دوازدهمین جلسه از دور ششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی آزادشهر با استادی دیده بان مسافر احمد ، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر مجتبی ، با دستور جلسه ،" رابطه یادگیری و معرکه گیری " روز سه شنبه ۴ آذر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود .
.jpg)
خلاصه سخنان استاد :
شاکر خداوند هستم که یک بار دیگر توفیق داد تا در کنار شما باشم از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر می کنم که این بستر را آماده نمودم تا انسانها بتوانند خدمت کنند و بتوانند خودشان را بشناسند خدا را شکر کنیم رحمت الهی شامل ما شده است از این رحمت الهی استفاده کنیم تا در نقطه مطلوب قرار بگیریم نقطه مطلوب، نقطه ای است که در آن انسان با کسی زاویه نداشته باشد و با کسی درگیر نباشد .
یادگیری انسان که دستور جلسه این هفته هم است وقتی انسان خودش را پیدا می کند دیگر زمان برای کارهای بیهوده، غیبت و کارهای ضد ارزش ندارد و آرام آرام در این مسیر حرکت می کند انسان موجودی است که دو نیروی درونی دارد که یکی از این نیروها تلاش می کند انسان را به هر طریقی، با هر نقشی یا هر ترفندی از مسیر ارزش ها خارج کند کارش این است وظیفه اش این است تغییر در انسان زمانبر است تغییر در انسان بسیار سخت است دانش و خاص می خواهد باید انسان بخواهد ، خداوند رحمتش را برای همه ما نازل کرده است انسانی در مسیر تغییر قرار می گیرد که آرام آرام از مسیر ضد ارزش ها به طرف ارزشها حرکت کند آنگاه انسان آرام آرام قدرت میگیرد این قدرت و توان بر پایه دریافت آموزش و عمل کردن به آن است انسانی قدرتمند است که در مسیر ضد ارزشها قرار نگیرد .
عنوان کنگره ۶۰ : جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ است می گوید احیای انسانی در کنگره انسان احیا می شود توانمند می شود نیروهای بازدارنده آخرین تیر و مهمترین سلاح آنها که مواد مخدر است و از آن سلاح قدرتمند تر ندارند را به طرف انسان شلیک می کنند این شلیک خیلی شیرین است ما فکر می کنیم نیرون بازدارنده شکلی مخوف و وحشتناک دارد اصلاً این طور نیست برعکس خیلی هم زیباست ما اگر بخواهیم بر اعتیاد غلبه کنیم و احیا بشویم باید تغییر کنیم انسانی که تغییر می کند قدردان است و تشکر می کند .
انسان معرکه گیر عذر خواهی بلد نیست چون فکر می کند هر کاری که می کند درست است انسانی که تغییر می کند در رفتار و کردار و گفتارش باید دیده شود وقتی در انسان تغییر
بوجود آمد ابتدا خود شخص این تغییر را احساس می کند بعد خانواده و جامعه متوجه این تغییر می شوند زمانی که ما تغییر می کنیم فکر نکنید چون تغییر کردید خیلی کار مهمی کردید ؟ خیر این طور نیست شما کاری را کردید که باید آن را انجام می دادید بهره این تغییر را خود شخص می برد وقتی در انسان تغییر بوجود می آید تفکر و اندیشه فرد تغییر می کند در کنگره ۶۰ جهان بینی بسیار مهم است چون ساختار کنگره بر اساس الگو است جناب مهندس در یکی از سی دی ها اخیر گفتند: ما بهتر از شما جسم شما را می شناسیم یک تازه وارد که به کنگره می آید نمی داند که چه بلایی بر سر جسم خود آورده است اما کنگره بهتر از خودش می داند که درد این تازه وارد چه هست دلیل خماری - بی خوابی - نا امیدی جواب تمام این سوالات را می داند
این مسئله الگو بسیار مهم است خانواده یک الگو است هر یک از افراد خانواده دارای حریم هستند کسی که به حریم دیگران تجاوز کند چون نقض فرمان کرده است این کار به خود شخص بر میگردد و شخص اذیت می شود جناب مهندس بارها گفتند: حریم خود را بشناسید تمام کنش ها و درگیری ها بین انسانها به خاطر این است که ما دیپلماسی ارتباط را بلد نیستیم در کنگره ۶۰ شرایط تغییر بسیار محیا است برای انسانی که بخواهد تغییر کند در بیرون از کنگره این طور نیست خصلت انسان این است که هر جا وارد می شود نقاب علیه السلامی به خود می زند انسانی که معرکه گیری می کند عقل به کنار می رود نفس بالا می آید خود بزرگ بینی - غرور ، تکبر بالا می آید .
ما کنگره آمدیم که بتوانیم تغییر کنیم همان طور که مثال زدم خانواده یک رکن و ستونی دارد لژیون هم ستون دارد کانون دارد سقف دارد اگر رهجو و راهنما بیش از همه به هم نزدیک بشوند سقف لژیون می ریزد از لژیون انسان ها رها می شوند ولی به درد کنگره نمی خورند حتی در کنگره خدمت هم می کنند ولی همیشه در حاشیه هستند ما در نوشتارها می خوانیم در راستی گفتار و کردار ما به صداقت و شرافت یکدیگر نیازمندیم شرافت در کردار است و صداقت در گفتار است فکر می کنید که به همین راحتی است که انسان راستگو باشد اگر رهجو در مسیر ارزشها قرار بگیرد آرام آرام سفر می کند و وقتی در مسیر درمان قرار گرفت متوجه می شود که روی این صندلی نشستن چقدر با ارزش است و چه کار مهمی برایش صورت می گیرد که جز رحمت خداوند چیز دیگری نیست .
رهجو جناب مهندس را از چه منظری نگاه می کند از منظر راهنما نگاه می کند رهجو تمام کنگره را از منظر راهنما نگاه می کند من بارها به رهجوها گفتم مسیرتان را گم نکنید شما مسیرتان رسیدن به رهایی است هدف شما رضایت راهنما نیست کار درست را برای خودتان انجام بدهید کسی که کار را برای راهنما انجام می دهد مسیر و قبله را گم کرده است من به تمام رهجویانم که رها می شوند می گویم شما از این لحظه به بعد آزاد و رها هستید شما دیگر رهجو من نیستید رهجوی کنگره ۶۰ هستید مرجع شما باید کنگره باشد وقتی ما می گوئیم در این مسیر حرکت کنید به خاطر این است که آسیب نبینید یک آموزش دیده هیچ گاه حرف اضافه نمی زند اضافه فکر می کند ما باید در یک یا دو سال آینده برای نمایندگی آزادشهر مکانی برای خودمان داشته باشیم این آینده هر شعبه است آینده را اعضای آن شعبه ترسیم می کنند تا حالا دیدید که یک بیمارستان برای مذهب خاصی باشد هر کس که مریض باشد می رود و درمان می شود کنگره هم همین طور است هر کسی که برای درمان وارد کنگره شود درمان می شود مثلاً
در کنگره معنی ندارد بچه گنبد هستم یا بچه گالیکش هستم همه ما اعضای کنگره هستیم کنگره جغرافیا ندارد اگر می خواهیم صادق باشیم باید توانایی صادق بودن را بدست بیاوریم اگر بخواهیم کردار درست داشته باشیم باید توانایی آن را پیدا کنیم و این توانایی فقط در صراط مستقیم است رهجویی که درمان خود را شروع کرده است و بعد از دو ماه وارد لژیون سیگار می شود این رهجو در صراط مستقیم است من به راهنماهای نمایندگی آزادشهر میگویم که ما نیاز به راهنماهای بیشتری برای تشکیل لژیون سیگار داریم ما در کنگره برای رهجویان سفر اول زمان گذاشتیم که رهجو بین ۲ تا ۶ ماه فرصت دارد که وارد لژیون سیگار بشود فکر نکنید که ما حواسمان به آدم ها نیست ما می خواهیم اگر فردی از این درب بیرون می رود درست برود زخمی نرود فردی که از درب می رود و بیرون سیگار می کشد این فرد زخمی است بهره همه این سختگیریها را خود شخص می برد وقتی شخصی می گوید من عضو کنگره هستم باید از همه نظر الگو باشد از نظر فیزیولوژی - رفتار- گفتار -اضافه وزن الگو باشد آنقدر که کنگره به فکر ما است ما به فکر خودمان نیستیم ما شخص داریم که صبح هنگامی که می خواهد جورابش را به پایش کند پا خود را بالای پله می گذارد و همسرش جورابش را به پایش می کند یا اگر گوشی او به زمین افتاد باید بنشیند تا گوشی خود را بگیرد نمی تواند خم بشود گوشی را بگیرد وقتی انسان نا آگاه باشد میگوید: جسم من که می خواهد به زیر خاک برود بگذار خودم از این جسم استفاده کنم قلیان می کشد عرق می خورد هروئین مصرف می کند سیگار می کشد اضافه وزن دارد همه این بلاها را بر سر جسم خود می آورد جناب مهندس مثالی می زند: یک خودرو به شما می دهند شما در ابتدا شیشه خودرو را می شکنید و درب خودرو را خراب می کنیدانسان ناآگاه که باشد می گوید ماشین که می خواهد اسقاط شود من خودم خرابش میکنم ما هم همین بلا را بر سر جسم خود می آوریم. کنگره ۶۰ تمام تلاش خود را می کند تا نیروهایش را نگه دارد ما نیرویی را حذف نمی کنیم نیرویی حذف می شود که خودش از کنگره برود اگر در چارچوب کنگره حرکت کنیم هیچ گاه از سیستم کنگره ۶۰ حذف نمی شویم .
من وقتی خدمت می کنم نباید از کسی توقع تشکر کردن را داشته باشم من به عنوان یک دیده بان وظیفه خودم را انجام می دهم جناب مهندس چیزی به ما دادند که اگر تمام زندگیمان را جارو کنیم نمی توانیم قدر دان باشیم .
ممنون که به صحبت هایم گوش کردید .
.jpg)
.jpg)
بازدید دفاتر سی دی ایجنت توسط دیده بان مسافر احمد

.jpg)
تهیه گزارش : مرزبان خبری مسافر علی
تایپ و ارسال : مسافر جواد لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
276