سیزدهمین جلسه از دوره اول کارگاهای آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی هشتگرد کرج با استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر امیرعباس و دبیری مسافر تورج با دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکهگیری سهشنبه 4 آذر ماه 1404 ساعت17 برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد:
قبل از هر چیز خدا را شکر میکنم بابت حضورم در شعبه خوب و پرانرژی هشتگرد به جهت آموزش گرفتن و تشکر میکنم از همه کسانی که خدمت کردن تا این شعبه پا بگیرد و امیدوارم تازه واردان زیادی به این شعبه بیاییند و به رهایی و تعادل برسند که هدف کنگره60 همین است. در مورد دستور جلسه، معرکهگیری از موارد خیلی ریز و کوچک شروع میشود تا موارد بزرگ. من قبل از اینکه به کنگره بیایم تمام معرکهگیری هایم از چیزهای کوچک شروع میشد.
دیر آمدنها به موقع نرسیدنها، کلام بد و خیلی موارد کوچک دیگر که به مرور به مشکلات بزرگتر در زندگی تبدیل شد و حتی به جدایی نزدیک میشدم که خداوند را شاکرم به خاطر وجود آقای مهندس و خانواده محترمشان و کنگره60 که راه را برای ما نمایان کردند. به نظر بنده اولین موضوع در این دستور جلسه این است که برای خودم مشخص کنم آیا میخواهم یاد بگیرم یا نه؟ دلیل آمدن من به کنگره60چیست؟ یک سفر اولی این را باید برای خود مشخص کند.
آیا برای رازی نگه داشتن خانواده به کنگره آمده یا برای درمان خودش و اینکه مسئله اعتیاد را برای همیشه در زندگی خود حل کند . در سفر دوم هم همین طور است اگر میخواهم در هر جایگاهی خدمت کنم باید بدانم برای چه میخواهم خدمت کنم، آیا دلیلش این است که روز به روز به دانش و آگاهی خودم اضافه کنم یا اینکه دنبال شهرت و قدرت هستم، به نظر من در یادگیری باید بدانیم به چه دلیل باید یاد بگیریم.
من بعد از ده سال اعتیاد وقتی وارد کنگره شدم در ابتدا در مقابله با یادگیری مقاومت میکردم ولی بعد از مدتی به خود گفتم آیا میخواهم بپذیرم که این ده سال راه را اشتباه رفتهام یا نه، میخواهم بپذیرم این مسیر جدیدی که پیش روی من در کنگره به وجود آمده قبل از من اشخاص دیگری این مسیر را رفتهاند و به درمان رسیدهاند و الان حال خوبی دارند و من هم باید این مسیر را بروم. معرکه گیری در ذهن اتفاق میافتد زمانی که من در موضوعی ضعف یا ایرادی داشته باشم.
در کنگره یاد گرفتهایم که به مشکلات به چشم مسئله نگاه کنیم و وقتی با این نگاه به مسائل نگاه میکنیم پنجاه درصد آن مسئله حل شده است چون به این درک رسیدهام که مسئله برای من هست بر فرض مثال منیت مسئله من است یا مواد مخدر مسئله من است و در این صورت در مواقعی که مسئلهای پیش میآید آرامش داری و در آرامش هست که میتوانی مسائل را حل کنی. من درکنگره یاد گرفتم در حل مسائل با نفرت برخورد نکنم.
من همیشه در لژیون سیگار به رهجوها میگویم قبل از اینکه آدامس را جایگزین سیگار کنند لازم نیست سیگار را مچاله کنید یا ناسزا بگویید، خیلی با احترام و عشق اون سیگار را کنار بگذارید، قرار نیست بجنگیم فقط باید نور را وارد کنیم و اگر در مسائل نور را جایگزین تاریکی کنیم مسائل ما به زیباترین شکل حل خواهد شد.
تایپ: مسافر محمد لژیون سوم
تنظیم وارائه: مرزبان خبری مسافر حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
1045