جلسه هشتم از دوره چهل و یکم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گیلان با استادی مسافر میثم، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «رابطهی یادگیری و معرکهگیری» روز سهشنبه 4 آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان میثم هستم یک مسافر، خداوند بزرگ را شاکرم که امروز در این جایگاه قرار دارم، از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان برای ایجاد چنین بستری تشکر میکنم که رسیدن به حال خوش را برای تمام افراد خواستار آن فراهم کردهاند. از تمام خدمتگزاران شعبه متشکرم و همچنین از راهنمای خودم آقای پیمان بسیار متشکرم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند تا با دریافت آموزش بیشتر در مسیر تکامل گام بردارم.
درگذشته بسیار مشتاق آن بودم که بدانم حس قرار گرفتن در جایگاه استادی چگونه است، امروز به لطف خداوند خود در این جایگاه قرار گرفتم و با تمام وجود این حس زیبا را درک کردم و برای تمام مسافران سفر اول از اعماق وجودم آرزو میکنم که به آن برسند و آن را تجربه کنند چرا که دارای انرژی بالا و حس بسیار خوبی است. در مورد دستور جلسه که رابطهی بین یادگیری و معرکهگیری است باید بگویم که معرکهگیری در سابق که وسایل ارتباطجمعی بهصورت گسترده در بین توده مردم وجود نداشت، برای سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت از سمت پهلوانان، رمالها و پردهخوانها صورت میگرفت و باعث شادی مردم میشد، اگر از این منظر به معرکهگیری نگاه کنیم مثبت است، اما معرکهگیری در کنگره60 در معنی و عمل کاری منفی است، چرا که در جهت عکس یادگیری و آموزش قرار دارد.
درگذشته و طی سفر اول، من هم بهدفعات این عمل را انجام میدادم که ناشی از عدم آگاهی و سطح پایین آموزش در من بود، حال که سفر اول را طی کردهام و به پشت سر مینگرم بیشتر از اعمالی که ناخواسته انجام میدادم پشیمان هستم. اکنون با خود فکر میکنم که میتوانستم بهصورت دیگری عمل کنم و آن اشتباهات را مرتکب نشوم. مثال این معرکهگیریها در خانوادهها هم انجام میشود که آقای مهندس نیز در سیدیهای خود به آن اشاره میکنند، همان معرکهگیریهایی کوچک، شاید به اتفاقات بزرگ و دلخوریهای عمیق منجر شود که انسان با تفکر بیشتر میتواند از آن جلوگیری کند و همان انرژی که صرف آن میکند را در جهت ساختن پیوندی مستحکمتر استفاده نماید.

در لژیون زمانی که راهنما از من میخواست کاری انجام دهم با تراشیدن دلایل بسیار از انجام آن شانه خالی میکردم. به نظر من تمام معرکهگیریها یک دلیل واضح و بسیار ساده دارد که آن ضعف در یادگیری و آموزش است. نه در کنگره بلکه در تمام زندگی هرجا از یادگیری و آموزش فاصله گرفتم در گرداب معرکهگیری گرفتار شدم که موجب ضعف و پدید آمدن مشکلات بسیار برای من شد هرچند آن مشکلات بزرگ نبود.
اما اگر انرژی خود را صرف یادگیری میکردم میتوانستم در زندگی روبهجلو حرکت کنم و ساختار زندگیام را بهبود بخشم. خدای بزرگ را شکر میکنم که فرصت جبران آن اشتباهات را به من داد. گاهی اوقات فرصت جبران این اشتباهات به انسان داده نمیشود، گاهی اوقات میتوان از دلی که آزردیم دلجویی کنیم اما گاهی اوقات نه. گاهی اوقات میتوان جبران کرد اما سختی جبران و دلجویی بهمراتب سختتر از به دست آوردن همان دل است.
این همان نکته بسیار ظریف و مهمی است که آقای مهندس بهدفعات آن را متذکر شدهاند و آن تلاش برای حفظ چیزهای است که در اختیار داریم. گاهی اوقات برای به دست آوردن تلاش بسیار میکنیم اما حفظ آن را بیاهمیت میپنداریم، یا شاید فراموش میکنیم که حفظ آن به همان اندازهی به دست آوردن مهم است. امیدوارم در ادامه مسیر با دریافت آموزش بیشتر در کنگره60 در جهت یادگیری گام بردارم تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنم.
تایپ: مسافر سعید لژیون هفتم
ویرایش: مسافر صالح لژیون چهارم
عکس: مسافر هادی لژیون چهارم
ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر بهنام لژیون دوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
200