همه انسانها هوشیار و آگاه هستند؛ اگر به اطراف خود خوب نگاه کنیم، قدرت جاذبه به شکلهای گوناگون میبینیم. بعضی از جاذبه ها برای ما قابل درک نیست؛ اما برای موجودات دیگر ممکن است قابل درک باشد. زمانی که میخواهیم قضاوت کنیم حق را به خودمان میدهیم و دنبال مقصر بیرونی میگردیم؛ اشکال و عیب را در بیرون میگردیم.
ما باید بدانیم که اشتباه و خطا از خود ما است و باید قوانین را در نظر بگیریم و اجرا کنیم. انسان اگر خودش اقدام برای پاکسازی خود نکند، هیچ راه و روشی وجود ندارد و هرگز نمیتواند از مسیر ضد ارزشها به ارزشها برسد. در زمان قدیم بعضی دزدی میکردند که به فقرا کمک بکنند؛ این کار خودش ضد ارزشی است. ما اگر بخواهیم یک چیز را درک کنیم، باید شبیه به آن چیز شویم.
برای وجود عشق باید چیزی وجود داشته باشد که به آن چیز سایه گفته میشود. هر سایه دارای قدرت جاذبه است. به هر چیزی که بخواهیم پی ببریم اول تمنای دل میخواهد؛ یعنی خواسته دل که از ته دل آن چیز را بخواهی و بعد الهام شکل میگیرد. از الهام میتوان تصویر گرفت و در ذهن تصور کرد. سومین ضلع مثلث عشق، حس است. حس مانند قدرت مطلق است؛ یعنی هم در نیستی و هم در هستی موجود است، قابل دیدن نیست و همنام خودش قابل حس است.
حس یک گیرنده به شکل های گوناگون است؛ اگر حس وجود نداشت، هیچی در هستی وجود نداشت. حواس پنجگانه همگی یکسان عمل میکنند و همه انسانها دارای قدرت یکسان هستند. اولین نیرویی که عشق و عقل را فعال میکند، حس است. جاذبه و حس در افراد مختلف متفاوت است؛ اگر حس نداشته باشیم، هیچ حرکتی انجام نمیگیرد.
منبع: سیدی وادی چهاردهم بخش نهم
نویسنده: همسفر آزیتا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بندرعباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
70