن شکست شروع به معرکه گیری میکند و صورت حق به جانب میگیرد به سمتی میرود که لایق او نیست ، پس معرکه گیری از عدم آگاهی در یک موضوع شکل میگیرد که این نقطه مقابل یادگیری است ، میتوان گفت یادگیری انسان رو به طرف رشد و تقویت جهانبینی و درمان سوق میدهد ؛
در سفر اول درمان فقط خورد شربت نیست بلکه در کنار آن یادگیری یکی از مهمترین پروسه های درمان است که باعث تغییر نگرش و جهانبینی و رشد درونی میشود ؛ من در اوایل ورودم به کنگره با منیت و غرور سفرم را شروع کردم و دانش و تجربه خود را از بقیه بیشتر میدانستم بعد از مدتی وقتی وارد شعبه شدم و تابلویی را دیدم که نوشته بود اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی این جمله من را به فکر فرو برد و باخود گفتم من چه چیزی میدانم و اگر دانسته هایم مفید بودند چرا مصرف کننده شدم و به طرف تاریکی ها رفتم؟ متوجه شدم که ذهن من فقیر است و دانسته هایم فقط برای مصرف کردن و یک مصرف کننده بوده دقیقا از آن روز بود که شروع کردم به یادگیری و با خود گفتم که باید این ذهن فقیر را غنی کنم غنی از یادگیری و آموزشِ درست ؛
یادگیری زمانی موثر واقع میشود که بتوانیم از آموخته هایمان به نحو درست استفاده کنیم و کاربردی کنیم به عنوان مثال یک فلش مموری ، سیدی و یا هارد کامپیوتر میتواند سرشار از اطلاعات باشد ولی به خودی خود نمیتواند عمل و کاربردی از آن داشته باشد انسان هم دقیقا همین گونه است و هرچیزی را یادبگیرد تا زمانی که نتواند آن را کاربردی کند بی فایده است ، وقتی زمان مصرف به خانه برمیگشتم میپرسیدند چرا چشمهایت قرمز است و من در اثر نادانی شروع به معرکه گیری میکردم به گونه ای که حتی خودم باورکنم که مصرف کننده نیستم ؛ دیروز بیرون بودم و وقتی به خانه برگشتم پرسیدند چرا چشمهایت قرمز است یکی بزرگ و یکی کوچک در پاسخ گفتم ماده جدیدی آمده و استفاده کردم و همیشه حالم خوب است و معرکه گیری نکردم چون دیگر احتیاجی به معرکه گیری ندارم و جای آن را یادگیری و آموزشهای کنگره گرفته ؛ کنگره به من یاد داد که رفتار و گفتار صحیح چگونه است و از طرفی هم وقتی مشکلی ندارم نیازی هم به معرکه گیری ندارم ؛
مرحوم دگتر حاج رسولی در سیدی نیکوتین میفرمایند که دانسته هایمان در برابر ندانسته هایمان قطره است در مقابل اقیانوسها ؛ حال که من ده ماه سفر اول کردم و هشت ماه در سفر دوم هستم متوجه میشوم که چقدر دانسته هایم اندک است و هنوز هم باید آموزش ببینم و در راه درست کاربردی کنم زیرا در هر سفری یادگیری و کاربردی کردنِ آن بسیار مهم است ؛ کاربردی کردنِ آموزشها فقط مختص کنگره نیست بلکه بیشتر یادمیگیریم تا در خانواده ، زندگی و جامعه آموزشها را کاربردی کنیم و از معرگه گیری دوری کنیم ، ممنونم که به صحبت های من گوش کردید.
تهیه گزارش:مسافر محمد حسین
تایپ متن:مسافر سعید
ارسال مطلب:همسفررضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
106