جلسهی دوازدهم از دورهی یازدهم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی طارم با استادی مسافر راهنما عادل ، با نگهبانی مسافر راهنما مهدی و دبیری مسافر فرشید با دستور جلسهی < رابطهی یادگیری و معرکه گیری > در تاریخ چهارم آذر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عادل هستم یک مسافر، خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این توفیق را به من داد تا بتوانم در کنگره ۶۰ حضور داشته باشم و از آموزشهای ناب این بستر برخوردار شوم. همچنین از نگهبان محترم جلسه، گروه مرزبانی و ایجنت محترم شعبه، تقدیر و تشکر میکنم که این اجازه را به من دادند تا در جایگاه استادی قرار بگیرم و خدمت کنم.

هرکسی اندازهی تلاش و کوشش خودش محصول برداشت میکند و کسانی از آموزشهای کنگره ۶۰ بهرهمند میشوند و به درمان میرسند که در جلسات حضور مستمر و منظم داشته باشند. دستور جلسهی امروز رابطهی یادگیری و معرکه گیری میباشد. یادگیری و معرکه گیری دو تا مقولهی جدا از هم هستند که مقابل همدیگر قرار میگیرند. هدف همهی ما انسانها در هر کاری و در هر مهارتی، بیشتر آموزش و یادگیری میباشد.
هر انسانی در یک کاری سررشته و مهارتی دارد و به یک توانایی رسیده است. و برای رسیدن به این توانایی نیاز به آموزش و یادگیری میباشد. در کل هدف از خلقت و آمدن انسان به این دنیا این است که آموزش ببیند تا یاد بگیرد و خدمت کند. یعنی در مسیر زندگی، خودمان را ارتقاء داده و به تکامل برسیم. و برای رسیدن به این تکامل نیاز به آموزش و یادگیری داریم.
همانطور که در کنگره ۶۰ یاد گرفتیم مثلث دانایی موثر از سه ضلع تجربه، تفکر و آموزش تشکیل شده است، یعنی بدون این سه پارامتر ما در هیچ کاری از جمله درمان اعتیاد و به تعادل رسیدن موفق نخواهیم شد. بطور مثال حتی اگر یک چوپان هم تجربه، تفکر و آموزش نداشته باشد قادر به نگهداری از گله نیست. اگر ضلع یادگیری نباشد ما نمیتوانیم به دانایی برسیم. ما وقتی میخواهیم آموزش ببینیم و یاد بگیریم یکسری مسائل سد راه ما میشود و نمیگذارد ما به آن مقصود خودمان برسیم.
یکی از این مسائل و موانع معرکه گیری میباشد. معرکه گیری زمانی اتفاق میافتد که شخص بخواهد یک چیزی را از دست بدهد و یا به دست بیاورد. برای مثال پهلوانان قدیم برای بدست آوردن پول معرکه گیری میکردند. در کنگره ۶۰ هم این موضوع وجود دارد. معرکه گیری به دو صورت اتفاق میافتد، هم در صور آشکار و به صورت ظاهری که من چند نفر را دور خودم جمع کنم و این کار را انجام بدهم و هم در صور پنهان.
معرکه گیری در صور پنهان هم اتفاق میافتد که باعث میشود در ذهن من جنگ به پا شود. مثلا من نافرمانی کنم و راهنمای خودم و متد کنگره ۶۰ را قبول نداشته باشم. این اتفاق نوعی معرکه گیری میباشد. برای مثال راهنما به رهجو توصیه میکند که سر وقت در کنگره حضور داشته باشد ولی رهجو نمیتواند و یا راهنما میگوید سیدی بنویس ولی رهجو باز نمیتواند.
در واقع رهجو دلش میخواهد این اوامر را انجام دهد ولی قادر به انجام نیست. این نوعی جنگ میباشد و در این لحظه دچار معرکه گیری میشود. به نظر من کسی که کارش را درست انجام دهد دچار این مشکل نخواهد شد و اصلا نیازی به معرکه گیری ندارد. ولی شخصی که مسیرش و کارش درست نیست دنبال یک سری توجیه و مسائل میباشد که قضیه را جوری دیگر جلوه دهد.و این کار را یا در ذهن (صور پنهان ) و یا در صور آشکار خودش انجام میدهد.
ما اینجا حضور یافتیم که مشکل خودمان را حل نماییم ولی متاسفانه بعضی از ماها این منیت را داریم و قادر نیستیم پذیرای مشکل خودمان باشیم و آن را قبول کنیم. تمام هدف این بستر و کسانی که در این بستر خدمت میکنند این است که شخص به درمان و آرامش برسد و در زندگی شخص تعادل برقرار شود. معرکه گیری اجازه نمیدهد ما به دانایی و آگاهی برسیم و مانع آموزش و یادگیری شخص میشود. من به تمام کسانی که مسیر درست را میپیمایند و درست سفر میکنند خداقوت میگویم و به همه آنها افتخار میکنم. از این که به حرفهای من توجه نمودید از همهی شما سپاسگزارم.
سایت خبری نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
62