English Version
This Site Is Available In English

نقطه مقابل یادگیری معرکه گیری است

نقطه مقابل یادگیری معرکه گیری است

هفتمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران کنگره 60 نمایندگی خیام نیشابوری در روزهایی سه شنبه، با استادی راهنما مسافرعلی و نگهبانی مسافرمجید و دبیری راهنما مسافررضا با دستورجلسه یادگیری و معرکه گیری در تاریخ 4 آذرماه 1404 راس ساعت17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان علی هستم مسافر:
آنگاه که روشنایی آبستن تاریکی بود اهریمن از تاریکی سرپیچی کرد گویی نقطه تاریک در دل روشنایی ها زاده شد و حرکت خود را آرام و خزنده برای تاختن به جهان روشنایی آغاز کرد تا برتری خود را و ظلمت و تاریکی را گسترش دهد و برتری خود را نسبت به انسان در مقابل قدرت مطلق به اثبات برساند، آنگاه اهریمن نیروهایی را در لامکان گرد آورد و گفت به انسان یک ویژگی داده شد و ما فاقد آن هستیم و آن که انسان حق انتخاب دارد ما باید از طریق القاء انسان را به طرف ضد ارزش‌ها سوق دهیم. انسانها موجوداتی زیانکار حریص ناسپاس و پنهان‌کار خدای خود هستند و فقط اندکی از آنها هستند که عمل سالم انجام می‌دهند و دیگران را به صبر و محبت دعوت می‌کنند.
وادی یازدهم بود که برایتان خواندم و قسمت که عشق و محبت بود خیلی مهم هست در صفحه ۹۲و ۹۳ کتاب وادی عشق چندتا نکته دارد که یکی این است که اهریمن وقتی رفت به طرف روشنایی ها و روشنایی ها هم آبستن تاریکی بود وقتی ما رفتیم به طرف تاریکی ها و حس های ما خراب شد رفتیم به ظلمت و تاریکی و حالا که آمدیم اینجا داریم یاد میگیریم یواش یواش که خوب باشیم و به طرف روشنایی ها حرکت کنیم یک نور کوچک آمد طرف ما و آن نور کوچک را ما داریم ادامه می‌دهیم تا این دایره را بزرگتر کنیم همین طور که در سی دی یین و یانگ می‌گوید صفحه ما یک نقطه کوچک روشنایی بود و ما آن را بزرگ و بزرگتر کردیم تا رسیدیم به روشنایی کامل تر و هر کاری که ما بخواهیم یاد بگیریم چه در کار بیزینس و چه در کار علم و دانش باید آموزش ببینیم باید راهنما داشته باشیم و مربی و باید تمرین کنیم و تکرار.
من می‌خواهم دکتر بشوم با گفتن که من دکتر نمی‌شوم باید بهای آن را بدهم که درس خواندن و تکرار است. چون آمده ایم اینجا تا یاد بگیریم حالا این که وارد معرکه‌گیری بشویم من خودم وقتی سفر اول رفتم پارک سبد آوردند گفتم اینجا هم پول می‌خواهند بگیرند که خوب من نمی‌دانستم بعد یکی از بچه‌ها گفت صبر کن علی آقا سال دیگه شما سردار می‌شوید گفتم سردار چی هست گفت سردار ۶ ملیون بدهید می‌شوید سردار  و مبلغ۶۰ ملیون بدهید می‌شوید دنور ۶۰۰ملیون بدهید می‌شوید پهلوان.
گفتم من از این پولها نمی‌دهم ولی به دو ماه نکشید وقتی دیدم پول ها در جهت مثبت خرج می‌شود اونجا دارند کار درست را انجام می‌دهند این همه رهجو خوب به درمان می‌رسند. من خودم حالم خوب شد زندگی من خوب شد و جسم من سالم شده یک دونه قرص مصرف نمی‌کنم سیگار اصلا نمی‌کشم مواد نمی‌کشم. قبلآ هر کجا که میرفتم فقط به فکر مواد بودم ولی حالا هر کجا که می‌روم آسوده هستم. چون اون نیروی اهریمن دیگر نمی‌تواند به من قلبه کند. من اگر بخواهم کاری را انجام بدهم راه آن را پیدا میکنم و اگر نخواهید انجام بدهید بهانه آن را پیدا می‌کنید. چرا دیر آمدی جلسه، خوب میدانید علی آقا من ماشینم خراب شد و....این حرفها چی هست شما قبول کردید باید به درستی کار خودتان را انجام بدهید اگر بخواهيد وارد معرکه‌گیری بشوید یاد نمی‌گیرید. اینجا برای من نیامدید برای خودتان آمدید برای خانواده نیامدید برای خودت آمدی اول باید خودتان خوب بشوید. من به پسرم میگفتم چرا سیگار میکشی به من می‌گفت چرا خودت می‌کشی.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
باید با حرکت با تلاش،آموزش تکرار و آمدن به موقع و نباید وارد معرکه‌گیری بشوید آقای مهندس می‌گویند کسی که می‌خواهد چیزی یاد بگیرد اول باید قبول کند که چیزی یاد ندارد و زمانی که قبول کرد با خودش بگوید این راهنما می‌داند پس حرف راهنما را گوش کنم و با عشق و علاقه به جلو حرکت کنیم و این ده یازده ماه به زودی می‌گذرد. همانطور که برای من گذشته. اگر یک نگاه از کودکی تا بحال خودمان را بیندازیم می‌بینیم که چه قدر زود گذشت و این سفر هم تمام می‌شود. سعی کنیم که خودمان را به بهترین شکل درمان کنیم تا در این زندگی و زندگی های بعد دچار مشکل نشویم. از این که سکوت کردید و به حرف‌های من گوش دادید از همه شما ممنونم.


دیتا پرژکتور:مسافرابوطالب (لژیون هفتم)

ضبط صدا:مسافر علیرضا (لژیون هشتم)

تایپ: مسافر حسین ( لژیون چهارم)

عکاس: مسافرامیر ( لژیون هشتم)

بارگذاری : گروه خبری و سایت شعبه خیام نیشابوری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .