English Version
This Site Is Available In English

شکست خوردگان

شکست خوردگان

چهاردهمین جلسه از دوره اول سری کارگاه های آموزشی خصوصی ویژه مسافران شعبه پاسارگاد شیراز روز یکشنبه ۱۴۰۴/0۹/0۲ با دستور جلسه «رابطه یاد گیری و معرکه گیری» با استادی مسافر امین نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر پیمان راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
از خداوند ممنونم که یک‌بار دیگر فرصت شد تا در این جایگاه قرار بگیرم تا از شما دوستان آموزش و انرژی بگیرم.
دستور جلسه این هفته: رابطه یادگیری و معرکه گیری هست. قبل از اینکه ما وارد بحث بشیم باید بدانیم که یادگیری چه هست و معرکه گیری چه هست؟ واقعا اگر تعریف این دوتا را متوجه بشویم خیلی راحت می‌توانیم فرد معرکه گیر را بشناسیم و همینطور فردی که دنبال یادگیری هست. در کنگره ما مبحث آموزش را داریم کسانی که وارد بحث آموزش می‌شوند که تکلیفشان مشخص هست و روندی هست که به عنوان عمل سالم در کنگره دنبال می‌شود در مقابل بحث آموزش و یادگیری آقای مهندس آمدن بحثی به عنوان معرکه گیری را عنوان کردن که اصلاً معرکه گیری یعنی چه؟ حالا ما از تعریفی که از معرکه گیری داشتیم و به ما گفتند و یاد‌ گرفتیم این بود که معرکه گیر کسی هست که یک سری آدم دور خودش جمع می‌کند و با یک سری کارها یا صحبت ها یک محفل گرمی برای خودش راه می‌ اندازد. در کنگره هم دقیقاً همین اتفاق می‌افتد ، دقیقا کسانی که از بحث آموزش جا می‌مانند به قول معروف با مبحث آموزش فاصله می‌گیرند و کاملاً مسیرشان عوض می‌شود. سر یک دو راهی قرار میگیرند یا باید آموزش و یادگیری را دنبال کنند یا وارد معرکه گیری بشوند. اصلاً چه اتفاقی می‌افتد که معرکه گیری شروع می‌شود یا کسی که شروع می‌کند به معرکه گیری دلایلش چه هست؟ یکی از دلایلی که فرد وارد معرکه گیری می‌شود در اثر شکست در کارش هست. امروز دارد سفر می‌کند و سفر خوبی ندارد، دارویش را به موقع نمی‌خورد، سی دی به موقع نمی‌نویسد و می‌بیند که هم لژیونی هایش دارند روز به روز پیشرفت میکنند و حالشان خوب می‌شود و ایشان عقب مانده و وارد یک شکستی شده و خودش را شکست خورده می‌بیند. موضوع بعدی منیت هست خیلی ها از طریق منیت وارد معرکه گیری می‌شوند. موضوع بعدی خودخواهی هست خیلی ها از روی خودخواهی وارد معرکه گیری می‌شوند یا از طریق حسادت وارد معرکه گیری می‌شوند حسادت می‌کنند به نفر بغل دستیشان به هم لژیونیشان و دوستانشان که آنجا هستند فرقی هم ندارد در زندگی هم همین است ولی اصلی ترین دلیلی که آقای مهندس می‌گویند شکست در کارها هست که باعث معرکه گیری می‌شود. واقعاً کسانی که در کنگره کار خود را درست انجام نمی‌دهند شکست خورده ای هستند که خودشان با خودشان در حال جنگ هستند که چیکار کنند از این شکست نجات پیدا کنند. باز آقای مهندس می‌گویند که شخص دو راه را می‌تواند انتخاب کند یا از شکست درس بگیرد و دوباره وارد آموزش بشود. ما در کنگره یاد گرفتیم که تاریکی ها را تجربه می‌کنیم تا به عظمت روشنایی ها پی ببریم یعنی اگر من شکستی خوردم اگر سفرم به هر دلیلی خراب کردم اگر همان جا یک نقطه بزارم و با راهنما مشورت کنم از راهنما کمک بگیرم مطمئناً وارد بحث معرکه گیری نمی‌شوم  و وارد بحث آموزش می‌شوم. حالا اگر آن اتفاقی که برای من افتاده بود شکستی که خورده بودم ازش درس بگیریم و بتوانم جبرانش کنم واقعاً لذت آن روشنایی که بهش میرسم چند برابر می‌شود. در بحث معرکه گیری چه اتفاقی می افتد و معرکه گیر چه‌جوری کارش را شروع می‌کند. اولین شروع می‌کند به پچ پچ کردن مثلاً وارد لژیون سیگار شدم و نمی‌توانم دوره سازگاری سیگار را تحمل کنم و شروع می‌کند یواش یواش گریز زدن و می‌گوید آدامس سیگار هم جواب نمی‌دهد دل درد گرفتم یا دهنم تاول زده است. مرحله بعدی درد و دل کردن را شروع می‌کند که زندگیم خیلی مشکل داشت و سیگار زندگیم را خراب کرد. کسانی هم با او همدردی هم می‌کنند و شروع می‌کند به یارگیری کردن. معرکه گیر یعنی کسی که شکست خورده است و دنبال یک شریک جرم می‌گردد که جرم خودش را کوچک جلوه بدهد یا بگوید که اگر برای من یک اتفاقی افتاد برای همه اتفاق افتاده است. سریع هم دلیل می‌آورد که هیچ کسی نمی‌تواند در لژیون سیگار موفق باشد مشکل از راهنما، آدامس یا ساعت لژیون سیگار هست. مشکل از من نیست و دنبال یار می‌گردد که حالا تاییدش کنند و در ادامه روابط تلفنی هم شروع می‌شود و شماره رد و بدل می‌کنند. همیشه کسانی که وارد معرکه گیری می‌شوند صورت حق به جانب به خودشان می‌گیرند و همه قضیه را به نفع خودشان  تمام می‌کنند که مشکل من نیستم اطرافیان هستند. معرکه گیر می‌گوید بقیه باعث شدن که من مصرف کننده بشوم. اگر من سیگاری شدم بچه همسایه سیگار روشن کرد به من داد ، من مقصر نبودم و همین طور پیش می‌رود و شریک جرم هایش را جمع می‌کند. به قول معروف آقای مهندس می‌گویند که آن‌ها را به مسلخ می‌برد تا  قربانی بکند در آخر کار اتفاقی که می‌افتد خود معرکه گیر قربانی می‌شود.

ضرب المثلی هست که می‌گوید چاه کن همیشه جایش ته چاه هست. کسی که می‌خواست دیگران را از راه به در کند و مسیرشان را منحرف کند اول خودش منحرف می‌شود و از درمان خارج می‌شود.  اطرافیان هم که همراهش بودند شاید باعث تلنگر به آن‌ها بشود. اگر مسیر یادگیری و آموزش را دنبال کنند می‌توانند زندگی و سفر خوبی داشته باشند. یکی از دلایل اصلی برگشت در کنگره درمان نکردن سیگار هست. در اتاق سیگار بچه ها بساط معرکه را پهن می‌کنند و هر کسی یک نظری می‌دهد و از درمان خارج می‌شوند. من به بچه ها در لژیون تاکید می‌کنم تا هرچه سریع تر وارد لژیون سیگار بشوند تا سیگارشان درمان بشود چون همین محفلی که برای سیگاری ها هست خیلی ها را از درمان خارج می‌کند و بچه ها باید خیلی مواظب باشند که وارد این قضیه نشوند و هرچه زودتر بیایند داخل این مکان امن، زیر این سقف، در لژیون سیگار، لژیون OT و از آموزش ها استفاده کنند. نقطه مقابل آموزش فضای بیرون هست که با همان معرکه خیلی ها مسیرشان منحرف می‌شود و درمانشان به مخاطره می‌افتد. ممنونم که با سکوتتان من را همراهی کردید.
تایپ :مسافر محمدرضا لژیون چهارم

تنظیم و ارسال :مسافر احمد
نمایندگی پاسارگاد شیراز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .