در سیدی شتر آقای مهندس در مورد جسم اینگونه بیان می کنند که؛ جسم از جان ما نگهبانی میکند و برای هم، مدتی همنشین هستند. جسم مانند قفسی است که ما مدتی درون آن مهمان هستیم و باز از آن بیرون خواهیم رفت. تنها کتابی که جسم، نفس، روح و جان را از هم تفکیک میکند، قرآن است. در قرآن آمده است که فرشتگان مرگ نفس انسان را تحویل میگیرند و خدا از روح خود در انسان دمیده است، جن یک موجود منفی است و نفس چیز دیگری است و جان نیز مفهومی متفاوت دارد.
مثلث نفس واحده که در وجود ما است شامل روح، جسم و جن است که نفس، اصل وجودی ما است، روح ما را به نیکی و جن ما را به بدی تشویق میکند. روح و نفس تحت فرامین خاصی عمل میکنند و هرچه کالبد، تحت فرمان آنها باشد میتوانیم در این بعد زندگی راحتتر و بهتری داشته باشیم. سه مشکل اساسی آمریکا از پنجاه سال گذشته تا اکنون، یکی اعتیاد، دیگری سرطان و مشکل چاقی است. با اینکه میلیاردها میلیارد دلار هم بودجه تحقیقاتی صرف این موضوعات شدهاست ولی هنوز به درمان قطعی نرسیدهاند و این به دلیل عدم شناخت درست انسان است.
اهمیت توجه به مسئله شناخت به من آموخت که باید هر کاری که انجام میدهم دلیل آن کارم را بدانم، اگر من بدانم کدام یک از کارهای من درست است امکان ندارد که دست به کار خلاف بزنم و دچار خطا شوم. من باید دانش خود را بالا ببرم و ذره ذره وجود خویش را بشناسم به طور مثال اگر بدانم که غیبت کردن کاری ضدارزش است، زمانی که صرف غیبت دیگران میکنم را به پرداختن به امری ارزشمند میگذرانیم. مسئله دیگری که در سیدی به آن اشاره میشود، توجه به دیدگاه علمی قرآن است.
آقای مهندس برای بیان این مسئله به بیان ویژگیهای شتر که در قرآن به آن اشاره شدهاست میپردازد و برخی از ویژگیهای منحصر به فرد آن را بیان میکند. از جمله آن ویژگیها؛ داشتن سه پلک، تحمل هوای ۷۰ درجه و شکل گلبولهای قرمز شتر است تا تحمل هوای گرم و بیآبی را داشته باشد. آقای مهندس همچنین در مورد سختیها و مسائل زندگی صحبت میکنند و آنها را جزئی از زندگی میدانند، زیرا انسان در رنج آفریده شده است و هرچه راه و روش زندگی کردن را بیاموزد و شناخت بهتری نسبت به خود پیدا کند، به آرامش بیشتری خواهد رسید.
با تفکر در سخنان آقای مهندس، به این نتیجه رسیدم که؛ تمام سختیهایی که در زندگی داشتهام، همه مشکلات و موانع، من را قویتر ساختهاست و بایستی جهانبینی خود را بالا ببرم و علم درست زندگی کردن را فرا بگیرم تا بتوانم مسیر درست زندگی کردن را انتخاب کنم که به آرامش و آسایش برسم. من باید سعی کنم خودم به خودم انرژی بدهم و نیروهای خفته درون خود را بیدار کنم تا دشوارترین کارها برای من آسان شود و خودم را به یک سری از آگاهیها برسانم و اگر قوانین الهی را رعایت کنم به خودم برمیگردد و بازتاب سرپیچی کردن از قوانین الهی نیز به خودم برمیگردد.
وقتی چیزی میکارید، برداشت کنید اگر برداشت نکنید چیزی که به دست میآورید از بین میرود، به طور مثال انسان باید از درمان خود خوشحال باشد و این یعنی برداشت محصول. کسی که بذر نیکویی بکارد، مورد احترام قرار میگیرد و لازم نیست همه از کار نیک شما مطلع شوند، خداوند نسبت به آن آگاه است، سیستم و رنج دست هم میدانند. حیات یک ایستگاه است و مرگ و تولد هم یک ایستگاه است و همه باید از این تونل رد شوند، انسان باید از این مرحله عبور کند. ما باید هدفمان مشخص باشد و با تفکر کارهای خود را آغاز کنیم.
آقای مهندس میگویند: اگر چه خیلی از انسانها خود را دانا میدانند، ما خیلی جزئی و کم میدانیم و اگر ادعا کنیم که خیلی میدانیم این خود دلیل بر نادانی ماست و نباید وقت و انرژی خود را با بحث کردن با افراد نادان هدر بدهیم چون تا کسی خودش نخواسته باشد متوجه نمیشود و انرژی ما را میگیرد. اگر فردی به سخنان درون ما توجه ننمود نباید ادامه داد. هر انسان در عالم حیات خود به تفکر و تعقل به طور طبیعی دعوت میشود یعنی دائماً روح درون شخص، شخص را به تفکر و تعقل دعوت میکند.
خداوند کسانی را که به نیکویی صحبت میکنند دوست دارد. ما باید تلاش کنیم تا بدانیم آنچه را که نمیدانیم و بدانیم آبروی علم به عمل کردن به آن است. من اکنون از اینکه عضوی از کنگره هستم و از آموزشهای آن بهرهمند میشوم بسیار خوشحال هستم و سعی میکنم از این نعمتی که در اختیارم قرار داده شدهاست به نحو احسن استفاده کنم و روی نیرو و تواناییهای خودم کار کنم چون با یک چشم به هم زدن فرصت حیات زمینی من تمام میشود و من باید تا میتوانم روی جسم خود کار کنم و آن را بسازم.
منبع: سیدی (شتر)
نویسنده: همسفر سعیده رهجو راهنما همسفر حمیده (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر طاهره رهجو راهنما همسفر حمیده (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فاطمه.خ رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
58