دلیل معرکه گیری جهل و نادانی

جلسه چهارم دوره سی‌ و دوم کارگاه‌های آموزشی، خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان به استادی مسافر موسی، نگهبانی مسافر داوود و دبیری مسافر پژمان با دستور جلسه ((رابطه یادگیری و معرکه‌گیری)) سه‌شنبه 4 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان موسی هستم یک مسافر. خداوند را سپاسگزارم که این فرصت را به من داد تا وارد کنگره‌۶۰ شوم، در جمع دوستان حضور داشته باشم، آموزش بگیرم و خدمت کنم. از آقای مهندس، راهنمای عزیزم آقا نصرالله و همچنین از ایجنت، گروه مرزبانی، سایت و OT، تشکر می‌کنم. دستور جلسه این هفته دربارهٔ رابطهٔ یادگیری و معرکه‌گیری است.
زمانی که هنوز وارد کنگره نشده بودیم، نمی‌دانستیم چه کاری درست است و چه کاری اشتباه؛ در زمان مصرف کنار رفقا می‌نشستیم و معرکه‌گیری می‌کردیم چون آگاهی نداشتیم و از روی جهل و نادانی این کار را انجام می‌دادیم و نمی‌دانستیم چگونه رفتار کنیم. وقتی وارد کنگره شدیم فهمیدیم این‌جا چه جای خوبی است.
مثلث دانایی: تفکر، تجربه و آموزش به من کمک کرد تا کم‌کم از معرکه‌گیری فاصله بگیرم. قبلاً معرکه‌گیری به کارهایی مثل نمایش پهلوان‌ها، بلند کردن ماشین و… گفته می‌شد، اما در بُعد رفتاری. فرد به‌ خاطر جهل و نادانی خودش، دیگران را مقصر می‌دانست و فکر می‌کرد خودش هیچ نقشی ندارد و کاری از دستش برنمی‌آید.
یادگیری یعنی: قادر باشیم از مثلث دانایی؛ تفکر، تجربه و آموزش به خوبی استفاده کنیم، وقتی که این سه مولفه را همراه داشته باشیم یواش یواش به تعادل می‌رسیم و یاد می‌گیریم که چطوری از معرکه‌گیری دور شویم انسان وقتی که می‌خواهد آموزش بگیرد باید سه شرط داشته باشد ۱) نباید بگوید که من می‌دانم بلکه باید بگوید من نمی‌دانم وقتی که نمی‌دانم باید باور هم داشته باشه ۲) باور داشته باشد کسانی که به او یاد می‌دهند از او بیشتر می‌دانند ۳)  تسلیم باشد.
وقتی که وارد لژیون می‌شویم باور کنیم که راهنما از ما بیشتر می‌داند و  این‌جا آمدیم که آموزش ببینیم و تسلیم راهنما شویم و هر چه راهنما می‌گوید عمل کنیم. بعضی‌ها که نمی‌توانند به آرامش برسند به خاطر منیت خودشان است، از کنگره جدا می‌شوند و یا دنبال معرکه‌گیری می‌روند. دستور جلسه هفته گذشته در مورد سی دی نوشتن بود که برای یادگیری خیلی موثر است.
من ۳۰ سال، مواد مصرف می‌کردم و ۸ سال دوران طلایی من بود که هر موقع دوست داشتم مصرف می‌کردم، بعد سه ماه یکبار و بعد هم روزانه شد و نمی‌دانستم که این مواد یک روزی از من زور می‌شود. من وارد کنگره که شدم یاد گرفتم که هر طور است، باید تسلیم شوم و اولین چیزی که رهجو باید یاد بگیرد تسلیم شدن است.

ضبط صدا : مسافر رضا ل۵، مسافر مهدی ل1
تایپ: مسافر فرزاد ل2، مسافر مجید ل۱
ویرایش: مسافر مرتضی ل۹، مسافر علیرضا ل۶
تنظیم و ارسال: مسافر جواد 

مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان