English Version
This Site Is Available In English

یادگیری و معرکه‌گیری

یادگیری و معرکه‌گیری

سلام دوستان زهره هستم یک همسفر:

اگر بخواهم مفهوم معرکه‌گیری را بیان کنم دقیقاً نقطه مقابل مفهوم یادگیری است و ریشه آن به‌جهل و ناآگاهی انسان برمی‌گردد. فردی که معرکه‌گیر است به‌دلیل این‌که منیت او زیاد است اشتباهات خود را نمی‌پذیرد. من باید یاد بگیرم همیشه مشکلی که به‌وجود آمده است را بپذیرم، به‌دنبال مقصر کردن دیگران نباشم و به‌جای غر زدن دنبال راهی باشم که مشکل من حل شود. انسان معرکه‌گیر یک فرد ناتوان است و همیشه به‌دنبال بهانه است. خود من در اوایل سفر همیشه برای نوشتن سی‌دی یا نظم نداشتن سر لژیون خود بهانه می‌آوردم؛ اما با گذشت چند ماه و آموزش‌های صحیح، راه مستقیم را یافتم و به این مکان مقدس ایمان آوردم. اکنون هم بسیار خوشحال هستم و با عشق این مسیر را ادامه خواهم داد. هر روز که پیش می‌روم هرچه یاد می‌گیرم باز هم نیاز دارم و هیچ‌چیز نمی‌دانم. کنگره من را از حاشیه بیرون آورد و به‌زندگی خود مشغول کرد.

سلام دوستان مریم هستم یک همسفر:

در اثر کمبود دانش، آموزش، حسادت، منیت، شکست و خود‌خواهی معرکه‌گیری به‌وجود می‌آید. معرکه‌گیری در اصل از شکست به‌وجود می‌آید. زمانی‌که شخص مرتکب اشتباهی شد به‌جای پذیرفتن آن اشتباه، پی بردن و درست کردن اشتباه خود دیگران را مقصر می داند. حتی گاهی اوقات زمین و زمان را‌ مقصر اشتباه خود می داند، حاضر نیست که بپذیرد اشتباه از خود او است‌، به معرکه‌گیری خود ادامه می‌دهد و در این معرکه‌گیری خود او قربانی می‌شود. همچنین افرادی که دانا و آگاه نباشند آن‌ها هم قربانی این معرکه‌گیری می‌شوند. استاد فرمودند: «فردی که در کنگره۶۰ وارد مرحله معرکه‌گیری می‌شود برای‌ او یادگیری اتفاق نمی‌افتد؛ زیرا این افراد به‌جای یادگیری و آموزش به‌دنبال مقصر و پوشاندن اشتباه خود هستند و به‌جای این‌که صورت‌مسئله را حل کنند پاک می‌کنند. معرکه‌گیری نقطه‌ مقابل یادگیری بوده است و انسان هرچه از جهل و ناآگاهی خود به‌سمت آموزش و دانش برود درگیر معرکه‌گیری نمی‌شود. فردی که در کنگره۶۰ به‌درمان جسم و جهان‌بینی رسیده باشد هیچ‌گاه بد کنگره را نمی‌خواهد؛ اما فردی که در ظاهر به‌درمان رسیده باشد و در مخفیانه مواد مصرف می‌کند؛ برای این‌که عذاب وجدان او را می‌گیرد دچار معرکه‌گیری می‌شود؛ باید بدانیم آن‌قدر که برای سرزنش کردن و مقصر کردن دیگران وقت و انرژی می‌گذاریم اگر این‌وقت را صرف آموزش گرفتن خود بگذاریم زودتر به‌درمان و حال خوش می‌رسیم. من از این سی‌دی آموزش گرفتم که بیشتر به‌دنبال یادگیری و آموزش باشم تا بتوانم از معرکه‌گیری فاصله بگیرم و دست از جهل و ناآگاهی خود بردارم. خداوند را بسیار سپاسگزارم که کنگره و آقای‌مهندس را در سر راه من قرار داد تا آموزش بگیرم و از تاریکی به نور و روشنایی دست پیدا کنم‌.

سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر:

دستور جلسه در مورد رابطه یادگیری و معرکه‌گیری است. انسان به‌خاطر دو چیز مهم پا به‌هستی گذاشت؛ یکی آموزش و یادگیری، دیگری خدمت‌ کردن. یادگیری هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود. ما در تمام عمر خود باید آموزش دریافت کنیم و اگر از آموزش عقب بمانیم وارد معرکه‌گیری می‌شویم. ما به کنگره آمده‌ایم تا آموزش‌های خود را به‌روز کنیم و هر هفته با سی‌دی جدید که می‌نویسیم و گوش می‌دهیم به‌علم ما افزوده می‌شود. در این دانشگاه که برای ما محیا شده علم را فرا می‌گیریم، اگر از علم عقب بمانیم به‌حاشیه می‌رویم و در تاریکی فرو می‌رویم. معرکه‌گیری زمانی شروع می‌شود که آموزش و یادگیری متوقف گردد و آن‌وقت من شروع می‌کنم به نق‌زدن، بهانه‌گیری کردن، همه تقصیرها را به‌گردن دیگران انداختن، مسئولیت زندگی خود را برعهده دیگران گذاشتن، از دیگران توقع داشتن، منیت، حسادت، کینه و میدان برای معرکه گرفتن باز است. کنگره افرادی را که به‌حاشیه می‌روند و معرکه می‌گیرند به‌بیرون پرتاب می‌کند.

سلام دوستان نگار هستم یک همسفر:

تجربه خود را از دستور جلسه یادگیری و معرکه‌گیری بیان می‌کنم. قبل از این‌که وارد کنگره۶۰ شوم همیشه مشکل من ناآگاهی و ناتوانی در یادگیری و تغییر کردن بود، یعنی دیدن اشتباهات و تلاش برای اصلاح آن‌ها. همیشه در ذهن من پر از سؤال بود؛ اما به‌ هیچ‌عنوان حاضر نبودم بپذیرم که من چیزی نمی‌دانم و همین باعث می‌شد تا پتانسیل آموزش گرفتن را در خود از بین ببرم، همیشه در جهل غوطه‌ور باشم و شروع به معرکه‌گیری کنم. معرکه‌گیری برای من پنهان شدن پشت مشکلات بود و خیلی اوقات با بهانه‌گیری از پذیرش مسئولیت‌هایی که به‌عهده من بود از آن‌ها فرار می‌کردم. در کنگره آموزش گرفتم یادگیری و معرکه‌گیری دو مسیر مخالف یکدیگر هستند. زمانی‌که انسان درگیر ترس و جهل باشد شروع به معرکه‌گیری می‌کند، حرف هیچ‌ شخصی را نمی‌پذیرد و فکر می‌کند عقل کل است. تنها راه رهایی از معرکه‌گیری پذیرش یادگیری است؛ این‌که اول بپذیرم من هیچ‌چیز نمی‌دانم تا ذهن من آماده یادگیری شود. در سفر اول آرام‌آرام فهمیدم فردی که می‌خواهد حال او خوب شود؛ باید سکوت کند، گوش بدهد، ببیند و یاد بگیرد. یادگیری برای من یعنی پذیرش حرف راهنما. بعد از مدتی دیدم هر چه بیشتر یاد می‌گیرم کمتر دنبال معرکه‌گیری می‌روم؛ زیرا یادگیری قدرت می‌دهد؛ اما معرکه‌گیری تمام انرژی درون من را می‌گیرد. امیدوارم بتوانم در این مسیر پر استمرار حرکت کنم.

نویسنده: جمعی از همسفران نمایندگی چرمهین
ویرایش: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .