معرکه گیری نقطه مقابل یادگیری

جلسه چهاردهم از دور یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی معدن فیروزه با استادی مسافر محمود و نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه رابطه معرکه‌گیری و یادگیری سه‌شنبه تاریخ 1404/9/4 ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر
از ایجنت و نگهبان محترم و همچنین از راهنمای خودم تشکر می‌کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
قبل از پرداختن به دستور جلسه احساس قلبی خودم را عرض می‌کنم که از قرار گرفتن در این جایگاه بسیار خوشحالم و مطمئنم که باعث حال خوب من خواهد شد. دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکه‌گیری است. زمانی که من بخواهم در مقابل یادگیری مقاومت از خودم نشان دهم وارد معرکه‌گیری خواهم شد و می‌توان گفت نقطه مقابل یادگیری معرکه‌گیری است و کسی که به دنبال یادگیری باشد از معرکه‌گیری پرهیز خواهد کرد. بنده در معرکه‌گیری سابقه زیادی داشتم و همیشه به دنبال بهانه‌گیری بودم، مواد مصرف می‌کردم و به اشکال مختلف معرکه‌گیری می‌کردم. خداوند را شکر می‌کنم از زمانی که وارد کنگره شدم تلاش خودم را بر این مبنا گذاشتم که یاد بگیرم و به این آگاهی رسیدم که آگاهی تنها ابزار و مسیر صراط مستقیم است، تنها راهی است که من را به حال خوش می‌رساند. خدا را شکر می‌کنم که مسیر کنگره ۶۰ برای من باز شد و فرمان‌برداری از راهنما را سرلوحه‌ی کار خودم قرار دادم، گوش کردن و چشم گفتن را تمرین کردم تا با نادانسته‌های خودم آشنا شوم. در طول سفر اول سعی کردم هیچ غیبتی نداشته باشم چراکه دور شدن از کنگره و غیبت در جلسات مسافر را به سمت معرکه‌گیری سوق می‌دهد چراکه با نداشتن دلیل موجه ناچار به معرکه‌گیری و دروغ گفتن می‌شدم؛ پس سعی کردم فرمانبردار باشم و بهانه‌تراشی نکنم. سی دی‌ها را به‌موقع نوشتم و از مسیر کنگره خارج نشدم چون با عواقب آن آشنا بودم. راهنما همیشه نگران این است که مبادا رهجو وارد معرکه‌گیری شود چون بیش از هر کسی نگران رهجو است.

کنگره با صور آشکار و پنهان من مسافر کار دارد. که پنج درصد روی صور آشکار و جسم من با کمک از دارو و روش دی اس تی و ۹۵ درصد درمان مسافر مربوط به جهان‌بینی است و تغییر در جهان‌بینی جز با گرفتن آموزش امکان‌پذیر نیست. آموزش پذیری هم زمانی اتفاق می‌افتد که از معرکه‌گیری پرهیز کنم. بنده هم کم‌وبیش در وجود خودم معرکه‌گیری را داشتم اما آن را در وجود خودم حل کردم و رفته‌رفته فرمانبردار شدم. سی دی گرفتن و گوش کردن کم‌کم من را به آرامش می‌رساند و من را از لذت‌های بیرونی و زودگذر بی‌نیاز می‌کند. مثلاً ممکن است من با یک خرید ماشین تا چند ماه شاد باشم اما بالأخره این شادی از من گرفته خواهد شد اما آرامش پایدار با حضور در کنگره میسر است. من در اینجا به حال خوش رسیدم و می‌خواهم این حال خوش ادامه پیدا کند. به عقیده من رسیدن به آرامش درونی دردهای خاص خودش را به همراه دارد و آن‌هم درد کنار گذاشتن آرامش‌های بیرونی و لذات زودگذر است که کنار گذاشتن آن‌ها همراه با درد است. جناب مهندس می‌فرمایند درون ما گنجی است که باید به آن پی ببریم و به آن نزدیک شویم و قدم اول در این راه یادگیری و دوری از معرکه‌گیری است. ایمان به راهنما و اطمینان به این که او این مسیر را پیش از من مسافر طی کرده است به ما کمک می‌کند که فرمانبردار خوبی شویم.
ممنونم که سکوت کردید و به صحبت‌های من گوش دادید.
عکاس و تایپ: مسافر ابوالفضل لژیون یکم
ویراستاری، نگارش متن و ارسال خبر: مسافر حسین لژیون دوم
مرزبان کشیک: مسافر علی‌اصغر
لژیون خدمتگزار: لژیون چهارم