ششمین جلسه از دور یازدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی بیرجند، ویژه مسافران با دستور جلسه" رابطه یادگیری و معرکه گیری" با استادی راهنمای محترم مسافر جواد، نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر محمد در روز سه شنبه مورخ 4 آبان ماه 1404 رأس ساعت 16 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این بار نیز به من فرصت داد تا زیر این سقف و بر روی این صندلی بنشینم و خدمت کنم. همچنین از ایجنت محترم، راهنمای عزیز حامد آقا و گروه مرزبانی که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و از این فرصت برای آموزش بهرهمند شوم، تقدیر و تشکر میکنم. امیدوارم که جلسهای پرانرژی و پربار با یکدیگر داشته باشیم.
دستور جلسه این هفته «رابطه یادگیری و معرکهگیری» است که بسیار جالب توجه است. هفته گذشته دستور جلسه «سیدی نوشتن» بود و این هفته دستور جلسه «یادگیری و معرکهگیری» است. آقای مهندس بهگونهای این جلسات را کنار هم قرار میدهند که اگر کمی تأمل و تفکر کنیم، درمییابیم که دستور جلسات هر هفته بهطور متوالی به یکدیگر مرتبط هستند و هر کدام ادامه دهنده و تکمیلکننده دستور جلسه قبلی هستند.
حال، یادگیری چیست و معرکهگیری چه معنایی دارد و چرا این دو مقوله کنار یکدیگر آمدهاند؟
آنچه در بیرون به عنوان یادگیری مطرح میشود، به این صورت تعریف شده که هر آنچه را که میآموزیم و به واسطه آن دانش جدیدی کسب میکنیم، میتوانیم یادگیری بنامیم. ولی آنچه که در کنگره به آن اشاره میشود، چیزی است که نه تنها یاد میگیریم، بلکه تجربه میکنیم. این نکته بسیار حائز اهمیت است.

بسیاری از اوقات یک مسأله ریاضی یا علمی را در مدرسه یاد میگیریم، اما هیچگاه متوجه کاربرد واقعی آن نمیشویم. مثلاً مسئلهای که بهعنوان مسأله ریاضی در کلاس مطرح میشود، ممکن است سالها بعد در یک موقعیت واقعی برای ما اتفاق بیافتد و متوجه شویم که همان مسأله که یاد گرفته بودیم، کاربرد عملی داشته است، اما به دلیل اینکه هیچگاه تجربه نکردهایم، از آن غافل بودهایم.
در کنگره 60 گفته میشود: اگر قرار است چیزی را یاد بگیریم و از آن استفاده کنیم، باید آن را تجربه کنیم. تجربه کردن تنها به معنای یادگیری یک مطلب علمی نیست، گاهی ممکن است از اشتباهی که مرتکب شدهایم درس بگیریم و آن اشتباه را دوباره تکرار نکنیم. این نکته بسیار مهم است که آنچه که یاد گرفتهایم و تجربه کردهایم، در ذهن ما باقی میماند و اگر دوباره با شرایط مشابه روبهرو شویم، به واسطه تجربهای که داریم، بهطور مؤثرتری عمل کنیم.
اما آنچه که مقابل یادگیری قرار میگیرد و یادگیری را زیر سؤال میبرد «معرکهگیری» است. معرکهگیری زمانی اتفاق میافتد که من اشتباهی مرتکب میشوم و بهجای پذیرش اشتباه خود، به دنبال توجیه و مغلطه میروم. یکی از مثالهایی که خودم تجربه کردهام، این است که در زمان مصرف ناس، وقتی که دستمالهای کاغذی تکهتکه در جیبم پیدا میشد، بهجای اینکه واقعیت را بپذیرم، سعی میکردم داستانهایی برای توجیه آن بسازم.
در سفر، هم چنین معرکهگیریهایی ممکن است پیش بیاید. بهعنوان مثال، زمانی که راهنما از من میپرسد: چرا سیدی ننوشتم؟ بهجای قبول مسئولیت خود، داستانهایی میسازم تا از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنم. این نوع رفتار نه تنها به خودم آسیب میزند، بلکه به بقیه افراد نیز ممکن است لطمه بزند، چرا که با معرکهگیری و توجیه اشتباهات خود، در حقیقت به آنها هم آسیب میزنم و ممکن است دیگران را نیز درگیر توجیهات غلط خود کنم.
پایان داستان معرکهگیری همیشه این است که بهدنبال مقصر میگردیم و نمیخواهیم مسئولیت اشتباهات خود را بپذیریم. در حالی که اگر واقعاً درک درستی از فرآیند یادگیری داشته باشیم و از اشتباهات خود درس بگیریم، دیگر نیازی به معرکهگیری و توجیه نخواهیم داشت. در این راستا، باید سطح آگاهی خود را بالا ببریم و در برابر اشتباهاتمان بهجای توجیه، به پذیرش و اصلاح آنها بپردازیم.
در نهایت، همانطور که درکنگره گفته می شود: اگر قرار است از معرکهگیری دور شویم، باید سطح آگاهی و دانش خود را افزایش دهیم و تنها از این طریق میتوانیم به پیشرفت و اصلاح خود دست یابیم.
از اینکه با سکوت و توجه به صحبتهای من گوش دادید، صمیمانه سپاسگزارم.
عکاس: مسافر علیرضا لژیون دوم
تایپ و ارسال خبر: مسافر مهدی لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
151